• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
دو شنبه 8 دی 1399
کد مطلب : 120109
+
-

شیوه‌های ناتمام

ریشه‎‌‎های نجدی، نیما یوشیج و سلوک اوست

نثر
شیوه‌های ناتمام


  علی‌اکبر شیروانی  

بیژن نجدی سال1373 «یوزپلنگانی که با من دویده‎‌‎اند» را منتشر کرد و از عنوان تا متن کتابش شعر را به نثر کشید و نثر را به شعر. نجدی نویسنده‎‌‎ای بود شاعر و شاعری بود نویسنده و کار دائمش پل زدن میان این دو بود. ریشه‎‌‎های نجدی، نیما یوشیج و سلوک اوست و گرچه نجدی در شعر گامی فراتر از نیما نگذاشت، در نثر پله‎‌‎ای بالاتر رفت. رمزواره نجدی پیوند اشیا و جان بخشی کلمه‎‌‎ها بود و سرایت شعر در نثر. زبان نجدی زبان دیریابی است و ساده به‎‌‎دست نمی‎‌‎آید و از این رو، پرتکرار نیست و همین متمایزش می‎‌‎سازد. تیغ نثر نجدی در جایی خطرناک می‎‌‎شود که بخواهد تقلید شود و جریانی در نثر ایجاد کند؛ چراکه ویژگی‎‌‎های زبانش از قصه‎‌‎گویی دور است و به فضای خیال‎‌‎پردازانه نزدیک. کارهای نجدی مشق زبان است برای داستان‎‌‎نویسان و هرآنکه می‎‌‎خواهد بنویسد و بدمشقی برای داستان‎‌‎نویسی و داستان‎‌‎نویسان. «از خانه قهوه‎‌‎چی تا قهوه‎‌‎خانه، کوچه باریکی از کنار ماغ گاوها می‎‌‎گذشت. سفال‎‌‎های کارخانه برنج‎‌‎کوبی از پشت همدیگر را بغل کرده بودند، یک لنگ خیس روی سردر حمام آویزان بود. قهوه‎‌‎خانه باز بود و سماور خاموش بود و پر از آب سرد چشمه. بوی چای در گوشه‎‌‎های رف جمع شده بود. روی نیمکت پت و پهنی بیرون از قهوه‎‌‎خانه، قالیچه پهن کرده بودند. سید تشکش را روی قالیچه انداخته بود، چراغ سرخ توتون، کوچک و گرد از دور دیده می‎‌‎شد، مرتضی دود سیگار سید را زمانی دید که به دوقدمی نیمکت رسیده بود. سید پشتش را به دو متکا داده بود و شال سبز کمرش را دور تا دور سرش پیچیده بود. آن‌همه ریش صورتش نمی‎‌‎گذاشت کسی بفهمد که چند سال دارد. صدای دود گرفته‎‌‎اش را روی مثنوی آرامی ریخته بود. مرتضی هرچه نگاه کرد پرده را آن‌طرف‎‌‎ها ندید، هرچه نگاه کرد نتوانست از حرکت لب‎‌‎های سید بفهمد که کدامیک از پدر یا پسر زنده مانده‎‌‎اند؟» 
 

این خبر را به اشتراک بگذارید