• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
دو شنبه 8 دی 1399
کد مطلب : 120101
+
-

سال قصه‎‌‎های درخشان

نویسنده‎‌‎ای که با تنها مجموعه داستانش درخشید و ناپدید شد

داستان
سال قصه‎‌‎های درخشان


محمد مقدسی   

در این سال بین تمام آثار داستانی که چاپ شدند 2مجموعه داستان کوتاه چاپ شد؛ اولی «یوزپلنگانی که با من دویده‎‌‎اند» نوشته بیژن نجدی که بارها تجدید چاپ شده و دیگری مجموعه داستان «هیچکاک و آغاباجی و داستان‎‌‎های دیگر» نوشته بهنام دیانی. هر دو اثر در سال بعد، برنده قلم زرین مجله گردون به سردبیری عباس معروفی شدند.
بیژن نجدی معلم بود و در لاهیجان زندگی می‎‌‎کرد. در زمان حیاتش تنها کتاب یوزپلنگانی که با من دویده‎‌‎اند از او منتشر شد و در سال1376 در اثر سرطان درگذشت. اما نویسنده خوش‌اقبالی بود که با تنها کتابش به قله رفیعی در ادبیات داستانی ما دست پیدا کرد.
نویسندگان بسیاری در آرزوی شاعری ‎‌‎بوده‎‌‎اند، اما از اقبال بد راه داستان را می‎‌‎رفتند و می‎‌‎نوشتند، اما داستان‎‌‎هایشان نه روایتگر بودند نه شعر؛ چیزی معلق میان این دو. اما نجدی هنرمندی بود که به زبان و شعر تسلط داشت و از طرف دیگر روایتگری را خوب آموخته بود و در داستان‌هایش بر لبه باریک شعر و داستان حرکت می‎‌‎کرد و داستان‎‌‎هایش لبریز از استعاره‎‌‎ها، تشبیه‎‌‎ها و تمثیل‎‌‎هایی بودند که داستان‎‌‎هایش را خیال‌انگیز و ماندگار می‎‌‎کردند، بی‎‌‎آنکه خواننده را خسته کنند.
هیچکاک و آغاباجی و داستان‎‌‎های دیگر، نوشته بهنام دیانی بود. دیانی نام مرموزی در ادبیات داستان ما بود؛ نویسنده‎‌‎ای که خودش مجموعه داستانش را منتشر کرد، رمان «درخشش» از استیون کینگ را ترجمه کرد و 3فیلمنامه «کشتی آنجلیکا»، «روز فرشته» و «مهمانی خصوصی» را نوشت و بعد در تاریخ ناپدید شد. تنها مجموعه داستانی که منتشر کرد بارها خوانده شده و بسیار نایاب است و دیگر تجدید چاپ نشده. راوی داستان‎‌‎های دیانی، نوجوانی بود در آستانه ورود به بزرگسالی، یک عاشق خیال‌پرداز سینما که همه‌جا با سینما در حال گفت‎‌‎وگو بود. فرم روایی شبیه خاطره بود مانند «بازگشت یکه‌سوار» نوشته پرویز دوایی، اما ساختار خاطره نداشت و کاملا داستانی بود. فضاسازی، اتمسفر و شخصیت داشت. بهره‌گرفتن از سینما به ماندگاری و خیال‌انگیزی اثر بسیار کمک کرده بود.

این خبر را به اشتراک بگذارید