رشت؛ شهر طعم و عطر و رنگ
هفته فرهنگی رشت فرصتی است برای آشنایی بیشتر با یک قوم که سبک زندگی، فضای سرسبز و تنوع غذا پیوندهای مشترکی بین آنها و گردشگران به وجود آورده است
سیده زهرا عباسی - فرشته رضایی- خبرنگار
هفته فرهنگی رشت چند روزی است شروع شده، روز رشت امسال به جای خیابان در خانه مردم و بهصورت مجازی در حال برگزاری است. به همین بهانه سری به کوچه و خیابانهای رشت زدهایم که بهدلیل ویژگیهای مختلف لقبهای زیادی برای خود دست و پا کرده است؛ شهر بارانهای نقرهای، شهر خلاق خوراکشناسی یا شهر شبهای روشن. رشت به غیراز همه این ویژگیها بزرگ ترین مجموعه پیادهراه کشور را هم در خود جای داده و به جای شلوغی و صدای بوق ماشینها شاهد قدم زدن اهالی و گردشگران در حال و هوی بازار و گاریهای کبابی و چایفروشان است. نام خیابان مرکزی آن را «شیک» گذاشتهاند؛ خیابانی که قدمتی چند ساله دارد و علت نامگذاریاش به سابقه تولید پوشاک و رونق دوخت و طراحی لباس بر میگردد. پاساژهایی قدیمی در این خیابان قرار دارند که روزگاری از برندهای تولید پوشاک کشور و مد و لباس بودهاند. شاید با همین ویژگیهاست که رشت به خوشپوشی، خوشخوراکی و خوش مشربی ساکنانش معروف شده. سبک زندگی، فضای سرسبز و تنوع غذا پیوندهای مشترکی بین رشت و گردشگران بهوجود آورده؛ شهری که به زیست شبانه معروف است و بسیاری از مشاغل آن پس از غروب تازه کارشان را شروع میکنند.
سبزهمیدان و خاطرات یک شهر
سبزه میدان از غروب جان دیگری میگیرد. میدانی نه چندان بزرگ که روزها هم پاتوق پیرمردهایی است که علاقه به شطرنج و تخته نرد دارند و گاه تا حدود 20نفر دور آنها حلقه میزنند تا ببینند سرانجام کدامیک برنده بازی هستند. قدمت سبزه میدان به دوره قاجار میرسد. در آن ایام این مکان هم سبزهزار بود و هم استخر که پس از توسعه شهرنشینی در مکان آبگاه یا استخر، سینما 22بهمن فعلی ساخته شد و از آن باغ که تا محله چمارسرا امتداد داشت چیزی جز همین محوطه میدان مانند باقی نماند. سبزه میدان جایگاهی نوستالوژیک در میان مردم رشت دارد و حتی روزهایی که بارانی نیست، میزبان اهالی و گپ و گفت آنهاست. اغلب اهالی و حتی گردشگران از این میدان خاطرات زیادی دارند. چند سالی است بعد از پیادهراهسازی در این محدوده و خیابانهای اطراف، تندیسهای زیادی از مشاهیر بزرگ گیلان مانند آیتالله بهجت، پروفسور مجید سمیعی، دکتر محمود بهزاد، شیون فومنی، اکبر رادی، گلچین گیلانی، ناصر مسعودی، نادر گلچین و پروفسور فضل الله رضا نصب شده.
بفرمایید چای آلبالو!
دستفروشان از ساعت 6به بعد بساط خود را پهن میکنند. گاریها کباب و گاهی چای آلبالو به مشتریان عرضه میکنند و در نقاط مختلف پیادهراه از سمت خیابان شیک به سمت خیابان تختی مستقر میشوند. پیش از دوران کرونا البته این گاریها مشتری های زیادی داشتند؛ هرچند در این ایام هم از تک و تا نیفتادهاند. «ابراهیم ولیزاده» یکی از گاریچیهایی است که چای دارچین و آلبالویش میان گردشگران و اهالی معروف است. او میگوید 28سال است سابقه این کار را دارد و از برادر مرحومش این حرفه را آموخته و ادامه داده: «4سال است که در پیادهراه هستیم، اما قبل از پیادهراه در خیابان شریعتی کار میکردم. بسیاری از مسافران تهرانی یا اصفهانی و شیرازی در تعطیلات به قصد چای آلبالو به سبزهمیدان میآیند. خیلی از جوانها هم عکس میگیرند و در شبکههای اجتماعی قرار میدهند که همین باعث علاقه و انگیزه ماست.»
او توضیح میدهد که قرار بود گاریها سر و سامانی بگیرند، اما این اتفاق هنوز نیفتاده است، درحالیکه میشد مثل کشورهای آذربایجان یا ترکیه این قسمت را به خیابان غذا و خوراک تبدیل کرد.
میدانگردی به صرف کبابگاری
سیخهای کباب و دل و جگر و مرغ زعفرانی و کوبیده را منظم و مرتب جلوی ویترین گاریاش چیده. تعدادی صندلی و میز هم در محوطه پیادهراه قرار دارد که مشتریها به نوبت آنجا مینشینند و کبابگاری میخورند. «محمد عبدی» یکی از دستفروشانی است که جنب هتل اردیبهشت گاری کبابی دارد. او تأکید میکند که رشت در داشتن گاری کبابی سابقه طولانی دارد و قبل از رستوران و کافهها، گاریکبابیهایش معروف بودند. به اعتقاد محمد، دلیل علاقه مردم به کبابگاری این است که خودشان کبابها را میبینند و هر کدام را خواستند سفارش میدهند. مشتریهای کبابگاری از همه قشری هستند و حتی مردم در روزهای بارانی میآیند و زیر سقف هتل ایران یا ساختمان شهرداری میایستند و کبابگاری میخورند. هرچند مشتریهای کبابگاری در ایام کرونا کم شده و مسافران هم کمتر به این شهر میآیند، اما عبدی و همکارانش امیدوارند با ساماندهی گاریها از سوی شهرداری بعد از دوران کرونا بتوان از این ظرفیت برای جذب بیشتر گردشگر استفاده کرد.
عطر و رنگ در بازار روز رشت
کمی آنطرفتر از سبزهمیدان بوی سیر تازه، زیتون و انواع سبزی محلی از دور هوش از سر رهگذران میبرد، اما فقط کافی است پایتان به یکی از راستههای بازار باز شود تا دلتان بخواهد همه خوراکیها را تست کنید؛ از خوج (گلابی وحشی) گرفته تا انار ترش و سیر تازه و زیتون پرورده اعلا، رنگ و لعاب آب نارنج و انار تازه و بوی برنج تازه یا بوی مطبوع رشته خوشکار تازه و کلوچه داغ فومنی. از این طرف و آن طرف هم آوازهای گیلکی به گوش میرسد؛ آوازهایی که محلیها میگویند برآمده از آوازخوانی کشاورزان است. اهالی روستاهای اطراف که محصول خود را برای فروش میآورند، با شعرخوانی مشتریها را به خرید دعوت میکنند: «بیا سالمه گوجه...» بازار رشت یا تنها بازار غیرمسقف کشور این روزها بیشتر محل فروش ماهی و محصولات کشاورزی است، اما در گذشته هر راسته آن مخصوص شغلی بود؛ مثلا کاروانسرای سعادت محل کسب فرش و ابریشمفروشان یا راستهای برای طلافروشان و مسگران. با این همه بازار جنبههای دیگری هم داشته است. روایت است که نخستین تئاتر نوین ایران در رشت و در همین بازار در کلیسای ارمنیها یعنی «مسروپ مقدس» شکل گرفت؛ این کلیسا بعدها کاروانسرا شد و حالا پاساژی به نام «آرسن» با مالکیت خلیفهگری ارامنه گیلان جای آن را گرفته است.
ناز داره کولی/ واز کونه کولی
چرخیهای و دستفروشانی که میوه و سبزی تازه را با زنبیل به سرمیدان آوردهاند از رنگ و لعاب و تازگی آنها میگویند، اما در راسته ماهیفروشان از ناز و ادای ماهی تازه از آب گرفته شده میشنوید. ماهیفروشها دم حجره ایستاده و با کف زدن توجه مشتریها را جلب میکنند: «ناز داره کولی/ واز کونه کولی (ماهی کولی ناز دارد و بالا و پایین میپرد)» بالا و پایین پریدن کولی از تازگی ماهی خبر میدهد. «اسماعیل رهنما» یکی از ماهیفروشان بازار است که این کسبوکار خانوادگی را زنده نگه داشته. او قدمت بازار رشت را براساس تصاویر موجود مربوط به دوره قاجار میداند، اما توضیح میدهد که در گذشته راسته ماهیفروشان محلی برای فروش غذا و پرندههایی چون خوتکا و چنگر و مرغابی و ... بوده است. به جای این راسته اهالی ماهی تازه رسیده از انزلی را از بندر «پیربازار» یا محله «ساغریسازان» میخریدند. حالا اما ماهیفروشان در یکی از راستههای بازار، ماهی را چوب میزنند؛ کاری که به اعتقاد رهنما در همه کشورها از استرالیا و انگلیس گرفته تا کشورهای حوزه خلیجفارس هم باب است: «صید اگر زیاد باشد با تقاضا همخوانی ندارد و اگر کم باشد هم همینطور. همخوانی میان عرضه و تقاضا را کاسبان بازار با چوبزنی و قیمتگذاری باید ایجاد کنند. در واقع چوبزنی یک مزایده برای خرید و فروش ماهی تازه است. »