تابستان کنار دریا چرت میزند
«کنسرت در جهنم» ۱۳۷۶ آغاز راه رسول یونان است، شاعری که یکی از تأثیرگذارترین شاعران سالهای بعد خواهد شد
مرتضی کاردر
«این شهر/ شهر قصههای مادر بزرگ نیست/ که زیبا و آرام باشد/ آسمانش را هرگز آبی ندیدهام/ من از اینجا خواهم رفت/ و فرقی هم نمیکند/ که فانوسی داشته باشم یا نه/ کسی که میگریزد/ از گم شدن نمیترسد».
«کنسرت در جهنم» که جلدی شبیه کتابهای عامهپسند دارد، آغاز راه شاعری است که یکی از تأثیرگذارترین شاعران سالهای بعد میشود. رسول یونان شاعری است که حرکت آرام خود را، فارغ از جریانها و پسند زمانه، آغاز میکند و سالها ادامه میدهد و بهمرور زمان یکی از محبوبترین شاعران امروز میشود.
رسول یونان وقتی آغاز میکند که شعر امروز ایران آوردگاه جریانهای گوناگون است، جریانهایی که شماری از آنها براساس نظریهها شکل گرفتهاند. او زمانی آغاز میکند که بسیاری از شعرها دشوار و بلند و پیچیدهاند و خوانندگان پس از تأمل بسیار در شعرها چیزی از آنها در نمییابند، زمانی که بازیهای زبانی جزء جداییناپذیر شعر شده است، جریانهای گذشته نیز به حیات خود ادامه میدهند، اما رسول یونان نه شاعری زبانگرا و اهل بازیهای زبانی و نظریه زبانیت زبان است، نه وابسته به جریانهای گذشته، نه شاعری است که اهل نظریه باشد.
شعر رسول یونان شعری ساده است، بدون برجستهسازیها و تمایزهای زبانی. شعر او بیشتر از اینکه در زبان اتفاق بیفتد، میکوشد چشماندازی تازه بهدست دهد. شعر او شعر زندگی روزمره است، شعری است که شاعرانگی را در نگاه متفاوت به اشیا و اتفاقهای روزمره جستوجو میکند. رسول یونان شاعری تصویرگرا و روایتگر است. روایتهای ساده او خیلی وقتها پایانی فراواقعی مییابند. بسیاری از شعرهای او عاشقانهاند و اغلب روایت نرسیدن؛ درونمایهای تکرارشونده که در اقبال عمومی به شعر او تأثیرگذار بودهاند. دستمایه اصلی او برای خلق شعر، ارائه تشخیص و جانبخشیدن به اشیای گوناگونی است که در شعر او حاضرند. جانبخشیدن به اشیا بسیار به کمک کارکرد فراواقعگرایانهشان میآید.
در عین حال منتقدان شعرهای رسول یونان همواره او را متهم کردهاند که شعرهایش ایرانی نیست و عاری از فضاهای بومی و تحتتأثیر ترجمه است. چه او ترجمههای بسیاری از شاعران ترک نیز بهدست داده است. تصویرگریهای ویژه او شاید از شعر دیگر شاعران الهام یافته باشد، اما بسیاری از آنها مخصوص خود او است. تخیل قدرتمند او را نمیتوان انکار کرد.
وقتی خوانندگان شعر از دشواریهای دهه 70 خسته میشوند و جریانها و حلقهها و شاعران مدعی پس از دوسه مجموعه، شعر را کنار میگذارند، شعر ساده شاعرانی مثل رسول یونان جلوه میکند، شعری که بهمرور زمان خوانندگان خود را مییابد و در سالهای بعد فراگیر میشود و شاعران بسیاری را تحتتأثیر قرار میدهد. نباید از نظر دور داشت که او شعر خود را درست در ازدحام جریانهای دهه 70 آغاز کرده است.
«تنهایم/ مثل مرغ سفید دریایی/ بر دکل کشتی. / عقربهها به خواب رفتهاند/ باد در نوزیدن اصرار میکند/ ابر در نیامدن/ باران در نباریدن/ و تابستان کلاه حصیری بر سر گذاشته/ کنار دریا چرت میزند».