هیأتداوران در جشنواره فجر سیونهم
داوری میان رسانه و کرونا
حافظ روحانی- روزنامهنگار
همه آن هفتنفری که در نخستین روزهای بهمنماه سال1399 در کنار محمدمهدی طباطبایینژاد، دبیر جشنواره ایستادند و با صورتهای پوشیده در ماسک در مقابل موزه سینما عکس انداختند تا خبر انتصابشان بهعنوان اعضای هیأتداوران سیونهمین جشنواره ملی فیلم فجر را تأیید کنند قدم در راهی دشوار و روزهایی پرمخاطره گذاشتند. در سالهایی که داوری جشنواره بیش از هر چیز با هجمه همراه است، پذیرفتن این عنوان کار آسانی نیست، آن هم در سیونهمین دوره جشنوارهای که هیأتانتخاب ندارد، تنها 16فیلم در بخش مسابقهاش حضور دارند و دستورالعملهای بهداشتی مشکلی بر مشکلاتش افزوده.
داوری جشنواره فیلم فجر بیشتر با شایعه و اعتراض همراه بوده است؛ موضوعی نه چندان دور از ذهن. هر داوری بیتردید سوءتفاهمبرانگیز است و مسئلهساز. با تردید همیشگی نسبت به استقلال اعضای هیأتداوران که در طول این سالها هم کمتر نشد و با وجود انکار هیأتداوران در سالهای متمادی در دورههای اخیر جشنواره هم همچنان بر زبانها ماند و شد ابزاری دیگر برای حمله به اعضای هیأتداوران جشنواره. اما آن هفتنفر با صورتهای پوشیده، ایستاده در مقابل چشمانداز خالی موزه سینما در ایام کرونازده، نه فقط آماج حملات مرسوم و همیشگی قرار گرفتهاند که امسال لابد باید تاوان شکل عجیب برگزاری جشنواره را هم بدهند. پس اگر در سالهای گذشته اعضای هیأتداوران میتوانستند بخشی از بار را بر دوش هیأتانتخاب بیندازند و لااقل در مقابل رسانهها دستتنها نباشند، در این دوره مفر چندانی ندارند و لابد باید در فقدان هیأتانتخاب هجمههای جدیدی را پذیرا باشند.
اما آنچه در طول 20سال نخست برگزاری جشنواره بیشتر در قالب شایعاتی در مورد اعمال نفوذ بر اعضای هیأتانتخاب مطرح بود، در طول یک دهه گذشته و با رشد روزافزون شبکههای اجتماعی و گسترش فضای مجازی و البته رسانههای مجازی شکل تازهای بهخود گرفته است. در روزگاری که مطالبهگری در اشکال مختلف فرهنگی به شکل روزافزونی رشد میکند، هر انتخاب هیأتداوران میتواند واکنشهایی تند را برانگیزاند و سرآغاز یک دوقطبی جدید در قضاوت انتخاب هیأتداوران جشنواره شود. تجربه دورههای پیشین جشنواره نشان میدهد که حتی توضیحات هیأتداوران بعد از پایان جشنواره هم لزوماً کمکی به آرام شدن فضا نخواهد کرد؛ آنچنان که محمدرضا فروتن و رسول صدرعاملی در فجر سیوششم در قانعکردن رسانهها چندان موفق نبودند. با اینکه در جشنواره امسال دستورالعملهای بهداشتی تعداد رسانههای حاضر در برج میلاد را کم کرده، اما به همان نسبت شاهد افزایش رسانههای مجازی هستیم که جای خالی خبررسانی را پر میکنند. همین حقیقت میتواند به معنی حمله به هیأتداورانی باشد که امسال تنها اهداف حملات رسانهها هستند.
داوری در جشنواره فیلم فجر هیچگاه آسان نبوده است؛ در سینمایی کوچک، سخت است داوری کسانی که همکارت هستند و آشنا. داوری در جشنوارهای که در سالهای اخیر سردرگمتر از همیشه بوده، سختتر از قبل. شاید از آنرو که رسانههای مجازی شکلی تازه از اطلاعرسانی را باب کردهاند، درحالیکه سیاستهای جشنواره فجر همچنان با کمترین تغییر نسبت به قبل مانده است. در این میانه چه کسانی بهتر از اعضای هیأتداوران پیدا میشوند تا جوابگوی ناکارآمدی یک جشنواره باشند؟ داوری در جشنواره فیلم فجر واقعاً کار دشواری است.