ظهور راست مدرن
حامیان دولت سازندگی به صف مخالفان پیوستند
علیرضا احمدی
سال 1374 را شاید بتوان سختترین سال دولت سازندگی دانست؛ سالی که دولت دوم هاشمیرفسنجانی در دو حوزه سیاسی و اقتصادی چه در داخل و چه خارج از کشور بهشدت تحت فشار قرار داشت و برونرفت از آنها به غایت دشوار مینمود. از یک سو اقتصاد کشور با تورم افسارگسیخته درحدود50درصدی مواجه شده بود و ازسوی دیگر فشار منتقدان داخلی سیاستهای دولت، عرصه را بر دولتمردان تنگ میکرد، انتخابات مجلس پنجم هم که قرار بود در زمستان برگزار شود مزید بر علت شده بود و بخش قابلتوجهی از حامیان دولت نخست سازندگی اکنون در صف مخالفان ایستاده بودند و نقد سیاستهای اقتصادی و فرهنگی دولت را از اصلیترین راههای ورود به مجلس تلقی میکردند.
انتخابات مجلس پنجم در شرایطی در اسفندماه برگزار میشد که دولت سال پرتلاطمی را پشتسر گذاشته بود؛ دومین سال دولت دوم سازندگی درحالی آغاز شد که فشار تورمی بر اقشار مختلف مردم اعتراضهایی را بههمراه داشت و پس از حوادث کوی طلاب مشهد در سال1371، اینبار در منطقه حاشیهنشین دیگری شورش علیه گرانی روی داد و اسلامشهر آبستن حوادثی شد که فضای سیاسی کشور را تحتتأثیر قرار داد؛ گرانی کرایهها در حملونقل درونشهری بنزینی شد بر آتش خشم مردمی که مدتها بود بار سنگین تورم بالا در کشور را بهدوش میکشیدند و تعدیل بهای سوخت بر زندگی آنان تأثیر منفی برجا میگذاشت.
بهدنبال حوادث فروردین1374، التهابات شدید در بازار سکه و ارز و افزایش قیمت مایحتاج عمومی فضای روانی جامعه را علیه دولت سازندگی برانگیخته بود و همه اینها در شرایطی بود که آمریکا هم هر لحظه حلقه تحریمهای اقتصادی اطراف ایران را تنگتر میکرد و طرح تحریمهای جدید ازسوی سناتور آلفونسو داماتو، شرکتهای غیرآمریکاییای که در صنعت نفت ایران سرمایهگذاری میکردند را هدف قرار میداد. تحریمهای داماتو در آخرین روزهای آذرماه1374به تصویب مجلس سنای ایالات متحده رسید و این موضوع با ارائه طرح دیگری ازسوی بنجامین گیلمن، رئیس کمیسیون روابط بینالملل مجلس نمایندگان آمریکا همزمان شد که آنهم اهداف مشابهی را دنبال میکرد.
در چنین فضای سیاسی و اقتصادی ملتهبی، کشور برای برگزاری انتخابات پنجمین دوره مجلس شورای اسلامی در 18اسفندماه آماده میشد؛ انتخاباتی که درآن 5هزار و 365نفر داوطلب نمایندگی بودند و 34میلیون و 716هزارنفر واجد شرایط رأی دادن. در این میان فضای انتخاباتی کشور عمدتا معطوف به رقابت 4طیف اصلی بود که ائتلاف موسوم به «خط امام» و حزب کارگزاران سازندگی در یک سو و جامعه روحانیت مبارز در سوی دیگر صفآرایی کرده بودند و جمعیت دفاع از ارزشهای انقلاباسلامی میان آن دو قرار داشت.
کاندیداهای جامعه روحانیت مبارز که در انتخابات مجلس چهارم بهعنوان حامیان هاشمی به مجلس راه یافته بودند، اینبار در قامت منتقدان دولت سازندگی و بهویژه سیاستهای فرهنگیاش ظاهر شدند؛ گردشی که ریشه در اختلافات دولت و مجلس چهارم و همچنین فعالیتهای انتخاباتی مجلس پنجم داشت. تضادهای دولت و مجلس چهارم از جایی شروع شد که «محسن نوربخش» برای تصدی وزارت امور اقتصادی و دارایی رأی اعتماد نگرفت، استیضاح ایرج فاضل وزیر بهداشت و درمان رأی آورد و ماجراهای استیضاح عبدالله نوری، درنهایت به کنارهگیری وی از وزارت کشور در دولت اول سازندگی انجامید.
اما نقطه کانونی اختلاف جامعه روحانیت مبارز و دولت، رقابتهای انتخاباتی مجلس پنجم بود؛ هاشمیرفسنجانی برای اینکه از ارائه فهرست جداگانه ازسوی حامیان دولت جلوگیری کند، در نامهای به جامعه روحانیت پیشنهاد کرد نام 5نفر از افرادی که بر سر آنها اختلاف بود را در فهرست خود جای دهند که در ابتدا هم با قرار گرفتن «عبدالله نوری»، «مرتضی الویری»، «مجید انصاری» و «فائزه هاشمی» در فهرست انتخاباتی جامعه روحانیت موافقت شد، اما اختلافات برسر این اسامی بالا گرفت و کاندیداهای دولت به فهرست انتخابانی جامعه روحانیت راه نیافتند. این اختلاف درنهایت به نقطه عطفی در انتخابات مجلس پنجم و همچنین تاریخ احزاب پس از پیروزی انقلاب اسلامی تبدیل شد؛ ظهور جریان «راست مدرن» با تشکیل حزب «کارگزاران سازندگی». حامیان دولت بهعنوان نخستین حزبی که پس از انقلاب از درون دولت شکل میگرفت، متشکل از 10نفر از وزرای دولت (ازجمله نعمتزاده، شافعی، کلانتری، محمدعلی نجفی، مرتضی محمدخان، زنگنه و...)، 4نفر از معاونان رئیسجمهور (هاشمیطباء، امراللهی، مهاجرانی و محمد هاشمیرفسنجانی)، محسن نوربخش رئیسکل بانک مرکزی و کرباسچی شهردار تهران، یکیدوماه مانده به برگزاری انتخابات با صدور بیانیهای، تشکیل «حزب کارگزاران سازندگی ایران» را اعلام و تأکید کردند با شعار «عزت اسلامی، تداوم سازندگی و آبادانی ایران» فعالانه در انتخابات شرکت میکنند.
این موضوع با مخالفت وسیع جناح راست مواجه شد و این حرکت را دخالت آشکار قوه مجریه در قوه مقننه و در راستای دخالت دولت در انتخابات میدانستند و حتی کار به تهدید وزرای امضاکننده بیانیه به استیضاح و حتی طرح عدمکفایت رئیسجمهور در مجلس هم کشید، اما درنهایت جنجالهای ایجاد شده با فرمان رهبرانقلاب مبنی بر اینکه وزرا باید از عضویت معاف شوند، فروکش کرد و با کنارهگیری 10وزیر حاضر در فهرست اولیه، یک جمع ششنفره متشکل از 5معاون رئیسجمهور و شهردار تهران با صدور بیانیهای حضور خود را در انتخابات با عنوان «کارگزاران سازندگی» اعلام کردند.
کارگزاران در انتخابات مجلس پنجم که به دور دوم (31فروردین1375) کشید، پیروزی قابلتوجهی بهدست آوردند، بهگونهای که فائزه هاشمی بههمراه علیاکبر ناطقنوری (سرلیست جامعه روحانیت مبارز) تنها افرادی بودند که توانستند در دور اول انتخابات از شهر تهران وارد مجلس شوند. از فهرست انتخاباتی کارگزاران که عبدالله نوری سرلیست آن بود و تعدادی از آنها در ائتلاف نیروهای خط امام نیز حضور داشتند (مانند محمود دعایی و مجید انصاری)، درمجموع 17نفر به مجلس راه یافتند که موفقیت قابلتوجهی برای یک حزب نوپا حساب میشد.
علاوه بر کارگزاران که جریان نوظهور این انتخابات بود، جمعیت دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی هم که نخستین حضور انتخاباتیاش را تجربه میکرد، با دبیرکلی «محمدی ری شهری» فهرست سینفرهای اعلام کرد که 13کاندیدای آن با جامعه روحانیت مبارز و 7نفر آن با فهرست کارگزاران مشترک بود. جامعه روحانیت مبارز هم شعار «پیروی از خط امام، اطاعت از رهبری و حمایت از هاشمی» را انتخاب و فهرست سینفرهای را برای تهران اعلام کرد که گروههای مختلف در جناح راست نیز از آن حمایت کردند. در شرایطی که مجمع روحانیون مبارز و دفتر تحکیم وحدت فهرست مستقلی ارائه نکردند و نهضت آزادی نیز در اعتراض به ردصلاحیت 6نفر از کاندیداهای خود (از فهرست دهنفره نهضت آزادی فقط عزتالله سحابی، ابوالفضل بازرگان، محمد بستهنگار و غلامعباس توسلی تأیید صلاحیت شدند) انصراف داد، ماراتن انتخابات مجلس پنجم با موفقیت فهرستهای جامعه روحانیت مبارز و کارگزاران به پایان رسید و ترکیب سیاسی مجلس پنجم با اکثریت جناح راست (140کرسی)، کارگزاران و تشکلهای کارگری(حدود100کرسی) و مستقلها (حدود30کرسی) شکل گرفت.