دوران طلایی بلاگستان فارسی
چه شد که وبلاگنویسی در ایران بازی را باخت؟
محمد کرباسی
سال1384 را میتوان اوج دوران وبلاگنویسی فارسی دانست. هرچند وبلاگ فارسی از حدود چهار سال قبل کارش را شروع کرده بود، اما شاید هیچ وقت دیگر در تاریخ مانند 1384 نشد. براساس آماری که در آن سال تهیه شد تعداد وبلاگهای فارسی به 700هزار رسید. در 16شهریور سال1380 نخستین پست وبلاگ فارسی را سلمان جریری منتشر گرد. سلمان جریری، دانشجوی مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتیشریف، بهعنوان نخستین ایرانی بلاگش را با نام «بلاگ سلمان» در اینترنت قرار داد. او که اکنون در دبی زندگی میکند کسی بود که برای اولینبار از عنوان «وبنوشت» بر وزن «دستنوشت» بهجای بلاگ استفاده کرد.
در آن زمان اکتشاف فضای وبلاگ با سرویس بلاگر کلید خورد. بلاگر را که بعدها گوگل آن را پیرا لبز خرید میزبان وبلاگهای زیاد فارسی شد. هر چند برخی از وبلاگنویسان فارسی سایت مستقل خود را داشتند. بعد از سلمان، در پاییز1380 حسین درخشان مقالهای با عنوان «چطور یک وبلاگ فارسی بسازیم؟» در بلاگش منتشر کرد. این مقاله در واقع راهنمای بلاگنویسی بود. بعد از آن آدمها از طریق این نوشته یاد گرفتند که چطور بلاگ داشته باشند و بنویسند و روزبهروز به تعداد بلاگنویسان افزوده شد.
با این حال ریشههای وبلاگنویسی فارسی را باید در چند سال قبل جستوجو کرد؛ زمانی که شبکههای مشهور به بیبیاس در ایران شهرت داشتند. از حدود سال1377 چندین بیبیاس که افراد باید با استفاده از شمارهگیری با خط تلفن به مرکز اصلی آن وصل میشدند وجود داشتند. این پلتفرمهای تحت سیستم عامل داس انجمنهایی در حوزههای مختلف، از سینما گرفته تا سیاست داشتند. نسل این کاربران بیبیاس که نخستین نسل جوانی بودند که با اینترنت دایالآپ آشنا شدند بعدها به وبلاگنویسان مشهوری تبدیل شدند.
مثل هر موضوع دیگر وبلاگنویسی در ایران هم در ابتدا خام و نپخته بود. بهتدریج اما وبلاگهای جدی به زبان فارسی شکل گرفت که هرکدام تبدیل به رسانههای جدید شدند.
با آمدن سرویسدهندگان وبلاگ داخلی بازار رونق بیشتری گرفت. پرشینبلاگ نخستین سرویسدهنده داخلی بود و بعد بلاگفا و بلاگاسکای هم طرفداران خود را پیدا کرد.
از کودکی تا رشد جوانی
اگر از سال80 تا 84 را کودکی وبلاگنویسی در ایران بدانیم از سال84 تا 88 را باید دوران جوانی و اوجگیری وبلاگ در ایران دانست. در آن دوره تقریبا هر بچهمدرسهای یک وبلاگ داشت و وبلاگ خواندن تبدیل به یک فرهنگ عمومی شده بود. عوض کردن قالب وبلاگ، ارتقای قالب و رنگها، گذاشتن ویجتهای جدید، از آب و هوا گرفته تا کانتر مشاهده و حتی پخش موسیقی با لود شدن صفحه وبلاگ تبدیل به یک رقابت جالب شده بود. برای مقایسه شاید بشود آن دوره را با وضعیت و رشد فعلی پادکست فارسی مقایسه کرد.
این پدیده جدید، فضایی فعال را برای گفتوگوهایی سنگین و پیوسته فراهم آورد که همهچیز، از سیاست گرفته تا شعر در آن به بحث گذاشته میشد. این خاصیت کامنت در وبلاگ بود که باب بحثهای داغ را به جای فضاهایی امروزی مثل کانالهای تلگرام باز میگذاشت.
وبلاگستان فارسی برای خودش دنیایی جدید بود. بلاگرها انحصار اطلاعات و تحلیل و محتوا را خارج از فضای رسمی شکسته بودند. آن نسل وبلاگنویسان ایرانی در دنیای واقعی هم گروههای اجتماعی تشکیل دادند و شروع به دیدن یکدیگر در بیرون از محیط مجازی بهصورت گروهی کردند. وبلاگنویسها دور هم جمع میشدند و دیگر دوستیهایشان فراتر از حضور در صفحه بلاگ همدیگر شده بود. در پارک و کافه و... با هم قرار میگذاشتند و هرچه بیشتر در اینباره صحبت میکردند. به همینخاطر بود که خبر بد در میان بلاگرهای ایرانی زود میپیچید. مرگ نویسندگان وبلاگهایی مثل زن رشتی بهخاطر بیماری سرطان، دختر خورشید در سانحه رانندگی، ماهپیشونی بر اثر سقوط از کوه، ژولیس سزار بهخاطر آثار جراحت شیمیایی دوران جنگ و نویسنده وبلاگ مژده بهخاطر آثار بیماری قدیمی دیستروفی ماهیچهای دوشن برای جامعه وبلاگنویسان ایرانی بسیار تکاندهنده و غمبار بود.
تیغ فیلترینگ و اعتیاد به فیسبوک
سال88 فیلترینگ بلاگر و وردپرس ضربه مهلکی به وبلاگنویسی در ایران زد. برخوردهای امنیتی هم عامل دیگری بود که باعث شد کمکم دنیای وبلاگنویسی در ایران کمرمق شود.
بستهشدن خدمات اینترنتی پرطرفداری از قبیل «بلاگ رولینگ» و «گوگل ریدر» هم ارتباط میان بلاگرها را دچار اختلال کرد.
ضربه نهایی را اما شاید فراگیرشدن فیسبوک در ایران و مدتی بعد توییتر به وبلاگنویسی فارسی زد. فیسبوک بهعنوان شبکه اجتماعی مشهور و جهانی خیلی سریع جای خود را در میان کاربران ایرانی باز کرد و کمکم وبلاگ خواندن جایش را به خواندن پستها، عکسها و فیلمهای منتشرشده در فیسبوک داد.
افزایش شبکههای اجتماعی نهتنها چیستی و چگونگی محتوای وبلاگها و نحوه تولید و انتشار آنها را تحتتأثیر قرار داد بلکه ماهیت رابطه «بلاگر و مخاطب» را نیز متحول کرد.
امروز، گفتوگوهای اینترنتی اغلب به «پسندیدن» (لایک) و «اشتراکگذاری» (شِیر) محدود شده است. درحالیکه گذشته پستهای وبلاگها اغلب بحثهای طولانی و خواندنی را بهدنبال داشتند.
میشود گفت تا سال90 بدنه اصلی وبلاگنویسی فارسی دچار ریزش شدید شد. آنهایی که همچنان فعال و پرطرفدار بودند با استفاده از نرمافزارهای مدیریت محتوا مثل Moveable type، WordPress، Joomla، Drupal وبلاگ خود را به سایت خودشان بردند و بهتدریج آن را تبدیل به تولید محتوای مستقل یا تجاری کردند. وبلاگنویسی هنوز هم در ایران ادامه دارد، اما شاید دیگر با رشد شبکههای اجتماعی هیچ وقت رونق آن دوران طلایی را بهخود نبیند. روز 9شهریور هنوز روز جهانی وبلاگ نام دارد و در ایران 16شهریور که نخستین وبلاگ فارسی راهاندازی شد به روز وبلاگستان فارسی مشهور شده است. هنوز قلب وبلاگ فارسی میتپد؛ هرچند بیرمق.