سجاده خون
صدام نماز جمعه روز قدس همدان را به خاک و خون کشید
بیستوپنجم تیرماه 1361، بیستوچهارم ماه رمضان، روز قدس بود. مردم همدان هم مانند دیگر مردم ایران، از چند روز قبل خود را آماده راهپیمایی روز قدس کرده بودند. صبح روز جمعه، راهپیمایی تازه شروع شده بود و راهپیمایان از مسیرهای مختلف به سمت میدان امامخمینی همدان در حرکت بودند که ناگهان، صدای پرواز بمبافکنهای عراقی و انفجار بمبهایشان مردم را وحشتزده کرد. شهر همدان تا آن روز بمباران نشده بود؛ نه مردم تجربه شنیدن صدای هواپیماهای شیرجهزده به سمت زمین را داشتند، نه در شهر خبری از ضدهوایی و پدافند هوایی بود. بمبها به محلههای ششصددستگاه و سبدبافان خورد. گروهی از مردم، سراسیمه به سمت محل اصابت بمبها دویدند تا کسانی را که زیر آوار مانده بودند، نجات دهند. یکی از بمبها به سهراهی ششصددستگاه خورده و خانههای سازمانی دانشگاه بوعلی را خراب کرده بود. آن یکی هم خانههای گلی سبدبافان را به تلی از خاک تبدیل کرده بود. بعد از چند دقیقه شلوغی، دوباره باقی راهپیمایان با روحیهای قویتر و فریادهایی بلندتر نسبت به قبل، به سمت میدان امامخمینی و از آنجا به سمت استادیوم آزادی حرکت کردند. ساعت از یازدهونیم گذشته بود. قسمت زیادی از جمعیت راهپیمایان به استادیوم رسیده بودند. تعداد زیادی از مردم در استادیوم آزادی سجادههایشان را پهن کرده و منتظر شروع خطبههای نماز جمعه بودند. سخنران پیش از خطبهها، خبر از پیروزیهای رزمندگان در عملیات رمضان، مخصوصا رزمندگان گردانهای اعزامی از همدان میداد و جمعیت سراپا شادی و غرور شده بود که ناگهان دوباره صدای بمبافکنهای صدام در آسمان همدان پیچید. اینبار هم هواپیماها 2جا را بمباران کردند؛ محله قلعهسبزی در جنوب باباطاهر و استادیوم آزادی. صدای بسیار بلندی در استادیوم آزادی پیچید و موج انفجار بسیاری از مردم را گیج و حیران به اطراف پرتاب کرد. بمب در ضلع شمالی استادیوم، نزدیک قسمت زنان خورده بود و اجساد و بدنهای زنان نمازگزار پیچیده در چادرهایشان در جایجای استادیوم پراکنده شده بود. هرجا را نگاه میکردی، قسمتی از بدن یک شهید افتاده بود. خون نمازگزاران و سجادههای خونین زمین چمن را گلگون کرده بودند. شدت انفجار آنقدر زیاد بود که قسمتهایی از اجساد شهدا تا چندصدمتری استادیوم هم پرتاب شده بود. حدود 80نفر که بیشترشان زن و کودک بودند، همانجا شهید شدند. بیشتر از 500نفر هم زخمی شده بودند که به بیمارستان منتقل شدند. چند دقیقه بعد، وقتی کمی غوغا خوابید، آیتاللهنوریهمدانی، امامجمعه همدان، پیشنهاد داد که برای اثبات مقاومت و پایداری مردم همدان و تعطیلنشدن فریضه نماز جمعه سیل جمعیت به سوی مسجد جامع روانه شوند و نماز را در آنجا بهجا بیاورند. مردمی که آسیب ندیده بودند، از این پیشنهاد استقبال کردند و با شعارهایی کوبنده و سرشار از خشم به سمت مسجد جامع رفتند و بالاخره نماز جمعه ظهر روز قدس را در آنجا اقامه کردند. این بمباران سبب شد که پس از آن تا پایان جنگ در بسیاری از شهرها نماز جمعه در محوطه آثار باستانی و تاریخی برگزار شود تا عراق نتواند بهراحتی نماز جمعه را بمباران کند. بهعنوان مثال در کرمانشاه تا سالها نماز جمعه در بلوار طاقبستان و بعدها در محوطه جلوی طاقهای تاریخی طاقبستان برگزار میشد.