• چهار شنبه 26 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 7 ذی القعده 1445
  • 2024 May 15
سه شنبه 7 بهمن 1399
کد مطلب : 122844
+
-

به عقب‌تر برگرد

گروس عبدالملکیان جوان اول شعر دهه80 که به مرور زمان اقبال عمومی پیدا می‎‌‎کند و به موفقیت‎‌‎های بین‎‌‎المللی دست می‎‌‎یابد

شعر
به عقب‌تر برگرد


مرتضی کاردر

فرصتی نمانده است/ بیا همدیگر را بغل کنیم/ فردا/ یا من تو را می‎‌‎کشم/ یا تو چاقو را در آب خواهی شست 
همین چند سطر/ دنیا به همین چند سطر رسیده است/ به اینکه انسان/ کوچک بماند بهتر است/ به دنیا نیاید بهتر است
اصلا/ این فیلم را به عقب برگردان!/ آن‎‌‎قدر که پالتوی پوست پشت ویترین/ پلنگی شود/ که می‎‌‎دود در دشت‎‌‎های دور/ آن‎‌‎قدر که عصاها/ پیاده به جنگل برگردند/ و پرندگان/ دوباره بر زمین.../ زمین...؟
نه!/ به عقب‎‌‎تر برگرد/ بگذار خدا/ دوباره دست‎‌‎هایش را بشوید/ در آینه بنگرد/ شاید/ تصمیم دیگری گرفت...
  
نمی‎‌‎توان از شعر دهه‎‌‎های80 و 90 سخن گفت و نامی از گروس عبدالملکیان به میان نیاورد، چه او جوان اول شعر دهه80 است و در دهه90 اقبال عمومی پیدا می‎‌‎کند و اکنون یکی از نام‎‌‎های بین‎‌‎المللی شعر ایران است که شعرش به زبان‎‌‎های گوناگون ترجمه شده.
گروس عبدالملکیان حرکت آرامی است که از شعرهای کوتاه «پرنده پنهان»- ‎‌‎وقتی شاعر بیست‎‌‎و‎‌‎یکی‎‌‎ دوساله است- آغاز می‎‌‎شود و هرچه پیش‎‌‎تر می‎‌‎آید، تمایز بیشتری پیدا می‎‌‎کند و شعرهای بلندی به‌دست می‎‌‎دهد که جهان‎‌‎بینی شاعرانه او را به رخ می‎‌‎کشند.
او هوشمندانه در مرز میان پسند عموم مخاطبان و مخاطبان حرفه‎‌‎ای‎‌‎تر شعر قدم می‎‌‎زند،‎‌‎ از یک‎‌‎سو سطرهایی دارد که از کتاب شعر فراتر رفته‎‌‎اند و به میان عموم مخاطبان راه‎‌‎ یافته‎‌‎اند مثل «کدام پل/ در کجای جهان/ شکسته‎‌‎ است/ که هیچ‎‌‎کس/ به خانه‎‌‎اش نمی‎‌‎رسد؟» از سوی دیگر صبغه فلسفی شعرهای او سبب شده است که مخاطبان حرفه‎‌‎ای‎‌‎تر او را شاعری بدانند که حقیقت‎‌‎های تازه‎‌‎ای از جهان را به شعر می‎‌‎آورد.
نمی‎‌‎توان پیشینه گروس عبدالملکیان را در موفقیت‎‌‎های حرفه‎‌‎ای‎‌‎اش بی‎‌‎تأثیر دانست. پدر او، محمدرضا عبدالملکیان، از شاعران نام‎‌‎آشنای دهه‎‌‎های 60 و 70 است، یکی از شاعرانی که همراه با شاعران نسل انقلاب جلوه می‎‌‎کند و بعد، از بنیان‎‌‎گذاران دفتر شعر جوان می‎‌‎شود. او از کودکی شماری از شاعران نامدار مثل قیصر امین‎‌‎پور، ساعد باقری، سهیل محمودی، بیوک ملکی و دیگران را دیده و راهش برای حضور در جامعه حرفه‎‌‎ای شعر هموار است؛ اگرچه به مرور زمان در شهرت از پدر پیشی می‎‌‎گیرد. او به‌دلیل سابقه خانوادگی و جست‎‌‎و‎‌‎جوهای خود از شعر امروز ایران آگاه است و شعر جهان را نیز به‎‌‎درستی خوانده است.
شعر گروس عبدالملکیان کمتر در زبان فارسی اتفاق می‎‌‎افتد و برخلاف بزرگان شعر امروز چون شاملو و اخوان شاعری زبان‎‌‎آور نیست. وجه تمایز شعر گروس را باید در جهان‎‌‎بینی متفاوت او جست. عشق و جنگ و مرگ درونمایه اصلی شعرهای اوست و در بیشتر شعرها شاعری روایتگر و تصویرگراست و به اقتضای روایت و تصویر از تکنیک‎‌‎های هنرهای دیگری مثل سینما بسیار بهره می‎‌‎برد. مثلاً نام شعری که در آغاز نوشته آمده «فلاش ‎‌‎بک» است.
گروس عبدالملکیان هرچه پیش‎‌‎تر می‎‌‎آید می‎‌‎کوشد به‎‌‎ زبانی عمومی‎‌‎تر شعر بگوید؛ شعرهایی که نه فقط موقعیت ایرانی شاعر که موقعیت او به‎‌‎عنوان یکی از اهالی خاورمیانه را روایت کند. شعرهای خاورمیانه‎‌‎ای به مرور ترجمه می‎‌‎شوند و مخاطبانی در کشورهای اطراف می‎‌‎یابند. کم‎‌‎کم شعرها به زبان‎‌‎های دیگر نیز برگردانده و گستره مخاطبان شعرهای او بیشتر می‎‌‎شود. او نیز تلاش می‎‌‎کند از چشم‎‌‎اندازی عمومی‎‌‎تر به جهان نگاه کند. موفقیت‎‌‎های بین‎‌‎المللی او که همچنان ادامه دارد، در سال‎‌‎های اخیر نصیب هیچ‎‌‎یک از شاعران امروز ایران نشده است.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید