• چهار شنبه 26 دی 1403
  • الأرْبِعَاء 15 رجب 1446
  • 2025 Jan 15
دو شنبه 18 اسفند 1399
کد مطلب : 126233
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/Z6RW5
+
-

چاه‌کن در چاه

بلایی که کمالوند سر عادل آورد، حالا سر خودش آمده

چاه‌کن در چاه


معرفی فراز کمالوند به‌عنوان یکی از دستیاران فرهاد مجیدی در استقلال با 2حاشیه همراه بود. از یک طرف او به‌عنوان سرمربی شاهین بوشهر نیاز به جلب رضایت از این باشگاه داشت و موضوع حسابی کش آمد. به هر حال الان در فوتبال ایران شرایطی وجود دارد که هر کسی هر وقت دلش بخواهد تیمش را ول می‌کند و می‌رود. لابد کمالوند هم با خودش خیال کرده چیزی از یحیی گل‌محمدی، محمود فکری، مجتبی حسینی، رسول خطیبی و... کم ندارد. پس بی‌خیال تعهدش به شاهین شد و در نخستین تمرین مجیدی با استقلالی‌ها سوت دستش گرفت. در ادامه هم تلاش شاهینی‌ها برای حفظ این مربی بی‌نتیجه ماند و او در نهایت صبح شنبه با استقلال قرارداد رسمی بست و عصر همان روز روی نیمکت آبی‌ها نشست.
حاشیه دوم کمالوند اما مربوط به هواداری او از پرسپولیس می‌شود. بلافاصله بعد از حضور این مربی در کادر فرهاد مجیدی، فایل‌های صوتی، تصویری و نوشتاری زیادی از فراز منتشر شد که او در آنها روی هواداری‌اش از باشگاه پرسپولیس صحه گذاشته بود. در نتیجه گروهی از هواداران و پیشکسوتان استقلال دست به‌کار شدند و از اینکه یکی از طرفداران سرسخت تیم رقیب، وارد اردوگاه آنها شده، گله کردند. در این زمینه به‌نظر می‌رسد کمالوند در حال پس دادن تقاص افشاگری‌اش علیه عادل فردوسی‌پور است. زمانی که فراز هدایت تراکتور را برعهده داشت، در یک بحث خیلی بی‌ربط برای تحت فشار گذاشتن عادل فردوسی‌پور خطاب به او گفت: «یادت هست در گذشته در یک روزنامه ورزشی با هم همکار بودیم و شما چه تعصبی نسبت به پرسپولیس نشان می‌دادی؟»
آن مصاحبه خیلی عادل را تحت فشار قرار داد و البته منصفانه هم نبود. بالاخره آدم‌های خوره فوتبال به‌احتمال قریب به یقین سابقه هواداری از یک تیم را دارند و این چیز عجیبی نیست. مهم اینجاست که آدم هنگام انجام کار حرفه‌ای‌اش رعایت بی‌طرفی را بکند. در این مورد به حق می‌شود گفت عادل حداکثر تلاش‌اش را برای حفظ بی‌طرفی انجام داد. غیراز این، افشای اسرار زمان دوستی هم هرگز نمی‌تواند یک کار اخلاقی و جوانمردانه باشد. در این سال‌ها اما روزگار چرخید و چرخید تا همان انگی که فراز کمالوند به عادل فردوسی‌پور زد، به نوعی باعث ایجاد اختلال در کار خودش شود. جالب اینجاست که آن زمان فرهاد مجیدی از ادعای فراز کمالوند برای تحت فشار گذاشتن فردوسی‌پور استفاده کرد، اما حالا خودش به همکاری با دستیار سرخدل تمایل نشان می‌دهد! پیام اخلاقی این داستان هم آن است که برای هم چاه نکنید رفقا؛ فقط خدا می‌داند در آینده چه اتفاقی ممکن است رخ بدهد.

 به رنگ رفاقت
حداقل امتیاز فرهاد مجیدی نسبت به محمود فکری


استقلال در نخستین تجربه سرمربیگری فرهاد مجیدی با یک گل فولاد خوزستان را شکست داد. البته کیفیت کار آبی‌ها در این مسابقه چندان چنگی به دل نمی‌زد و شاید اگر کسی نمی‌دانست سرمربی تیم عوض شده، تصور می‌کرد با یکی از همان مسابقات دوران محمود فکری مواجه است. بدون پنالتی اعلام‌شده به سود استقلال هم بعید بود این تیم بتواند 3امتیاز بازی را کسب کند، اما به هر حال این اتفاق رخ داد و کام مجیدی را شیرین کرد. بی‌گمان برای قضاوت فنی در مورد تفاوت استقلال فرهاد و محمود خیلی زود است و حالا حالاها باید منتظر بمانیم، اما حداقل حسنی که در پی این تغییرات جلب توجه می‌کند، مربوط به بهبود سطح انگیزشی تیم است. محمود فکری البته آدم بدی نیست، اما آشکار است که در برقراری ارتباط با بازیکنان و مدیریت رختکن تیمش مشکل داشت. او نتوانست عواطف و احساسات اعضای تیمش را به‌درستی درک کند و بازیکنان را به جایی برساند که همه برای سربلندی تیم بجنگند.
در نخستین بازی مجیدی اما شرایط دیگری بر تیم حکمفرما بود. به‌عنوان مثال ارسلان مطهری که تقریبا در تمام مسابقات دوران سرمربیگری فکری فیکس بود، این بازی را از روی نیمکت شروع کرد. با وجود این او پس از حضور در زمین و گلزنی از روی نقطه پنالتی، مجیدی را در آغوش کشید. حتی شیخ دیاباته هم که دقایقی پیش از این گل تعویض شده بود، خودش را به حلقه شادی رساند و گل 3امتیازی را در کنار همبازیانش جشن گرفت. به‌نظر می‌رسد مجیدی در برقراری ارتباط با بازیکنان موفق‌تر است و این مسئله را در دوره قبلی حضورش روی نیمکت تیم هم نشان داده بود. این همان نکته‌ای است که شاید در ادامه راه به کمک استقلال بیاید و از این تیم چهره یک مدعی واقعی را بسازد.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید