• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
دو شنبه 4 اسفند 1399
کد مطلب : 125049
+
-

سوگی بر جان و روح

اردشیر گراوند_جامعه‌شناس

کرونا بعد از یک سال در ایران و جهان به یک پدیده اقتصادی، اجتماعی، جسمی، روانی، عاطفی، فرهنگی و شاید به جرأت بتوان گفت طبیعی تبدیل شده و روی ساحت‌های اجتماعی و اقتصادی دنیا اثر گذاشته است. چون این بیماری با مرگ‌ومیر همراه است روی ساحت عاطفی و ذهنی آدم‌ها اثر خیلی بیشتری گذاشته است. نگرانی‌های افراد، خانواده‌ها و جامعه از ابتلا به این بیماری اثرات بسیار مخربی گذاشته و آنها را نگران کرده و به‌طور طبیعی همین نگرانی‌ها بخشی از درگیری‌های عاطفی کشور را باعث شده است. زمانی این بیماری تأثیر خود را بر فرد و خانواده نشان می‌دهد که یک نفر مبتلا شود و احتمالا از دنیا برود.
به‌طور طبیعی اگر فرد دچار بیماری شود، عیادت و سرکشی به مریض، ناراحتی و فشار بیماری را کاهش می‌دهد. آن ساعاتی که تحت‌تأثیر مراقبت افراد دیگر قرار دارد، بخشی از درد و ناملایمات بیماری تسکین پیدا می‌کند و طبیعتا رفتارهای افراد، رفت‌وآمد‌های آنها با بیمار می‌تواند اثر سلامتی‌بخش زیادی داشته باشد.
اما اکنون به محض اینکه کسی کرونا می‌گیرد، آن عیادت‌ها و آن رفت‌وآمدها به صفر می‌رسد و گاهی اطرافیانش نیز به فرد نزدیک نمی‌شوند.
پس یک مریض در غربت و بی‌کسی وجود دارد که علاوه بردرد مریضی، یک درد بی‌کسی هم به آن اضافه می‌شود که تشدید‌کننده است. خود، تجربه درگیری با کرونا را داشتم  و یکی از مسائلی که برایم جالب بود، این بود که در ۴-۳ روز اول، مریضی به‌شدت اذیتم می‌کرد ولی فکر می‌کردم سرماخوردگی معمولی است و واقعا خیلی به آن تن نمی‌دادم و مثل سرماخوردگی عادی با آن رفتار می‌کردم به محض اینکه فهمیدم کرونا گرفتم انگار تمام وجودم تخلیه کرد؛ یعنی این بیماری یک‌بار روانی علاوه بر خود بیماری دارد که فرد را از تک و تا می‌اندازد. ۳-۲ ساعت طول کشید تا خود را پیدا کنم. ولی وقتی پذیرفتم کرونا دارم، حدود 10تا12روز بعد، حتی فرزند و همسر و اطرافیانم نمی‌توانستند به من نزدیک شوند که درد را بسیار مضاعف می‌کرد؛ خیلی سخت‌تر و تحملش را ناگوارتر می‌کرد. حال اگر فردی در این زمانه کرونایی بر اثر ابتلا به کرونا از دنیا برود، مرگ او عوارض فردی، خانوادگی و اجتماعی برای اطرافیان، خانواده و جامعه‌ای که او را می‌شناسند، دارد.
در حالت طبیعی در زمان سوگواری، عیادت، مسئله مهمی به شمار می‌رود. وقتی کسی عزیزی را از دست می‌دهد، سرکشی و عیادت دیگران و شرکت در مراسم عزاداری، دور هم‌بودن و صله‌رحم بخشی از سوگ بیماری را سبک می‌کند؛ یعنی درگیری افراد نزدیک خانواده با برگزاری مراسم و پذیرایی و رفت‌وآمد‌های افراد، ذهنشان را مشغول به آداب و رسوم می‌کند تا خود متوفی. لحظاتی که آدم‌های دیگر برای تسلیت‌گفتن در کنار خانواده متوفی هستند، شاید درد از بین نرود اما آن را سبک می‌کند. تسلیت‌گفتن‌ها، مراسم برگزار‌کردن‌ها، رفت‌وآمد دیگران و حمایت و پشتیبانی آنها بسیار مؤثر است.
اکنون در این شرایط کرونا، افراد دیگر نمی‌توانند آن کارها را انجام دهند. وقتی فردی بر اثر کرونا فوت کند، حداقل مراسم تشییع و خاکسپاری با افراد محدود و گاهی هیچ‌کس برگزار می‌شود و خانواده با غمی بسیار به خانه بر می‌گردند و خود می‌مانند و غمشان. غم‌نبودن آن عضو خانواده که می‌تواند پدر، مادر یا فرزند باشد، غم بسیار سختی است؛ به‌ویژه وقتی همدردی‌کننده‌ای نباشد. وقتی دیگران نتوانند با شما همدردی کنند و نزدیک شوند و یا ارتباط نزدیک داشته باشند، غم نیز فرساینده و سخت است.
البته با وجود ارتباطات تلفنی، فضای مجازی و ارتباطات تصویری می‌توان به‌طور مجازی همدردی کرد ولی برای همگان قابلیت دسترسی وجود ندارد. اما بازهم همدردی مجازی جایگزین همدردی دیداری و حضوری و فیزیکی نمی‌شود؛ به‌ویژه آن اوقاتی که خانواده‌ها در زمان عزاداری معمولی، صرف پذیرایی و برگزاری مراسم و تدارکات می‌کنند همان زمان‌ها متوفی را از یاد می‌برند و این مسئله در این دوران وجود ندارد و خانواده‌ها می‌مانند و سوگشان و داغی که نتوانستند با دیگران شریک شوند. این دید و بازدید‌ها، درد نبود افراد را توزیع می‌کند اما اکنون درد و سوگ به تنهایی به خانواده وارد می‌شود و باعث آسیب‌پذیر‌شدن آنها می‌شود. در حوزه اجتماعی برگزارنشدن مراسم مربوط به مرگ‌ومیرها در زمان کرونا، روابط اجتماعی جامعه را شکننده می‌کند و سوگ بیش از آن چیزی که سوگ فردی باشد سوگ اجتماعی و یک خلل اجتماعی در این نظامات رفتاری و ارتباطی جامعه می‌شود.
در کل سوگ بعد از مرگ افراد در زمانه کرونا، چه کرونا گرفته یا نگرفته باشد، برساحت خانواده و نزدیکان متوفی اثرات بسیار مخربی دارد که به‌راحتی هم قابلیت ترمیم ندارد. و می‌توان گفت شاید همین کرونا، بخشی از سبک سوگواری دنیا را تغییر بدهد. اساسا کرونا بخشی از روابط جسمی آدم‌ها مثل دست‌دادن، بغل کردن، بوسیدن و همه اینها را از بین خواهد برد و بعد از این افراد خیلی با کراهت به هم دست خواهند داد و قاعدتا کرونا به همین راحتی از بین نخواهد رفت. و اگر سال‌ها بعد از واکسن هم با ما همراه و این همراهی ادامه داشته باشد، به‌طور طبیعی ارتباطات کم می‌شود.
و اگر از بین برود مردم از روی احتیاط دست نخواهند داد و ارتباطات جسمی نخواهند داشت و به‌طور طبیعی این سوگی خواهد بود که بر جان و روح خواهد ماند. به‌طور کل در مراسم عزاداری سوگ بین صاحب عزا و افرادی که درعزاداری شرکت می‌کنند به تعبیری توزیع می‌شود اما الان متأسفانه به این دلایل که ارتباطات وجود ندارد سوگ توزیع نمی‌شود و فشار آن مستقیم بر خانواده وارد می‌شود و گاهی برای بعضی‌ها شکننده و خرد‌کننده است که امیدوارم در این کشور و کشورهای دیگر انسان‌ها بتوانند تحملشان را برای قبول‌کردن این وضعیت بالا ببرند تا از این برهه حساس و نگران‌کننده سوگواری بگذریم.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :