بحران آموزش در جهان، زیر سایه کرونا
شیوع کرونا در یک سال گذشته این نگرانی را ایجاد کرده که شکاف آموزشی در جهان طی سالهای آینده عمیقتر شود. حتی قبل از اینکه همهگیری کرونا موجب تعطیلی گسترده مدارس در سراسر جهان شود، دنیا با بحران آموزشی روبهرو بود. 53درصد کودکان 10ساله در کشورهای کمدرآمد و با درآمد متوسط، امکان یادگیری مهارت خواندن یا بهطور کلی حضور در مدرسه را نداشتند؛ چیزی که بانک جهانی آن را به «فقر آموزشی» تعبیر میکند.
پیشرفتهای اخیر برای مهار فقر آموزشی بسیار کند بوده است. ارزیابی وضعیت 15سال گذشته نشان میدهد که 50سال زمان میبرد تا فقر آموزشی در جهان نصف شود. بانک جهانی سال گذشته هدفی معین کرد که براساس آن فقر آموزشی تا سال2030 دستکم نصف شود. رسیدن به این هدف، نیازمند 2یا 3برابر کردن پیشرفتهای اخیر در حوزه آموزش است؛ کاری که سخت، اما شدنی است. با این همه، شیوع کرونا در یک سال گذشته، شکاف آموزشی را عمیقتر و رسیدن به این هدف را دشوارتر کرده است.
براساس گزارشی که بانک جهانی اخیرا درباره تأثیر کرونا بر وضعیت تحصیلی کودکان منتشر کرده، تعطیلی موقت مدارس در بیش از 180کشور در دوران اوج همهگیری باعث شد که 1.6میلیارد دانشآموز در سرتاسر جهان امکان حضور فیزیکی در مراکز آموزشی را نداشته باشند و خانهنشین شوند. برای حدود نصف آنها، تعطیلی مدارس بیش از 8ماه است که طول کشیده است. اگرچه بیشتر کشورها تلاش کردهاند که تا با استفاده از شیوههای آموزش از راه دور، اختلالی در فرایند تحصیل دانشآموزان ایجاد نشود، اما آسیبهای آموزشی دور از انتظار نیست. نظرسنجیای که اخیرا بهصورت مشترک از سوی یونیسف، یونسکو و بانک جهانی انجام شده نشان میدهد درحالیکه نظام آموزشی کشورها به شیوههای مختلف به بحران کرونا پاسخ داده، اما فقط نیمی از آنها بر کارکرد آموزش آنلاین نظارت میکنند. علاوه بر آن در کشورهایی که این نظارت انجام میشود، فقط نیمی از دانشآموزان که بیشتر از کشورهای با درآمد بالا و درآمد متوسط هستند، از این نوع آموزش استفاده مؤثر میکنند.
بستن مدارس بهدنبال همهگیری کرونا کشورها را بیشتر از اهداف آموزشیشان دور کرده است. آموزش آنلاین باعث شده 10تریلیون دلار از درآمدی را که دانشآموزان در آینده در زندگی شغلیشان میتوانستند کسب کنند از دست بدهند. این میزان یکدهم تولید ناخالص داخلی جهان، نصف تولید سالانه اقتصاد آمریکا یا دوبرابر مخارج عمومی سالانه جهان در حوزه تحصیلات آموزشی است. تعطیلی مراکز آموزشی بهدلیل کرونا، میتواند نرخ فقر آموزشی را در کشورهای کمدرآمد و با درآمد متوسط به میزان 10درصد افزایش بدهد و از 53درصد به 63درصد برساند. این به آن معناست که تعداد کودکان در سن دبستان که در دامنه فقر آموزشی قرار میگیرند، 72میلیون نفر بیشتر میشود.
طبق برآورد بانک جهانی پیشبینی میشود مشکلات تحصیلی در مناطقی که قبل از کرونا با فقر آموزشی متوسط روبهرو بودند، بیشتر باشد؛ مانند جنوب آسیا (با نرخ فقر آموزشی 63درصد در دوره پیش از کرونا)، آمریکای لاتین (48درصد)، آسیای شرقی و منطقه اقیانوس آرام (21درصد). در منطقه جنوب صحرای آفریقا و کشورهای کمدرآمد که تا قبل از کرونا فقر آموزشی خیلی بیشتر و 87درصد و 90درصد بود، این افزایشها نسبتا کمتر و بهترتیب 4درصد و 2درصد خواهد بود.
برای اندازهگیری تأثیر بحران فعلی در مناطق خاورمیانه، جنوب صحرای آفریقا و شمال آفریقا باید شاخصهای دیگر محرومیت تحصیلی را هم بسنجیم. در این مناطق، میزان شکاف محرومیت تحصیلی حدود 20درصد است. این میزان دوبرابر متوسط جهانی (10.5درصد)، 4برابر شرق آسیا و اقیانوس آرام (5درصد) و بیشتر از 10برابر اروپا و آسیای مرکزی (1.3) است. میزان شکاف محرومیت تحصیلی، نشان میدهد که بهطور متوسط دانشآموزان این مناطق، یک سال کامل تحصیلی عقبتر از سایر دانشآموزان هستند.
تعطیلی مدارس بهدلیل کرونا ممکن است شکاف محرومیت تحصیلی را تا حدود 2.5درصد در خاورمیانه، منطقه جنوب صحرای آفریقا، آمریکای لاتین و شمال آفریقا افزایش بدهد. منطقه جنوب صحرای آفریقا، خاورمیانه و شمال آفریقا، از مناطقی هستند که بیشترین تعداد کودکان محروم از تحصیل را خواهند داشت. میزان تعداد کودکان محروم از تحصیل در جنوب صحرای آفریقا 3برابر میانگین جهانی و 4برابر اروپا و آسیای مرکزی است. این نشاندهنده پیچیدگی و هزینه بالای مبارزه با بحران آموزشی در این قاره است.
بانک جهانی در گزارش خود نتیجه میگیرد که در ماههای آینده وقتی دوباره مدارس باز میشوند، نظامهای آموزشی باید منعطفتر شوند و خود را با نیازهای دانشآموزان انطباق دهند. کشورها باید نظامهای آموزشی خود را بازتعریف کنند و از فرصتی که همهگیری ایجاد کرد و ضربهای که به بخشهای مختلف مانند سلامت و اقتصاد زد، برای اصلاح این نظام استفاده کنند. سیاستهای آموزشی گوناگونی که در دوره شیوع کرونا استفاده شد مانند آموزش از راه دور میتواند به افزایش تابآوری نظام آموزشی در برابر بحران، منعطف بودن در برابر نیازهای مختلف دانشآموزان و برقراری عدالت آموزشی منجر شود. والدین، معلمان، دانشآموزان، دولتها و دیگر نهادهای مرتبط، میتوانند با همکاری یکدیگر به بهتر شدن شرایط آموزشی کمک کنند. بازگشایی مدارس بعد از پایان خطر همهگیری کرونا، حیاتی است، اما کافی نیست. چالش بزرگ، تشخیص و پاسخ سریع به نیازهای آموزشی هر دانشآموز با استفاده مؤثر از تکنولوژی برای ایجاد امکان آموزش برابر چه در مدرسه و چه در خانه است.