• سه شنبه 4 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 14 شوال 1445
  • 2024 Apr 23
دو شنبه 18 اردیبهشت 1402
کد مطلب : 191222
+
-

کسی به قطار ایستاده سنگ نمی‌زند

یادداشت
کسی به قطار ایستاده سنگ نمی‌زند

دانیال معمار؛  سردبیر

شهردار تهران می‌گوید شهرفروشی خط قرمز شهرداری است. آمار و ارقام هم حرف شهردار را تأیید می‌کند. بعد یکی یکدفعه بدون هیچ سند و مدرکی از افزایش شهرفروشی در پایتخت خبر می‌دهد. عجیب نیست؟ دقیقا در جایی که نقطه قوت مدیریت شهری است، برای مردم شک و شبهه ایجاد می‌شود.
قاعده معلوم است؛ کسی به قطار ایستاده سنگ نمی‌زند. اصل ماجرای تخریب دوباره این روزهای شهرداری تهران با ماجرای فساد و شهرفروشی و ... هم همین است، نه چیزی بیشتر، نه چیزی کمتر. یک نفر اصل دروغ را می‌بافد. بعد در شبکه‌های اجتماعی پر و بال می‌گیرد و سپس به سرعت در کانال‌ها و گروه‌ها می‌چرخد. اندکی بعد هم با یک اظهارنظر رسمی مشخص می‌شود که اصل ماجرا، یک دروغ شاخدار بوده است، اما قصه اینجاست که این چرخه دنباله‌دار است. در همین 20‌ماه گذشته، تقریبا ماهی یک دروغ بزرگ علیه شهرداری ساخته‌اند. خب، حالا سؤال اینجاست؛ برملا شدن دست دروغ‌سازان چرا باعث متوقف‌ شدن این چرخه دروغ‌سازی نمی‌شود؟ چرا بعد از افشای واقعیت، دوباره سراغ یک دروغ بزرگ‌تر می‌روند؟ استمرار این چرخه چه فایده‌ای دارد؟
اولا سنت دروغ‌گویان بر استمرار است. انتظار توقف این چرخه از طرف مقابل از اساس غلط است. تا زمانی که تقابل حق و باطل وجود دارد، دروغ‌سازان هم مشغول کارند. این سنت شیاطین است که واقعیت را وارونه جلوه می‌دهند. از دروغ ساخت خانه فساد در تهران تا قصه خنده‌دار تعطیل کردن کوه‌های شمال پایتخت، نشان‌دهنده بزرگی و صراحت در دروغ‌هاست. صریحا به مردم دروغ‌های بزرگ می‌گویند. هدف هم مشخص است؛ واژگونه کردن حقایق. پس یک گوشه ذهن‌مان بسپاریم؛ تا زمانی که تقابل دروغ و واقعیت هست، نباید منتظر متوقف شدن دروغ‌سازان بود.
نکته دوم در گفتن روایت اول است. باید بپذیریم که در عصر جدیدی زندگی می‌کنیم؛ عصر شلوغ کلام‌ها. روایت‌ها در دوران ما دائم در حال انتشار هستند. آنقدر هم گسترش یافته‌اند که حتی فرصت پیدا نمی‌کنیم از میزان این روایت‌ها مطلع شویم، چه برسد به درست و غلط بودن آنها. اینجاست که روایت اول، کار خودش را می‌کند. ظاهرا به آن می‌گویند بمباران اطلاعاتی. اسمش مهم نیست، مهم این است که ما فرصت نکنیم دنبال صواب از ناصواب برویم. همان روایت اول را قبول کنیم و آن را نشر دهیم. در روایت اول می‌توان جای جلاد و شهید را عوض کرد، می‌توان واقعیات را وارونه نشان داد. رسوب روایت اول در اذهان مردم آنقدر زیاد است که روایت‌های بعدی و تکذیبیه‌ها کاری از پیش نمی‌برند. دروغ بزرگ اول اثرش را گذاشته، به همین دلیل چرخه دروغ‌گویی نباید متوقف شود.
نکته سوم هم در سهل بودن ماجراست. دروغ، ساده‌ترین راه برای تخریب است. هزینه‌ای ندارد. قرار نیست فیلی هوا شود. روایتی کذب ساخته می‌شود و خود به ‌خود افکار عمومی را درگیر می‌کند. این همان ابزار ساده و البته ویرانگر جنگ نرم است. به وسیله دروغ، به وسیله شایعه، مثل آب خوردن در دل‌ها و ذهن‌های مردم تردید ایجاد می‌کنند. عملکردها را زیر سؤال می‌برند. خب حالا که چنین ابزار ارزان و ساده‌ای برای تخریب وجود دارد، چرا ادامه
 پیدا نکند.
روشن است؛ مسلما این دروغ‌پردازی‌ها علیه مدیریت شهری متوقف نمی‌شود. سنگ‌اندازی به قطار در حال حرکت ادامه دارد. وگرنه در دوره قبلی مدیریت شهری از این دروغ‌ها و شایعات
 خبری نبود.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید