• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
یکشنبه 5 بهمن 1399
کد مطلب : 122574
+
-

نبرد اروند

خلیج‌فارس؛ صحنه اصلی و همیشگی برخوردهای ایران با بیگانگان


  مرتضی برکتی  

ابتدای سال1386 با یک خبر و تصویر متفاوت برای مردم ایران و البته جهان آغاز شد؛ عده‎‌‎ای سرباز بریتانیایی با دستانی روی سر، در ساحل ایران پشت سر هم ایستاده بودند و نیروهایی از سپاه پاسدران انقلاب اسلامی ایران آن‎‌‎ها را هدایت می‌کردند. عراق چند سالی می‌شد که به اشغال نیروهای متحد آمریکا و انگلیس درآمده بود و بریتانیایی‌ها که به‌طور سنتی و تاریخی جنوب عراق را بیشتر دوست دارند و در دوره استعمار، سال‌ها در بصره مستقر بودند، در عراق پس از صدام نیز کنترل این بخش را در دست گرفتند و نیروهای آنها در اروند و دهانه خلیج‌فارس گشتزنی داشتند، اما این‌بار در شرایطی متفاوت، توسط گشتی‌های دریایی سپاه دستگیر شدند. 15افسر و سرباز به‌مدت 13روز در بازداشت ایران بودند. این‎‌‎ نخستین بار بود که ایران توانست در منازعات تاریخی میان خود و بریتانیا - حداقل در 200سال اخیر که از حضور ناوگان دریایی انگلیس در آب‎‌‎های خلیج‌فارس می‎‌‎گذرد - اینگونه برنده یک نبرد یا نمایش دریایی باشد. بریتانیا در ابتدای حکومت زندیه و بعدها در عهد قاجار توانست جای پایی برای خودش در خلیج‌فارس بیابد. سرگرم بودن ایران در جنگ ایران و روس در شمال کشور فضای حضور بریتانیا در خلیج فارس را ایجاد کرد، ضمن اینکه ایران از نظر حکومت مرکزی در ضعف و عسرت به‌سر می‎‌‎برد و از سوی دیگر با بریتانیا نیز عهدنامه‌های دوستی و مودت‌آمیزی داشت تا در بزنگاه‌هایی مثل همان جنگ ایران و روس، از دولت ایران حمایت کند. اما بریتانیا به‌تازگی به هند رسیده بود و مست از قدرت و ثروت هندوستان، سعی می‌کرد که سواحل نزدیک به هند را نیز برای تجارت خود، امن و همراه سازد. از این‌رو ناوگان دریایی خود را در دریای هند، دریای عمان و خلیج‌فارس گسترش داد. بهانه بریتانیا در این لشگر‌کشی و گاه ایجاد پایگاه‌های نظامی در سواحل جنوبی ایران، مقابله با حمله دزدان دریایی و مبارزه با برده‌فروشی عنوان می‌شد؛ مسئله‌ای که باعث شد در زمان امیرکبیر عهدنامه‌ای میان ایران و بریتانیا برای حضور نظامی و رسمیت‌دادن به کشتی‎‌‎های جنگی بریتانیا در خلیج‌فارس منعقد شود. این عهدنامه شرایطی ایجاد کرد که برای سال‌های متمادی بریتانیا در سواحل جنوبی ایران پایگاه نظامی، دایر و با سران قبایل و همچنین حکمرانان محلی، عهدنامه‌های دوستی و همکاری امضا کند و حتی در برخی موارد آنها را تحت‌الحمایه خود بخواند. این در زمانی بودکه دولت قاجار اهمیتی برای جنوب ایران و آنچه در آنجا می‌گذشت قائل نبود. بر همین اساس بریتانیا حضور خود در بحرین را که بخشی از خاک ایران بود با همکاری حاکم محلی آنجا گسترش داد و کار به جایی رسید که با او پیمان دوستی نوشت و حتی برایش مستشار نظامی و مالی گمارد؛ همین موضوع زمینه جدایی بحرین از ایران را در دهه‌های بعدی قرن رقم زد. در تمام این سال‌ها ایران و بریتانیا جز چند درگیری محدود، رویارویی نظامی دیگری در خلیج‌فارس نداشتند؛ درگیری‌هایی که عمدتا به‌دلیل نداشتن امکانات با شکست ایران مواجه می‌شد. در جنگ جهانی دوم، بریتانیا به بنادر خرمشهر و آبادان حمله آورد و چند ناو ایرانی را غرق کرد. دریادار غلامعلی بایندر، فرمانده نیروهای دریایی ایران در شهریور 1320 در این درگیری و در خرمشهر به شهادت رسید. در دهه‎‌‎های بعد، پس از خروج بریتانیا از خلیج‌فارس، ایران که حالا قدرت برتر نظامی منطقه بود توانست با بالابردن توان لجستیکی خود بر آب‌های خلیج‌فارس اعمال حاکمیت کند و بر همین اساس توانست پس از سال‌ها بر جزایر تنب بزرگ و کوچک مسلط شود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و وقوع جنگ تحمیلی، منطقه خلیج‌فارس آوردگاه نبردهای کوچک و بزرگ میان ایران و عراق و برخی از بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای ازجمله آمریکا و بریتانیا و منافع آن‎‌‎ها شد. جنگ نفتکش‌ها و به تبع آن حمله به برخی از بنادر و سکوهای نفتی کشورهایی مثل کویت، فضا را متنشج کرد و حضور ناوهای آمریکایی و انگلیسی در این آبها به بهانه حمایت از متحدان‌شان بیشتر شد؛ حضوری که با جنگ اول و دوم خلیج‌فارس شدت بیشتری یافت. در تمام این مدت ایران از مرزهای دریایی خود حراست می‎‌‎کرد تا اینکه در فروردین1386 برای نخستین بار در تاریخ نبردهای دریایی ایران و غرب در منطقه خلیج‌فارس توانست نیروهای انگلیسی که وارد آب‎‌‎های سرزمینی ایران شده بودند را دستگیر کند و پیامی جدی به متجاوزان بدهد. این تصویر چند سال بعد با حضور نیروهای آمریکایی تکرار شد؛ جایی که با نمایش قدرتی بسیار شدیدتر، نیروهای آمریکایی که وارد آب‎‌‎های سرزمینی ایران شده بودند در دو نوبت دستگیر شدند.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید