• یکشنبه 6 مهر 1404
  • الأحَد 5 ربیع الثانی 1447
  • 2025 Sep 28
یکشنبه 6 مهر 1404
کد مطلب : 263928
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/RoOjK
+
-

روایت همبستگی زنان ایرانی

بانوان نقش‌آفرین در جنگ 12روزه در همایش «زن، ‌وطن، شهامت» تجلیل شدند

گزارش
روایت همبستگی زنان ایرانی

مهدیه تقوی‌راد | روزنامه‌نگار 

همگی در کنار وظایف مادری و همسری، در جنگ 12روزه اخیر در عرصه‌های گوناگون اجتماعی، فرهنگی و میدانی حضوری فعال داشتند و با مردم و خانواده‌های آسیب‌دیده همراه شدند؛ بانوان تأثیرگذاری که اخیرا در همایشی با عنوان «زن، ‌وطن، شهامت» با حضور مدیران شهری و جمعی از خانواده‌های شهدا تجلیل شدند.

احترامی به خانواده شهدا
از نخستین ساعت‌های صبح خانواده‌های شهدای جنگ 12روزه دسته‌دسته وارد سالن همایش‌های ایوان شمس می‌شوند و تمام دارایی‌شان از پدر، ‌فرزند یا همسرشان تنها یک قاب عکس یادگاری است.‌ جز خانواده شهدا، بانوانی هم هستند که در روزهای پر‌حادثه جنگ در عرصه‌های اجتماعی، فرهنگی و میدانی حضوری فعال داشته‌اند و با ورودشان به سالن به احترام در مقابل خانواده شهدا سر خم می‌کنند؛ بانوانی که هر‌کدام در بحبوحه جنگ، ایران را به خانواده خود ترجیح داده و تمام تلاش خود را برای گذر از این بحران با کمک دیگر همکاران خود انجام داده‌اند.

بانوان؛ کنشگران مؤثر در مدیریت بحران
برنامه با سخنرانی مریم اردبیلی، رئیس مرکز زنان و خانواده شهرداری تهران شروع می‌شود. او می‌گوید: «زنان ایرانی در بزنگاه‌های تاریخی نه‌تنها به حاشیه رانده نشدند، بلکه با تکیه بر زنانگی، مادرانگی و خلاقیت خود، به کنشگرانی مؤثر در مدیریت بحران و روایتگری حماسه‌ها تبدیل شدند. زنان ایرانی در جنگ ۱۲روزه نشان دادند در مرکز میدان و صحنه هستند و کنشگری مؤثر دارند؛ این همان الگویی است که امام خمینی(ره) نیز بر آن تأکید داشتند که زن و مرد در عرصه‌های بزرگ اجتماعی و دینی وظیفه‌ای برابر دارند.»

مدیریت نرم
حاضران با دقت به صحبت‌های رئیس مرکز زنان و خانواده شهردار ی تهران گوش می‌دهند؛ «در جریان جنگ زنان در مساجد، محله‌ها، بهشت زهرا، میان نیروهای امدادی و حتی در عرصه‌های مدیریتی، توانستند بعد تازه‌ای به میدان بیفزایند که من از آن به‌عنوان مدیریت نرم میدان یاد می‌کنم؛ مدیریتی که مبتنی بر عاطفه، همدلی و خلاقیت زنانه است. همه ما سعادت امروز را مرهون خون پاک شهیدان هستیم و پاسداشت این حماسه بزرگ، وظیفه‌ای جمعی است تا آن را به نسل‌های آینده منتقل کنیم و در مسیر بلوغ و تعالی جامعه به‌کار گیریم.» مراسم با خاطره‌گویی برخی از بانوان تأثیرگذار از زمان جنگ و نحوه مواجهه این بانوان با مخاطراتی که در تهران وجود داشت، ادامه می‌یابد و در آیین میثاق و همبستگی زنان در جنگ ۱۲‌روزه، نشان زن، وطن و شهامت به آنها اعطا می‌شود.

چه کسانی تقدیر شدند؟
 فاطمه احتسابی، عضو گروه پناه
 زهرا بوربور، پزشک 
 فاطمه تنهایی، شهردار منطقه‌8
 وجیهه‌سادات حسینیان، مجری صدا‌وسیما
 شهربانو پورگو، از اعضای تیم پناه
 راحیل شمسایی، روانشناس 
 راضیه عالیشوندی، معاون امور بین‌الملل 
جمعیت هلال احمر
 مریم محمد‌کریمی، مدیر شیرخوارگاه آمنه
 پریسا معصومی، نقاش نوجوان
 خانواده شهید ثامنی

خانواده شهدا چه گفتند؟
پسرم به آرزویش رسید
 ناهید کرمی، مادر شهید مهدی شعبانی: زمانی که جنگ شروع شد، ما در مشهد بودیم. مهدی و پدرش در چایخانه امام رضا(ع) مشغول خدمت بودند، اما با لغو‌شدن مرخصی‌ها به تهران برگشتیم. همسرم و مهدی به محل کارشان رفتند. مهدی حین جنگ داوطلب شده بود که پشت لانچر پرتاب موشک برود. فرمانده‌اش می‌گفت، آن‌روز مهدی و دوستانش 3پرتاب موفق داشتند ولی در آخرین پرتاب زمانی که در حال آماده‌سازی‌ موشک‌ها برای شلیک بودند، به همراه 7نفر از دوستانش به شهادت رسیدند. روز 12خرداد دوستان مهدی کلیپی از او ضبط کرده بودند که در آن کلیپ خودش را شهید مهدی شعبانی معرفی می‌کند و در‌نهایت هم به آرزویش رسید. بعد از شهادت مهدی، مسئولان شهرداری منطقه‌5 چندبار برای دلجویی و سرکشی به منزل ما آمدند که تسلی‌بخش دل ما بود.

خودش را بدهکار خانواده شهدا می‌دانست
فاطمه‌سادات میرشفیعیان، خواهر شهیده الهه‌سادات میرشفیعیان: خواهرم، مادر 2فرزند و تنها بانوی شهید سازمان بسیج بود که در روز آخر جنگ زمانی که برای شرکت در جلسه به سازمان رفته بود همراه دیگر همکارانش به شهادت رسید. ما در زمان جنگ 12روزه در تهران بودیم. یکی از این روزها که منزل خواهرم دعوت بودیم به خواهرم گفتم که فرزندانت نگران سلامتت  هستند، اما خواهرم گفت که باعث افتخار من است که با موشک‌های رژیم صهیونیستی به شهادت برسم. الهه همیشه استوار و راسخ در مواضع دینی و اعتقادی بود و اگر فکر می‌کرد مطلبی همسو با مواضع انقلاب و اسلام نیست، کوتاه نمی‌آمد و همیشه خودش را بدهکار انقلاب و خانواده شهدا می‌دانست.

 دلجویی مسئولان از خانواده شهید
اکرم بصائری، ‌همسر شهید مهدی بصائری:همسرم در آخرین روز جنگ در سازمان بسیج به شهادت رسید. دخترم شب قبل از شهادتش، با او صحبت کرد که این روزها بدون شما به ما سخت می‌گذرد و نگران هستیم که شهید شوید اما همسرم می‌خندید و می‌گفت:‌ کو تا شهادت من، نگران نباشید. روز آخر ساعت 8صبح از منزل بیرون رفت و هنگامی که برای اقامه نماز ظهر آماده شده بود به شهادت رسید. یکی از دوستانش با من تماس گرفت و خبر شهادتش را داد، اما من چند ساعت دیرتر خبر شهادت را به فرزندانم دادم. در روزهای بعد از شهادت همسرم مسئولان سازمان بسیج و شهرداری تهران چندبار به خانه من آمدند. مدیر فرهنگسرای خاوران نیز برنامه مفصلی برای گرامیداشت یاد همسرم تدارک دید.

بانوان خدمتگزار چه گفتند؟

ادامه رصد شهر در شرایط حمله

راضیه عالیشوندی، معاون امور بین‌الملل و حقوق‌بشردوستانه هلال‌احمر:روز اول جنگ، بعد از نخستین انفجارها، ‌اتاق عملیات کنترل اضطراری را راه‌اندازی کردیم و با رصد لحظه به لحظه تمام نقاط کشور، کار هدایت و راهبری تیم‌های هلال احمر را انجام می‌دادیم. 
 زمانی که به ساختمان فراجا حمله شد، ما میزبان رئیس کمیسیون عمران مجلس و 2نفر از بانوان نماینده بودیم که از شدت انفجار تمام شیشه‌های ساختمان 
فرو ریخت و دود  غلیظی همه جا را گرفت اما نیروهای هلال احمر کار رصد را نیمه‌کاره رها نکردند و با همان وضعیت به‌کار خود ادامه دادند.

شهادت کودکان بی‌پناه سند ماهیت صهیون را نشان می‌دهد
فاطمه تنهایی، شهردار منطقه‌8:منطقه‌8 جزو نخستین مناطق‌ مورد حمله بود؛ ابتدا خیابان حاج‌صادقی و سپس میدان ششم نارمک. زمانی که به میدان ششم حمله شد، همراه همکارانم از خیابان حاج‌صادقی به سمت این میدان رفتیم. خیابان کاملا تاریک و مملو از گردو‌غبار بود. مردم به سمت خیابان دردشت فرار می‌کردند، درحالی‌که ما برخلاف جهت مردم حرکت می‌کردیم. نخستین صحنه در خیابان دردشت، منزل شهید مقیمی و خانواده شهید ساداتی بود که تخریب شده بود. به ما گفتند در پارکینگ ساختمان پیکر 2بچه زیر آوار هست که بعد از آوار‌برداری به پیکر 2بچه رسیدیم. اما در خیابان حاج‌صادقی در منزل شهید باکویی بعد از آوار‌برداری اثری از پیکر یاسمن باکویی(دختر خانواده) پیدا نکردیم. رژیم صهیونیستی در حمله به این منطقه، جایی را مورد حمله قرار داد که محله‌ای خانواده‌محور است و نظامی نیست و همین مسئله ماهیت این رژیم را نشان می‌دهد.

 نیم‌ساعته نوزادان را از شیرخوارگاه خارج کردیم 
مریم محمدکریمی، مدیر پرورشگاه آمنه: زمانی که فهمیدم منطقه3 قرار است بمباران شود، بلافاصله به همراه برادرم با موتور راهی شیرخوارگاه شدم. در شیرخوارگاه آمنه 60نوزاد بودند که باید به محلی امن منتقل می‌شدند. با همه همکارانم دست‌به‌دست هم دادیم و در نیم‌ساعت نوزادان را از محوطه شیرخوارگاه خارج کردیم. این همدلی مسئولانه تجلی عشق به کودکان ایران بود که مایه افتخار و غرور ماست و باعث شد که با این اقدام تمام 60کودک ما از این حمله‌ها جان سالم به در ببرند.






 

این خبر را به اشتراک بگذارید