زنان و شهر
الهام فخاری- رئیس کمیته اجتماعی شورای شهرتهران
زنان و شهر یا شهر و زنان هرچه که تیتر بگیرد، مناسبتی یا غیرمناسبتی چگونگی زندگی زنان در شهرها و مقایسه آن با زندگی زنان روستایی و کوچروها، موضوع برجستهای است. هنگامی که از زنان و شهر سخن میگوییم بهگونهای پیشانگاشته مسئلهها و چالشهای زنان در شهر ردیف میشوند. چه بسا از آن رو مسئلهها یا دشواریها برجستهتر هستند که هم از دیرباز زندگی مردم را دستخوش گیروگره کرده و هم اینکه ما خو کردهایم بیشتر بهسویه منفی بپردازیم. زنان در ابرشهری چون تهران با مسئلههایی گوناگون سروکار دارند، میدانیم و زیستهایم. از امنیت شهری در فضاهای همگانی تا چالشهای فرهنگی را میتوان ردیف کرد و درباره هر کدام هم سخن و برهانپردازی بسیار است. از دردها گفتن و از چالشها نوشتن بخشی از ماجراست. من به این سخن که «بهجای دشنام به تاریکی، روشنایی برافروزیم» باور دارم. اگر جایی به کاستیها میپردازیم برای آن است که کاری در راستای بهبود، گرهگشایی و یافتن راه و روشهای بهتر انجام دهیم. در این میان که بسیاری از مردم هم خسته و گرفتار هستند دوبارهگویی نداشتهها، کژیها و کاستیها به فرسودگی اجتماعی دامن میزند. از اینرو در این مناسبت خوب است به داشتهها، سرمایهها، فرصتها و نقشهای زنان در شهر پرداخت.
در 4 دهه گذشته نسبت جمعیت شهری به روستایی در ایران از 30درصد شهری به 70 درصد روستایی دگرگون شده است. امروزه سخن از 72درصد جمعیت شهرنشین و تنها 28درصد روستانشین در میان است. این دگرگونی بر چگونگی زندگی، فرصتها، سرمایهها و نقشهای زنان هم اثرگذار بوده و چالشها و رهیافتهایی را پدید آورده است. زنان نقشهای روزمره دیگرگونهای دارند، همکاری در زندگی خانوادگی شکل و سویههای نوین یافته و خواستههای زنان با فرصتها و چالشهای دیگری در آمیختهاند. بهبود توانایی شناخت فرصتها و سرمایهها از راه آموزش شدنی است و یکی از زیرساختهایی که در شهرها بهویژه از کودکی میتواند بر روند بالندگی دختران اثربخش باشد آموزش همگانی و آموزش دانشگاهی و هم آموزشهای آزاد آموزشگاهی است.
جامعه و نقشهای اجتماعی ایستا نیستند. پویاییهای نسلی-فناورانه و فرهنگی- اقتصادی فرصتها و چالشهای تازهای پدید میآورند و در پی آن نسلهای نوپدید در سازمانها، نهادها، فضاها و گروههای اجتماعی شهری خودنمایی میکنند. در این راستا میتوان از بازآفرینی نقشها برای ایجاد و بهرهوری از فرصتها سخن به میان آورد. امروزه توجه به برابریخواهی جنسیتی، قومی، اجتماعی، نهتنها در حقوق بلکه در مسئولیتها ازجمله محورهای توسعه پایدار به شمار میرود. از اینرو توجه ویژه و روزافزون به روند بالندگی کودکان و تأکید بر دختران بایسته است. جامعهپذیری که از آن به فرایند بازتولید فرهنگی جامعه یاد میشود، سبکهای شناختی، یادگیری، تصمیمگیری و مذاکره ناهمگون در میان دختران و پسران پدید میآورد. توجه به این تفاوتِ بازتولیدشده کمک خواهد کرد بتوانیم با شناسایی و دگرگونی سبکها، نسلی پرتوان، برخوردار از هویت یکپارچه و شکلیافته، و آماده گرهگشایی و چالشهای پیچیده پرورش دهیم. این کار نیازمند توانافزایی و مهارتآموزی برپایه جهان چندلایه و چندگونه مجازی-طبیعی و توجه ویژه به رویکرد سیستمی در زندگی شهری است. برای این مهم نمیتوان تنها به دولتها چشم دوخت و نهادهای عمومی بهویژه مدیریت شهری نقشی ویژه میتوانند داشته باشند. فرزندپروری و بالندگی دختران برای پیشبرد توسعه پایدار همه جانبه چالشی است که نیاز به بازنگری در کارکرد خانواده، رسانه، آموزش(رسمی و غیررسمی)، برنامهریزی شهری، گروههای مرجع اجتماعی و سازمانهای مردمنهاد دارد. مفهومهایی مانند خودپنداره، خودباوری، انگیزش و منابع مهار انگیزشی در کنار چگونگی پدیدآیی و بالندگی شخصیت و هویت دختران از آن جملهاند. بازسازی هویت دخترانه و پردازش بهسویههای مثبت و ارزنده تجربه زن بودن و اثرگذاری زنان در بهبود زندگی شهروندی و شهری بپردازیم و این مسئولیتی فرانهادی است.
همه این توانافزاییها نیازمند توجه به زیرساخت اقتصادی هم است. همواره عدمدسترسی برابر به سرمایه و داراییها چالش چشمگیری به حساب میآید. با این همه دگرگونی در فناوری فرصتی پیش روی زنان نهاده تا با بهرهگیری از گونههای غیرمالی-پولی سرمایه نقشآفرینی کنند و کاستیمندی مالکیت بر سرمایههای فیزیکی و مالی را جبران کنند. سرمایههای فرهنگی، آموزشی و اجتماعی برجستهترین مزیت رقابتی برای دختران در جهان امروز هستند. الگوهای کنونی در دنیای کسبوکار و نیز در حل موفق چالشهای بینالمللی الگوهایی زنانه و کارا به شمار میروند. کسبوکارهای چالاک و کوچک که از انعطاف خوبی برای سازگاری با ناپایداریهای حرفهای و نیروی کار برخوردار هستند. این واقعیت گویای فرصتی شهری پیش روی زنان، برای آماده شدن و ساختن دنیای بهتر برای همه مردمان از راه نقشآفرین پویا در زمینههای شهری ازجمله و بهویژه شوراهاست. با اینکه شمار زنان عضو شوراها و نسبت زنان به مردان در شوراهای شهری و روستایی هنوز چشمگیر نیست نقش زنان در بازاندیشی و بازتنظیم رویکرد به شهرها چشمگیر است و تجربههای جهانی هم گویای دگرگونی از راه کنشگری و حضور اثربخش در نهادهای انتخابی و شورایی است. این کار نیازمند توجه به آموزش، الگوسازی و زمینهسازی و پایداری در مسئولیتها و هم برای کسبوکارهای جوان در مرکزهای رشد دانشگاهی و غیردانشگاهی است. فرایندی برنامهریزیشده که بتوان با بهسازی الگوی فرزندپروری با کانونمندی ویژه بر نسل جوان، زنان، شهروندانی آماده، مستقل، آگاه و استوار و برخوردار از مهارت همدلی و همزیستی سالم با دیگران و طبیعت، در رویارویی با جهانی پرتنش و پیچیده بار آورد.
تهران به مثابه پایتخت و شهر به واگوی کلی سرشار از زندگی است و زنان سهامداران آشکار و نهان و بیشگاهان خاموش این زندگی پرچالش و پویا هستند. کنشگری فرهنگی، هنری، آموزشی، حرفهای، صنعتی و همهسویه زنان بوده که برخی شهرها را با همه گرفتاریها زیستپذیر کرده است. نقش زنان در شهرها را بازشناسیم، سرمایههای مشترک را بهبود بخشیم و جایگاههای بیشتری را برای کنشگری بجوییم.