سفیر ایران در عراق شب ترور سردار سلیمانی و ابومهدی مهندس را روایت کرده است
از خون شهید سلیمانی نخواهیم گذشت
اسماعیل سلطنتپور
ایرج مسجدی، سفیر ایران در عراق پیش از تصدی این مسئولیت، سالها در نیروی قدس سپاه مشاور سردار قاسم سلیمانی بود. او بر این باور است که روابط ایران و عراق وابسته به اشخاص نیست ضمن اینکه سردار قاآنی همان مسیر سردار سلیمانی را دنبال میکند. مسجدی در مصاحبه با همشهری روایتی از نخستین دقایق حمله موشکی به خودروی سردار سلیمانی و ابومهدی مهندس تا برگزاری مراسم تشییع و عملیات حمله ایران به عینالاسد را بیان کرده است که در ادامه میخوانید.
آقای مسجدی، بهعنوان نخستین سؤال روایتی از آن شب بیان کنید. حال و هوای آن شب و تحولات آن واقعه چگونه بود.
یکی از تلخترین شبهایی بود که میشود متصور بود. با اینکه حوادث و اتفاقات و وقایع زیادی را در تاریخ بعد از انقلاب اسلامی و دوران دفاعمقدس دیده بودیم اما آن شب واقعا شب تلخ و بدی بود از جهت اینکه 2 نفر از بهترین یاران اسلام را به این شکل از دست دادیم. تقریبا نیم ساعت بعد از واقعه یعنی نیمه شب جمعه به من که در سفارت بودم اطلاع داده شد که یک اتفاقی برای خودروی سردار سلیمانی و ابومهدی مهندس افتاده است. بلافاصله دوستان ما به محل اعزام شدند و دیدند خودروهای حامل سردار ، ابومهدی مهندس و همراهانشان مورد حمله قرار گرفته. در آن زمان تعدادی از نیروهای امنیتی و حشدالشعبی از فرودگاه و اطراف جمع شده بودند و خودروها هنوز در حال سوختن بود که دوستان اعزامی به محل، شهادت این عزیزان را آن هم به شکلی که بدن آنان متلاشی شده بود، اطلاع دادند. بههرحال آن شب تا صبح ما بیدار بودیم و پیگیر قضیه و یکی از تلخترین اتفاقات ممکن بود.
با توجه به نزدیکی شما به سردار سلیمانی رابطه ایشان با جریانات عراق و بهخصوص جریان مقاومت و مرجعیت شیعی چگونه بود و راز محبوبیت ایشان در عراق بهخصوص بین جوانان چیست؟
سردار سلیمانی از زمانهای طولانی بعد از ابتدای مسئولیت بهعنوان فرمانده نیروی قدس سپاه ارتباطات گستردهای را با رهبران ، مسئولان و جریانات در کشورهای مختلف آغاز کردند. در عراق این ارتباطات عمیق و گسترده بود و بهخصوص جریان مقاومت اسلامی بسیار سردار سلیمانی را دوست داشتند یکی بهدلیل صداقتشان و دیگری جدیتشان در پیگیری کارها. ایشان بهعنوان نماینده جمهوری اسلامی این ماموریت را با نهضتها ، جریانات ، شخصیتها و دولتهای مختلف دنبال میکردند و همه به ایشان علاقهمند بودند. نظرات و دیدگاههای خود را صادقانه و شفاف به طرفهای مختلف منتقل میکردند، روحیه بحث و مذاکره داشتند اما در عین حال صبور بودند و با استدلال قدرت اقناع بالایی داشتند و همگان به دلسوزی ، کمک و حمایت ایشان در هدفهای مختلف ایمان و اعتقاد داشتند. اینها باعث شد از سردار سلیمانی یک چهره محبوب در ذهن همگان ساخته شود. سردار سلیمانی با مرجعیت محترم در عراق، رهبران سیاسی ، جبهه مقاومت ، مسئولان دولتی ، نسل جوان، مجاهدان و نسل جدید شخصا ارتباط گستردهای داشتند. در عین حال که از نیروهای خود کمال استفاده را میکردند خودشان جلوتر از همه در میدان حضور داشتند و این مدیریت و همکاری نزدیک باعث شده بود مورد علاقه همه قرار بگیرد.
تشییع سردار سلیمانی در شهرهای عراق با توجه به تحرکات ضدایرانی شاید قدری پر ریسک بود. ارزیابی شما از برگزاری باشکوه این تشییع چیست؟ آیا برای شما قابل پیشبینی بود؟ و آیا نظر مقامات عالی هم برگزاری تشییع بود؟
بلافاصله بعد از این اتفاق ستادی به دستور نخستوزیر وقت جناب آقای عادل عبدالمهدی تشکیل شد و مسئولیت هماهنگی و برنامهریزی را برای مراسم تشییع جنازه در شهرهای بغداد، کاظمین، کربلا و نجف عهدهدار شدند. نقش برجسته سازمان حشدالشعبی در این موضوع بینظیر بود. در عراق مثل ایران مردم و مسئولان و آحاد جامعه عراقی استقبال باشکوهی از مراسم تشییع کردند. خود من که در مراسم حضور داشتم از ابتدا تا انتها یعنی تا فرودگاه نجف که پیکرها به ایران منتقل شدند، شرکت مردم را بسیار با شکوه و چشمگیر دیدم. مردم از این جنایت آمریکاییها خشمگین بودند. خیلیها با گریه ادای احترام و همراهی میکردند. آنقدر ازدحام زیاد شد که پیکر شهدا را نتوانستند به داخل حرم ببرند و یا مثلا وقتی مراسم در کربلا طولانی شد و پیکرها به نجف منتقل شد قرار بود حدود مغرب تشییع در نجف انجام شود اما مراسم با تأخیر حدود 4ساعته حوالی 10شب انجام شد. شاید تصور میشد جمعیت پراکنده شده باشند اما مردم ساعتها در خیابانها ، اطراف حرم و خود حرم منتظر رسیدن شهدا بودند و واقعا حضور مردم در تشییع بسیار عجیب و با شکوه بود و ما را یاد مراسم میلیونی میانداخت که در ایران برگزار میشد.
درباره عملیات حمله به پایگاه عین الاسد بگویید. این حمله چه ابعادی داشت و چه تأثیری برجای گذاشت.
حمله جمهوری اسلامی ایران به پایگاه عین الاسد یک پاسخ اولیه و یک سیلی اولیه به جنایت آمریکاییها در ترور شهدای عزیز بود. این اتفاق اولا در تاریخ معاصر سابقه نداشت اینکه کشوری رأسا مسئولیت حمله به یک پایگاه نظامی مهم آمریکایی را برعهده بگیرد. این اقدام ابعاد سیاسی، عملیاتی و منطقهای داشت و به این معنا بود که ما از خون این عزیزان نخواهیم گذشت و آمریکا را مسئول این جنایت بزرگ میدانیم. عملیات علیه آمریکا را حق خود میدانیم و دولت آمریکا و شخص ترامپ را مجرم و مسئول ترور میدانیم. پیام ما این بود که دولت آمریکا یک تروریست است و به هیچ اصل انسانی ، حقوق بشری و قوانین بینالمللی پایبند نیستند و هرکسی را که با منافعشان همراستا نباشد حذف فیزیکی میکنند شاید اگر این اقدام توسط اسرائیلیها انجام میشد - چون صهیونیستها در این اقدامات سابقه داشتهاند همه انتظار داشتند- اما اینکه دولت آمریکا مستقیما مسئولیت عملیات را بر عهده بگیرد به تاریخ ، بشریت و همه کشورها ثابت کرد که آمریکاییها به هیچ قاعدهای پایبند نیستند چون سردار سلیمانی و ابومهدی مهندس خودشان مظهر مقابله با تروریسم و از بین بردن داعش در منطقه و عراق بودند و همگان این موضوع را میدانستند که اگر سمبل و الگویی در مبارزه با داعش میخواستند نام ببرند میگفتند سردار سلیمانی و ابومهدی مهندس و شهادت آنان توسط آمریکا ناشی از خشم آنان از نابودی تروریستها در منطقه است. در اصل خون شهید سلیمانی بهای مبارزه با تروریسم بود و آمریکاییها اگر مدافع تروریستها نبودند دست به این جنایت نمیزدند. حال باید پرسید چهکسی از این ترور خوشحال شد؟ کسانی غیراز دشمنان اسلام و تروریستها؟ اما در مقابل، همه انسانهای با وجدان که از داعش آسیب دیده بودند سردار سلیمانی را ناجی خود میدانستند و همه آنان از شهادت سردار سلیمانی متاثر شدند، این در تاریخ ثبت شد و به هیچ وجه فراموش نخواهد شد که دولت آمریکا این جنایت را انجام داد.
نقش سردار سلیمانی در نابودی داعش از نظر شما چه بود و بهخصوص ایشان چه تأثیری در جلوگیری از تسلط داعش بر عراق داشتند.
در مبارزه با داعش و از بین رفتن تروریستهای وحشی در منطقه سردار سلیمانی و ابومهدی مهندس هم در طراحی هم عملیات و هم مشاوره نقش بینظیری داشتند بهخصوص در تشکیل سازمان حشد الشعبی و سازماندهی نیروهای مردمی و بسیج آنان و حضور میدانی سردارسلیمانی از آموزش تا لجستیک و فرماندهی و مستشاری نقش بیبدیلی داشتند. در عراق هیچکس منکر این نقش برجسته نیست و همه از سردار عزیز با احترام یاد میکنند.
اگر مبارزه با داعش نبود و عملیاتهای مختلف علیه این گروه نبود امروز داعش بر عراق مسلط شده بود و عراقی باقی نمیماند. اگر داعشیها بر اربیل و بغداد تسلط پیدا میکردند شرایط بسیار متفاوت از امروز بود. اقدامات سردار در جلوگیری از پیشروی داعش و عملیاتهای آفندی باعث شد عراق از دست داعش نجات پیدا کند و مردمی که آواره شده بودند به شهرهای خود برگردند و امروز شاهد امنیت و آرامش در عراق هستیم.
آیا با ترور سردار سلیمانی حضور و نفوذ ایران در منطقه کاهش یافته است؟
ارتباط جمهوری اسلامی ایران با عراق ارتباط گسترده فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و مذهبی و مردمی است. درست است که شهید سلیمانی نقش برجستهای داشت اما آنچه مسلم است نبود ایشان خلأ بزرگی است و همکاریها و روابط مربوط به اشخاص نمیشود، سردار سلیمانی نقش برجستهای در تعمیق روابط داشتند اما این روابط منحصر به شخص خودشان نبود؛ امروز روابط گستردهای بین 2کشور وجود دارد و اتفاقا خون شهید سلیمانی و شهید ابومهدی مهندس 2کشور را به هم پیوند داد و مسلما به خونخواهی این شهدای عزیز هم که شده این روابط و مناسبات به پیش خواهد رفت و توسعه خواهد یافت.
رابطه سردار قاآنی با مقامات عراقی چگونه است و درباره سفرهای ایشان به عراق و دیدارشان با مقامات این کشور ارزیابیتان چیست.
بلافاصله بعد از شهادت سردار سلیمانی از طرف رهبر معظم انقلاب اسلامی، سردار قاآنی بهعنوان جایگزین تعیین شدند و فرماندهی نیروی قدس به ایشان سپرده شد. سردار قاآنی بهدلیل اینکه از ابتدای حضور شهید سلیمانی تا زمان شهادتشان جانشین، همکار، همرزم و همراه ایشان بودند این مسئولیت بزرگ را مثل ایشان دنبال میکنند و ادامه میدهند. هرکدام از این دو شخصیت جایگاه خود را دارند، آنچه مسلم است و آنچه من شاهد آن هستم اینکه راه و مکتب و منهج شهید سلیمانی با تمام قدرت توسط فرمانده نیروی قدس سردار قاآنی دنبال میشود و چون این تصمیم به سرعت گرفته شد باعث شد خلأیی در ماموریتهای نیروی قدس در منطقه ایجاد نشود. آقای قاآنی را بهعنوان یکی از دوستان ، همکاران و بلکه سرباز ایشان میدانم. توانمندی برجسته ، اخلاص عمل و تجربه دارند و با قدرت این راه را ادامه میدهند. انشاءالله راه سردار سلیمانی با تمام توان ادامه خواهد داشت.
آقای قاآنی بلافاصله بعد از گرفتن مسئولیت، وظایف خود را دنبال کردند و امروز هم روابط خوبی با همه شخصیتها، مسئولان و جریانات مختلف در عراق دارند و به شکل سازمان یافته این ماموریت را که ادامه مسیر شهید سلیمانی است دنبال میکنند و در راس این مسیر، همکاری با عراق، کمک به عراق، مناسبات دوجانبه و پاسخ به نیازهای 2کشور است.