درباره مدرسههای ناایمن ما
مهدی بهلولی/ فعال حوزه آموزش و پرورش
یکی از شاخصهای مهم آموزش و پرورش در کشورهای پیشرو در حوزه آموزش، توجه به معماری مدرسههاست. از مدرسههای طبیعت و فضای سبز آنها که بگذریم، معماری فضای مدرسههای معمولی هم، در حال دگرگونی جدی است. در معماری جدید، تلاش میشود که مدرسه طوری ساخته شود تا فضا و ساختمان آن برای دانشآموزان، گیرا باشد و کودک در آن احساس راحتی کند. مدرسه جایی برای پرورش نوآوری و خلاقیت است. بنابراین باید این وظیفه به نوعی در ساختمان خود مدرسه هم نمود داشته باشد. اما من فکر نمیکنم در ایران، رشته و گرایشی به نام معماری مدرسه وجود داشته باشد و یا اگر هم باشد به هیچوجه محل توجه جدی نیست. این است که ساختمان مدرسههای کنونی ما، با ساختمان مدرسههای 70، 80 سال پیش تفاوت چندانی ندارد و شاید حتی دلگیرتر هم باشند. من بهعنوان آموزگاری که چندین سال است همزمان در مدرسههای تازهساز و قدیمی درس میدهم این بیروح بودن مدرسههای تازهساز را احساس میکنم. اما بحث اصلی، بیش از معماری مدرسه به وضعیت استحکامی مدرسههای ما، بهویژه در منطقههای مرکزی شهرهای بزرگی همچون تهران برمیگردد. به جرأت میتوان گفت که در این منطقهها، بیش از 50درصد مدرسهها، نیاز به تخریب کامل و نوسازی و خیلی از مدرسهها هم، نیاز به مقاومسازی دارند. چندسال پیش من در مدرسهای درس میدادم که 3طبقه بود اما از طبقه سوم آن استفاده نمیشد چرا که امکان ریزش این طبقه وجود داشت و با وجود این در طبقه همکف و طبقه اول آن، حدود 400دانشآموز درس میخواندند. هماکنون در منطقههای مرکزی شهر تهران، مدرسههای زیادی با قدمت 50 سال به بالا وجود دارند که بیگمان با یک زمینلرزه 5تا 6ریشتری کاملا فرو میریزند. البته فقط ساختمان خود مدرسهها نیست، ساختمانهای همجوار و ایمنی و استحکام آنها هم مهم است.
مدیری در منطقه 12تهران می گفت که دیوار بلند قدیمیای، مشرف به حیاط مدرسهاش وجود دارد که همیشه و بهویژه هر وقت باران میآید و خیس میشود ریزش آن به یکی از دغدغههای جدی او تبدیل میشود. میگفت تاکنون 3 بار با مسئولان نوسازی مدرسهها مکاتبه کرده است اما هیچ اقدام مثبتی انجام ندادهاند و میگفت که اگر این دیوار در زنگ تفریح فروبریزد معلوم نیست که چه بلایی بر سر دانشآموزان خواهد آمد! چند روز پیش در مدرسهای بودم که قدمت ساختمان آن به بیش از 50 سال پیش باز میگشت و حدود 500دانشآموز داشت. مدیر مدرسه میگفت که سال گذشته نزدیک به 200میلیون تومان هزینه تعمیرات و بازسازی ساختمان مدرسه کرده و جالب اینکه کل این پول را از خانوادهها دریافت کرده است. اگر آموزش و پرورش ما و سیاستگذاری آن، امری حاکمیتی است از نظر بودجهای هم باید محل توجه جدی قرار گیرد و از این تنگنای مادی شدید خارج شود. سهم آموزش و پرورش ایران از تولید ناخالص داخلی حدود یک تا 5/1 درصد است که دستکم باید دو برابر شود تا به سطح برخی از کشورهای منطقه همچون ترکیه و عربستان برسد. مدرسه باید فضا و ساختمانی ایمن، سبز و دلنشین داشته باشد تا دانشآموز و آموزگار از آن گریزان نباشند و در آن احساس امنیت و خشنودی کنند.