سکانسهای ماندگار
پایانی متفاوت برای وسترنی متعارف
نوادا اسمیتهنری هاتاوی 1966
سعید مروتی|روزنامهنگار:
«طبق قانون اتحادیه کارگردانان سینما کسی که سرمایهگذاری میکند(یعنی کمپانی) صاحب فیلم است. اگر ما بخواهیم کنترل کامل بر فیلم داشته باشیم باید خودمان سرمایهگذاری کنیم. این معنی ندارد که آدمی 4میلیون دلار سرمایهگذاری کند و شما بیایید مطابق میلتان هر کاری بکنید و پول او را دور بریزید. تنها اختیاری که دارید این است که اگر آنها کارتان را خیلی تغییر دادند، دیگر برایشان کار نکنید.» (هنری هاتاوی)
یکی از حرفهایترین کارگردانان سینمای آمریکا که نیمقرن در هالیوود فیلم ساخت و همواره کوشید تا خود را با قواعد استودیوها تطبیق دهد و با پذیرش قید و بندها، فیلم دلخواهش را بسازد، در توضیح تواناییهایش ذکر همین نکته کفایت میکند که در وسترن جاهطلبانه و عظیم اما ناکام و ناموفق «چگونه غرب تسخیر شد» بهترین فصلهای فیلم حاصل کار او بودند و هاتاوی بسیار بهتر از 2 کارگردان دیگر فیلم (جانفورد و جرج مارشال) عمل کرد. هاتاوی در طول دوران فعالیتش در ژانرهای مختلف فیلم ساخت و معمولا هم محصولی خوش ساخت و حرفهای روانه اکران میکرد ولی او بیش از هر چیز در ساخت وسترن مهارت داشت. با فیلمهایی چون «رهاید» (1951)، «باغ شیطان» (1954) و «پسران کتی الدر» (1965) هاتاوی استعداد خود در به تصویرکشیدن چشماندازها و پرداختن به دنیای کابویها را نمایان کرد.
نوادا اسمیت شاید مطرحترین وسترن هاتاوی باشد که روایتی دقیق از انتقام فردی را به نمایش میگذارد. ماجرای ماکس سند(استیو مککوئین) جوان دورگهای که میخواهد از 3 کابوی نابکاری که پدر و مادرش را به قتل رساندهاند انتقام بگیرد. هاتاوی سیر تحول ماکس سند از جوانی بیتجربه به هفتتیرکشی قهار را که حالا نام نوادا اسمیت را برای خود برگزیده، با چیرهدستی به نمایش میگذارد.
سکانس برگزیده: ماکس سند (استیو مککوئین) پس از گرفتن انتقام مرگ والدینش از جسی کو(مارتین لندا) و بودری (آرتور کندی)، حالا به تام فینچ (کارل مالدن) رسیده است. جایی که باید اوج انتقام فردی ماکس سند را که حالا نوادا اسمیت نامیده میشود مشاهده کنیم.
هاتاوی با نماهای هوشمندانهای که حاکی از تسلط ماکس بر تام است، تماشاگر را آماده فرجام نهایی میکند. در واقع فیلمساز با شیوه دکوپاژش برتری قهرمان بر ضد قهرمان را نمایان میکند ولی در آخرین لحظه و برخلاف توقع و انتظار تماشاگر، انصراف ماکس از کشتن تام را نشانمان میدهد. شاید اگر فیلم با کشتن تام به پایان میرسید نوادا اسمیت هم امروز فیلمی معمولی و کاملا متعارف محسوب میشد. در فصل فینال، ماکس جای کشتن تام به پاهایش شلیک میکند و این جملهاش به او در یادها میماند: «تو ارزش کشتهشدن هم نداری». یک پایان متفاوت برای وسترنی که تقریبا همه قواعد سنتی ژانر را تا سکانس نهایی رعایت کرده است.
نمایی که وسترنر اسلحهاش را به دور میاندازد و از کشتن پرهیز میکند، ابهامی اخلاقی به فیلم بخشیده که پس از گذشت سالها همچنان جالب توجه است.