• یکشنبه 30 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 11 ذی القعده 1445
  • 2024 May 19
شنبه 18 بهمن 1399
کد مطلب : 123815
+
-

تغییر سبک زندگی با پیام‌های زیرآستانه‌ای

آیا پیام‎‌های پنهان در موسیقی واقعا بر مغز تأثیر مثبت دارد؟

تغییر سبک زندگی با پیام‌های زیرآستانه‌ای


سمیرا مصطفی‌نژاد ـ روزنامه‌نگار

ایده پیام‌های «زیرآستانه‌ای» یا «سابلیمینال» در تابستان1957 حین اکران فیلم سینمایی برنده اسکار «پیک‌نیک» در نیوجرسی آمریکا عملی شد. در زمان اکران این فیلم، جیمز ویکاری پژوهشگر بازار هر پنج ثانیه یک‌بار تبلیغی پخش می‌کرد. سرعت پخش این تبلیغ‌ها بسیار بالا بود، ‌هر تبلیغ برای یک سه‌هزارم ثانیه پخش می‌شد، از این‌رو ذهن خود‌آگاه بینندگان قادر به درک و مشاهده آن نبود. تبلیغ‌ها از این قرار بودند: «کوکاکولا بنوشید» و «گرسنه‌ای؟ پاپ‌کورن بخور». همین آزمایش باعث شد میزان فروش کوکاکولا در آن روز 18.1درصد و میزان فروش پاپ‌کورن 57.8 درصد افزایش پیدا کرد. آماری که بعد‌ها نادرست بودن آن افشا شد و ویکاری تأیید کرد نتایج آزمایش‌اش را دستکاری کرده است.
با این همه یان زیمرمان، استادیار روانشناسی دانشگاه مینه‌سوتا معتقد است پیام‌های زیرآستانه‌ای یکی از شکل‌های بالقوه تأثیرگذاری را دارند، اما شاید نه به اندازه‌ای که آزمایش ویکاری ادعای آن را داشت. اگرچه این توانایی بالقوه مبتنی بر اما و اگرهای بسیاری است، برای مثال مخاطب باید مود مناسب دریافت پیام- حاوی تبلیغ یا پیامی دیگر- را داشته باشد تا پیام تأثیرگذار شود. در قالب نظری، پیام‌های زیرآستانه‌ای به‌گونه‌ای منتقل می‌شوند که ذهن خودآگاه به‌دلیل بالا بودن سرعت انتقال پیام، قادر به ردیابی پیام نمی‌شود. با این همه، مغز به پیام‌هایی که دریافت می‌کند پاسخ می‌دهد، حتی اگر فرد نسبت به پیام دریافت شده آگاه نباشد. این مکانیسمی است که پیام‌های زیرآستانه‌ای براساس آن عمل می‌کنند. برای مثال در کمپین انتخاباتی جورج بوش در سال 2000، تبلیغی تهاجمی علیه ال گور پخش شد که در فواصل کوتاه و با سرعتی بالا در آن کلمه موش‌ها نمایش داده می‌شد. البته تأثیر این اقدام بر ذهن و تصمیم نهایی مخاطبان ناشناخته باقی مانده است.
اما دانشمندان برسر این موضوع توافق دارند که پیام‌های زیرآستانه‌ای در شرایط آزمایشگاهی تأثیرگذارند. تأثیرگذاری نمایش پیام‌های زیرآستانه‌ای در شرایط آزمایشگاهی و کنترل شده بارها و بارها به اثبات رسیده است. برای مثال در سال2002 در پروژه‌ای پژوهشی که توسط محققان دانشگاه پرینستون انجام گرفت، ده‌ها فریم عکس قوطی کوکاکولا و ده‌ها واژه تشنه را درون اپیزودی از انیمیشن سیمپسون‌ها جاسازی کردند. نتایج نشان داد گروه آزمایش پس از پایان نمایش به نسبت گروه کنترل احساس تشنگی بیشتری داشتند. یا در آزمایشی دیگر که در سال 2006 در دانشگاه نیمگن هلند انجام شد، تبلیغ چای سرد به شیوه پیام زیرآستانه‌ای باعث شد داوطلبان از میان نوشیدنی‌های موجود، چای سرد را انتخاب کنند، البته تنها داوطلبانی که احساس تشنگی داشتند. به بیانی دیگر، ‌اینطور به‌نظر می‌رسد که پیام‌های زیرآستانه‌ای زمانی بهترین عملکرد را دارند که باعث تحریک خواسته‌ای شوند که از قبل در فرد ایجاد شده باشد. در غیراین صورت این پیام‌ها از تأثیرگذاری چندانی برخوردار نخواهند بود. همچنین تأثیرگذاری این پیام‌ها بسیار کوتاه‌مدت است و فراتر از 25دقیقه نمی‌رود. ازاین‌رو استفاده از این پیام‌ها در تبلیغات، با این هدف که فرد مجبور شود مبل گرم و نرم خانه را برای خرید کالای تبلیغ‌شده ترک کند، به هیچ‌وجه تأثیرگذاری ندارد. به‌گفته زیمرمان این تکنیک در هر شکلی نمی‌تواند افراد را وادار به خرید چیزی که نمی‌خواهند یا رأی دادن به کسی که قبولش ندارند کند، زیرا پیام‌های زیرآستانه‌ای تا این اندازه قدرتمند نیستند.
اگرچه پیام‌های زیرآستانه‌ای معمولا به‌صورت تصویری به‌کار گرفته می‌شوند، اما امکان استفاده از آن به‌عنوان محرک‌های شنیداری در قالب برنامه‌های ضبط شده و موسیقی هم وجود دارد. درواقع این ایده اساس و پایه صنعتی 50میلیون دلاری تولید و توزیع محصولات شنیداری خود‌مراقبتی و خودسازی با کمک پیام‌های پنهان‌شده در موسیقی و برنامه‌های ضبط‌شده است. برنامه‌های شنیداری ضبط‌شده‌ای وجود دارند که در تلاشند با استفاده از پیام‌های زیرآستانه‌ای به مردم برای کاهش وزن، بهبود حافظه، افزایش عزت‌نفس و دیگر اهداف کمک کنند. در این محصولات معمولا پیام‌های زیرآستانه‌ای در دل قطعات موسیقی یا آواهای آرام‌بخش، مانند صدای سفید یا صدای طبیعت جاسازی شده‌اند.
آزمایش‌های فراوانی برای بررسی تأثیرگذاری موسیقی‌ یا قطعات شنیداری حاوی پیام‌های زیرآستانه‌ای انجام گرفته است و تقریبا تمامی این آزمایش‌ها نشان از بی‌تأثیری این محصولات دارند. در یکی از آزمایش‌ها محققان به بررسی تأثیرگذاری سی‌دی‌های موسیقی حاوی پیام‌های زیرآستانه‌ای با هدف افزایش عزت نفس و حافظه پرداختند، به این صورت که ابتدا میزان عزت نفس و قدرت حافظه داوطلبان را از طریق پرسشنامه‌هایی ارزیابی کردند. سپس به چند مورد از داوطلبان سی‌دی‌های مورد نظر را دادند تا برای 5‌هفته هرروز به آنها گوش دهند و در نهایت دوباره ارزیابی‌ها را تکرار کردند. محققان در این آزمایش هیچ نشانه‌ای از بهبود حافظه یا عزت نفس داوطلبان تحت‌تأثیر گوش دادن به قطعات موسیقی حاوی پیام‌های زیرآستانه‌ای به‌دست نیاوردند.
برای توضیح بی‌اثربودن این محصولات شنیداری دلایل زیادی وجود دارد. پژوهش‌های زیادی نشان داده‌اند میان ساده بودن پیام‌های گنجانده شده در موسیقی یا متن‌های شنیداری ارتباطی مستقیم وجود دارد. درواقع این پیام‌ها نباید از دو واژه کوتاه فراتر بروند. اما آلبوم‌های خودمراقبتی یا انرژی مثبتی که در بازار وجود دارند معمولا حاوی پیام‌‌های طولانی مانند این هستند: من ارزش بالا و عزت نفس زیادی دارم. دلیل دوم بی‌اثر بودن این محصولات آن است که ممکن است پیام‌ها به معنی واقعی کلمه تحت‌الشعاع موسیقی یا آواهای پس‌زمینه‌ای قرار بگیرند. مغز باید توانایی تجزیه پیام را از دیگر اصوات داشته باشد و هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد مغز توانایی تجزیه پیام زیرآستانه‌ای شنیداری را از دیگر شکل‌های صدا داشته باشد. در نهایت، سومین و ساده‌ترین دلیل بی‌اثر بودن این سبک از موسیقی آن است که هیچ بایدی وجود ندارد که هر پیامی که به مغز می‌رسد، همان تأثیری را که برای آن برنامه‌ریزی شده است بگذارد. فراتر از تمامی این دلایل، محققان معتقدند پیام‌های زیرآستانه‌ای بصری تأثیرگذاری بیشتری نسبت به شکل شنیداری آن دارند از این‌رو بیشتر در شکل تصویر از آنها استفاده می‌شود تا صدا.


دانشمندان برسر این موضوع توافق دارند که پیام‌های زیرآستانه‌ای در شرایط آزمایشگاهی تأثیرگذارند. تأثیرگذاری نمایش پیام‌های زیرآستانه‌ای در شرایط آزمایشگاهی و کنترل شده بارها و بارها به اثبات رسیده است. برای مثال در سال2002 در پروژه‌ای پژوهشی که توسط محققان دانشگاه پرینستون انجام گرفت، ده‌ها فریم عکس قوطی کوکاکولا و ده‌ها واژه تشنه را درون اپیزودی از انیمیشن سیمپسون‌ها جاسازی کردند

این خبر را به اشتراک بگذارید