گورستان دولاب، میراث شهر
اسکندر مختاری- باستانشناس و پژوهشگر
گورستانها میراث شهری هستند. شهرها که توسعه پیدا میکنند به ناچار آنها را در برمیگیرند. اطراف گورستانهایی که خارج از شهر بودند مسکونی میشود و کار و تجارت و شبکه عبوری برای آن درنظر گرفته میشود. حالا سؤال این است که باید با این گورستانها چه کار کرد؟ تهران بیش از 150گورستان داشته است.
بخشی مربوط به شهر بودند و بخشی مربوط به روستاهایی که اطراف شهر قرار داشتند. 2 منطقه شهری شمیران و شهر ری که حالا جزو شهر هم شدهاند برای خودشان گورستانهای مختلفی داشتهاند. تجریش، امامزاده قاسم، ظهیرالدوله، چیذر، زرگنده، فرحزاد و حتی زعفرانیه هم گورستانهای خود را داشتند که الان نشانهای آنها بهصورت امامزادهها باقی هستند و در مرکز تجریش هم امامزاده صالح را به همین شکل داریم. در شهر ری هم همین شرایط وجود داشت و مجموعه حضرت عبدالعظیم که بیرون شهر قرار داشت شامل گورستان بزرگی بود. تهران هم بهعنوان یک روستای بزرگ، چند گورستان داشت که الان هم محل آنها درحوالی بازار مشخص است. گورستانهای آستان امامزاده زید، امامزاده سیداسماعیل، امامزاده یحیی، امامزاده سیدناصرالدین، گورستان چهلتن و موارد متعدد مانند آن نشانه زندگی مردمی است که از نزدیک بودن به گورستانها در رنج نبودند و تذکر درباره زندگی بعد از مرگ را یک تذکر مقبول تلقی میکردند؛ از آن نمیهراسیدند. این تفکر مدرن است که از زندگی بعد از مرگ، پرهیز میکند و نمیخواهد که وارد این موضوع شود.
زمانی که این را میپذیرفتیم برخلاف الان، حالمان خوب بود و تعاملی با دنیای پس از مرگ داشتیم. پذیرفتن مرگ بهعنوان یک اتفاق حال ما را خوب میکرد. حالا ما میتوانیم دو نوع رفتار با میراث گذشته داشته باشیم؛ یکی اینکه آن را نادیده بگیریم و یکی اینکه جزو زندگی امروز ما بشود. اگر بپذیریم که گورستان دولاب یک گورستان متعلق به مسیحیان تهران در ادوار مختلف بوده و حالا وارد شهر شده و بخشی از شهر ماست یعنی یک میراث شهری را قبول کردهایم.
گورستان دولاب نشانه سلامت شهر در یک دوره از تاریخ است. نباید آن را به روشهای ناصحیح تغییر بدهیم و استحاله کنیم. الان، گورستان زرگنده تبدیل به پارک شده است. چیذر را هم تغییر ماهیت دادیم، اما گورستان ظهیرالدوله اصالت خود را حفظ کرده است. به جای اینکه خودمان را با این میراثهای شهری تطبیق بدهیم، آنها را با سلایق امروز خودمان عوض کرده ایم. درامامزاده قاسم، سنگهای قبور از بین رفته است. در امامزاده صالح محل دفن مشاهیر تهران مثل خانواده مشیرالدوله و سپهسالار تنکابنی از بین رفته است و گورستان تبدیل به زمین بزرگی با سنگهای گرانقیمت مطابق با سلیقه امروز شده که سلیقه خوبی هم نیست.
الان موضوع ساماندهی گورستان دولاب هم مطرح شده است، ولی باید توجه کنیم که گورستان با پارک فرق میکند. آنجا محل جشن و برگزاری کنسرت و بازی بچهها نیست. رفتگان هم مانند ساکنان حقوقی دارند. میتوان هر اشکالی را که پیش آمده، رفع کرد.
اگر نهر آب مسدود شده، اگر درختان خشک شدهاند، اگر گیاهان آنقدر رشد کرده که راه را بستهاند یا اگر سنگ قبور شکستهاند، آنها را ترمیم کنیم، اما نباید چهره اصلی گورستان را تغییر دهیم. این کار مانند این است که به پدربزرگ و مادربزرگمان بگوییم صورتتان خیلی چروک شده، باید چهرهتان را گریم کنید تا بتوانم دوباره با شما صحبت کنم. اگر میخواهیم که فردا آیندگان به ما احترام بگذارند باید به میراث شهر خود احترام بگذاریم. باید از گورستانهای قدیمی به همان شکلی که بودند نگهداری کنیم. شاید بستگان درجه اول آنها دیگر در این شهر نباشند، اما حالا ما بستگان آنها هستیم.