• دو شنبه 17 اردیبهشت 1403
  • الإثْنَيْن 27 شوال 1445
  • 2024 May 06
چهار شنبه 8 بهمن 1399
کد مطلب : 122987
+
-

زهر عسل

فینچر در فیلم دختر گمشده، ازدواج، نهاد خانواده، رسانه‌های گروهی، فمنیسم و زندگی مدرن را درجامعه آمریکا زیر تیغ نقد می‌برد

زهر عسل

مهرنوش سلماسی

  میان فیلم‌های دیوید فینچر، «دختر گمشده» یکی از جذاب‌ترین‌هاست. فیلم البته شهرت «شبکه اجتماعی»، اعتبار «زودیاک» و جلوه‌گری «مورد عجیب بنجامین باتن» را ندارد ولی از همه آنها بهتر است. دختر گمشده فیلمی است در تداوم تجربه قبلی سازنده‌اش (دختری با تتوی اژدها) با ساختاری مستحکم‌تر و درامی منسجم‌تر.

  فیلم‌های دوره دوم فیلمسازی فینچر، اغلب به ملال‌آور بودن متهم شده‌اند. اتهامی که دامن «منک» را هم گرفته است. فیلم‌ها زیادی طولانی‌اند یا وارد ساحتی می‌شوند که نمی‌شود زیر دو ساعت تمامشان کرد؟ فرض دوم صحیح‌تر به‌نظر می‌رسد؛ شاید به همین دلیل است که فینچر در سریال‌سازی‌ موفق‌تر عمل می‌کند؛ در سریال او زمان بیشتری در اختیار دارد تا قصه بگوید و دغدغه‌های کاراکترهایش را واکاوی کند. اتفاقی که در زودیاک یا مورد عجیب بنجامین باتن خیلی امکانش فراهم نیست. فیلم۱۴۹ دقیقه‌ای دختر گمشده اما حکایتی دیگر است. در طول دو ساعت و نیم پرشتاب و پرالتهاب، تماشاگر تقریبا در هیچ جایی از فیلم خسته نمی‌شود. این فیلمی است که فینچر در آن مهارتش در داستان‌گویی و تریلر‌سازی‌ را نه نمایان که یادآوری می‌کند. مهارت آمیخته به نبوغی که در «هفت» آن را دیده بودیم.

  دختر گمشده اقتباس ادبی است ولی مثل باشگاه مشتزنی و مورد عجیب بنجامین باتن زیر سایه سنگین منبع اقتباس نمی‌ماند. شاید چون داستان این بار نه شاهکاری ادبی یا اثر نویسنده‌ای بزرگ، که رمانی پرفروش و بازاری است که پشتش اعتبار ادبی چشمگیری وجود ندارد. رمان پرفروش خانم گیلیان فلین که توسط خود او به فیلمنامه تبدیل شده، هم بستری برای خلق هیجان فراهم می‌کند و هم امکانی برای نمایش سویه تاریک این جهان. فینچر در بهترین فیلم‌هایش تریلرهای تیره و تار خلق کرده و دختر گمشده هم اثری از این جنس است.

  زن و شوهری به ظاهر زندگی خوبی دارند. ازدواجی موفق که بعد از گم شدن زن متوجه می‌شویم خیلی هم موفق نبوده. مرد در جست‌وجوی همسر گمشده‌اش به چهره مورد توجه رسانه‌ها تبدیل می‌شود. شهرتی که با متهم شدن به قتل زن، سویه تلخش را به او نمایان می‌کند. فیلم در حرکت میان گذشته و حال داستانش را روایت می‌کند. تقریبا همه آنچه در نیمه اول فیلم می‌بینیم حکم مقدمه‌ای طولانی برای رخدادهای نیمه دوم اثر را دارند. فینچر هنر رودست زدن به تماشاگر را خوب می‌داند و در دختر گمشده بارها آن را به‌کار می‌گیرد. تغییر پرسونای امی (رزموند پایک) از دختری لطیف و دوست‌داشتنی به زنی جنایت‌پیشه که نقشه‌های پیچیده‌ای می‌کشد نمونه بارز این رویکرد است. در فیلم فینچر ازدواجی که بن‌بست رسیده بهانه‌ای است تا پرده از چهره واقعی کاراکترها برداشته شود. فیلم فمنیست‌های افراطی، رسانه‌های جمعی و نهاد خانواده را به‌عنوان کانونی پوشالی و ویران زیر سؤال می‌برد. همچنان که ارزش‌های جامعه آمریکا را به چالش می‌کشد. دختر گمشده نقاب‌ها را کنار می‌زند تا عمق سیاهی و تباهی را به تصویر بکشد. کارگردان تلخ‌اندیش، تماشاگرش را در طول دو ساعت و نیم مسحور می‌کند و زهر عسل را به او می‌چشاند.

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :