• دو شنبه 17 اردیبهشت 1403
  • الإثْنَيْن 27 شوال 1445
  • 2024 May 06
پنج شنبه 30 بهمن 1399
کد مطلب : 124787
+
-

چرا بایدن حرفی از سوریه نمی‌زند؟

نگاه
چرا بایدن حرفی از سوریه نمی‌زند؟

  مروان قبلان- تحلیلگر سوریه‌ای

با گذشت 4هفته از آغاز ریاست‌جمهوری جو بایدن، او همچنان از هرگونه اشاره‌ای به سوریه در سخنان خود، حتی در سطح حاشیه‌ای هم اجتناب می‌کند. این در حالی است که بایدن از دو منظر سیاسی و اخلاقی، مسئولیت بزرگی در قبال وضعیت کنونی سوریه دارد. او معاون باراک اوباما در دولتی بود که 6سال از عمر خود را (از 2011 الی 2017) به تماشای مراحل مختلف بحران سوریه گذراند و البته از آن برای رسیدن به برخی مقاصد سیاسی خود استفاده کرد.
بایدن ادعا می‌کند که اولویت کنونی او در منطقه خاورمیانه، پایان دادن به جنگ یمن است؛ چراکه وضعیت انسانی در این کشور به مرز فاجعه‌باری رسیده است. تلاش‌ها برای پایان جنگ یمن مهم است و باید از آن استقبال شود؛ چراکه مردم یمن هزینه سنگینی برای نبرد داخلی بر سر قدرت پرداخته‌اند؛ نبردی که با گذشت زمان به جنگی منطقه‌ای و ویرانگر تبدیل شد. اما سیاست‌های بایدن یک تناقض بزرگ هم دارد و در عین حال، وجود انگیزه‌های انسانی در برنامه‌هایش نسبت به جنگ یمن را نیز به چالش می‌کشد. ریشه تناقض‌های بایدن به اینجا برمی‌گردد که فاجعه انسانی در سوریه کمتر از یمن نیست؛ فاجعه‌ای که 10سال از آغاز آن می‌گذرد و رئیس‌جمهور جدید آمریکا حتی حاضر نیست در سخنرانی‌های خود به آن اشاره کند. براساس آمارهای رسمی و مورد تأیید سازمان ملل، بحران سوریه دوبرابر بحران یمن قربانی داشته است. علاوه بر این، بیش از یک‌میلیون مجروح و بی‌خانمانی نیمی از مردم در بحران سوریه دیده می‌شود؛ بیش از 6میلیون آواره در داخل کشور و بیش از 5میلیون آواره در کشورهای دیگر. از سوی دیگر می‌دانیم که 6میلیون و 500هزار نفر در سوریه از عدم‌امنیت غذایی رنج می‌برند و در عین حال، بیش از 11میلیون نفر در این کشور نیازمند کمک‌های انسانی دائمی هستند.
مشکل در مورد سیاست‌های جو بایدن در قبال سوریه فراتر از این است. او نه‌تنها فاجعه انسانی در سوریه را نادیده می‌گیرد، بلکه قصد دارد با افزایش تحریم‌های اقتصادی علیه این کشور، وضعیت را از آنچه هست وخیم‌تر کند. آمریکا از سال2011 سلاح تحریم را به‌عنوان ابزاری برای فشار بر نظام سوریه و تحقق اهداف خود در این کشور به‌کار گرفته است. اکنون با گذشت 10سال، نه‌تنها نظام سوریه حاضر به پذیرش سیاست‌های آمریکا نیست بلکه از هر زمان دیگری در مواضع خود مصمم‌تر به‌نظر می‌رسد و باور دارد آنچه را که در میدان نبرد نباخته، در میز مذاکره تسلیم حریف نخواهد کرد؛ اصلی که مورد تأیید متحدان نظام سوریه نیز قرار دارد.
همواره متذکر شده‌ایم که در تاریخ معاصر، حتی یک نمونه موفق از کارآمدی تحریم‌های اقتصادی برای سقوط نظامی که بر قدرت مسلط است وجود ندارد. نظام کاسترو به حکومت خود بر کوبا با 6دهه تحریم و محاصره اقتصادی (از 1959 تا 2016) ادامه داد. کره‌شمالی به‌رغم 70سال تحریم و فشار، همچنان به حیات خود ادامه می‌دهد و ایران هم با وجود 40سال تحریم همچنان پابرجاست. روشن نیست که چرا در مورد سوریه باید انتظار نتایجی متفاوت از تحریم‌ها داشته باشیم! واقعیت این است که تحریم‌های خارجی نه‌تنها نظام‌هایی که به متحدان خود دسترسی دارند را ساقط نخواهند کرد، بلکه قدرت داخلی آنها را نیز تقویت می‌کنند. به این ترتیب می‌توان گفت استراتژی بلندمدت تحریم برای ساقط‌کردن نظام سوریه و یا اجبار این کشور برای پذیرش سیاست‌های آمریکا موفقیت‌آمیز نخواهد بود. از این منظر می‌توان به چشم‌اندازی جدید برای فهم بهتر سیاست‌های واشنگتن و مشخصا دولت بایدن در قبال سوریه رسید.
به‌نظر می‌رسد هدف از تحریم‌ها، زمینه‌چینی برای نزدیک‌شدن به راه‌حل سیاسی در سوریه یا به هر ترتیب، تحت فشار قرار دادن نظام این کشور نیست. هدف واقعی تحریم‌ها، ویرانی سازمان‌یافته بخش‌های باقیمانده از جامعه سوریه و قتل‌عام آن در سکوت است. البته تصور نمی‌کنم جو بایدن که هنگام حضورش در مجلس سنا، نقش مهمی در طراحی نظام تحریم‌های عراق طی دهه1990 داشته نیز باور داشته باشد که تحریم‌های سوریه نتایج متفاوتی از عراق به‌بار می‌آورد. علاوه بر این یقین دارم که وضعیت انسانی در یمن همانند سوریه، از هیچ اهمیت خاصی برای بایدن برخوردار نیست. تنها اولویت واقعی در این صحنه، ایران است. بایدن از یمن، مانند سوریه، برای قانع‌کردن ایران و بازگشت به مذاکرات استفاده می‌کند؛ درحالی‌که فشار بر نقطه‌ای را کاهش داده و فشار بر نقطه‌ای دیگر را تشدید می‌کند. او امیدوار است از طریق دستیابی به معامله‌ای دیگر با ایران، خطر آغاز بحرانی جدید در منطقه و درگیری‌های پرهزینه برای آمریکا را مهار کند.
ممکن است عده‌ای با مرور این واقعیت‌ها، بایدن را به‌دلیل سیاستش در قبال سوریه سرزنش کنند. در اینجا باید پرسید نقش مخالفان نظام سوریه در حمایت از تحریم‌ها و حتی طراحی این ابزار فشار اقتصادی چه بوده است؟ می‌دانیم که بخش مهمی از مخالفان اسد (شاید اکثریت آنها) اولویت خود را سقوط نظام سوریه به هر قیمتی تعیین کرده‌اند؛ حتی اگر بهای تحقق این هدف، نابودی مردم سوریه باشد.
منبع: العربی الجدید

این خبر را به اشتراک بگذارید