
بازی آیینهها
کلفتها در تئاتر چهارسو روی صحنه رفت

مهرداد رهسپار
کسانی که سال1381 به دیدن نمایش«کلفتها» رفتند، بازی خوب بازیگرانش سهیلا رضوی، شبنم طلوعی و فرزانه نشاطخواه را به یاد دارند. «کلفتها» در ذهن بسیاری از کارگردانان، نمایش وسوسهبرانگیزی برای اجراست؛ نخست به این دلیل که میتوان آن را بسیار کمخرج و با سه بازیگر به صحنه آورد، دوم اینکه امکان طراحی صحنه عجیب را هم به طراح میدهد. اما این نمایشنامه پیچیدگیهایی دارد که نمیتوان بهسادگی آن را به صحنه برد و مدعی شد جانمایه نمایشنامه به مخاطب منتقل شده است. با این حال ویژگیهایی چون کمخرجی و پرسوناژ اندک باعث میشود که کارگردانان بسیاری آن را برای اجرا انتخاب کنند. این نمایشنامه نخستین بار توسط بهمن محصص به فارسی ترجمه شد و تاکنون به دفعات اجرا شده است. علی رفیعی که نمایشهای «سالهای شن» (1371)، «یک روز خاطرهانگیز برای دانشمند بزرگ وو» (1376)، «رومئو و ژولیت» (1379) و «عروسی خون» (1380) را در تالار وحدت به صحنه برده بود، سال1381نمایش کلفتها نوشته ژان ژنه را در تئاتر چهارسو اجرا میکند. این بار او فضایی بهمراتب محدودتر از تالار وحدت در اختیار دارد. با این حال در سال1381 آنچه بسیار از این نمایش میشنیدیم طراحی صحنه بود. علی رفیعی در این اجرا سکویی در مرکز صحنه طراحی کرد، این سکو که اختلاف سطحی مزاحم برای سقف نه چندان بلند تئاتر چهارسو بود، در محاصره آیینههایی بود که به اقتضای صحنههای متعدد میچرخیدند و هر کدام بخشی از بازی بازیگران را منعکس میکردند. آینهها این امکان را به بازیگران میدادند که روی صحنه در کنشی متقابل با بازی خودشان باشند. بیشک برای بازیگران این فرصتی گرانبها بود، زیرا کم پیش میآید که یک بازیگر، هنگام ایفای نقش روی صحنه، امکان تماشای بازی خود را هم داشته باشد. وضعیتی که بازیگر در آن هم تماشاگر خود است و هم بازیگری که برای دیگر تماشاگران ایفای نقش میکند. رفیعی با این تمهید توانسته بود یکی از مهمترین مضامین نمایشنامه را منتقل کند. زیرا در این نمایشنامه کلفتهایی را میبینیم که در غیاب رئیس خانه، در نقش او میروند و از این بازی نقشها لذت میبرند.