• چهار شنبه 19 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 29 شوال 1445
  • 2024 May 08
یکشنبه 7 دی 1399
کد مطلب : 120032
+
-

نقشه‌ها گفته بودند حال البرز مرکزی خوب نیست

یادداشت
نقشه‌ها گفته بودند حال البرز مرکزی خوب نیست

 حمید اسلامی‌راد- خبرنگار و کوهنورد

 یکم؛
دوران خشک و بی‌بارش کوه‌های تهران گذشته است. حالا 4،5 سالی می‌شود که پاییز به نیمه نرسیده، برف روی شانه کوه‌ها می‌نشیند و در پایان پاییز روی دوش کوه سنگینی می‌کند. اگرچه بارش برف زمستانی در تهران اندک و در همه جای آن یکسان نیست، اما کوه‌های تهران در این سال‌ها از زمستان پربارشی برخوردار بوده‌اند. البرز مرکزی در این سال‌ها بارش برف در نیمه نخست بهار را هم به‌خود دیده‌ است و برف تا تیرماه در ارتفاعات بالای 4هزار متر روی شانه‌ها و قله‌ها ماندگار است.
 دوم؛ برف نو که در شهرها می‌بارد با خودش شادی می‌آورد؛ حتی اگر دشواری‌هایی با خود داشته باشد. برف نو در کوهستان اما داستان دیگری است. برف نو تا یخ نزند روی شیب‌های تند ماندگار نیست و هر تکانه‌ای می‌تواند آن را بهمن کند و فروبریزد در پایین دست و دامنه و دره. این تکانه می‌تواند صدای پای روندگان باشد یا فریادی بلند. یا می‌تواند وزش باد باشد یا تابش آفتاب. برف نو که می‌بارد کوهنوردان حرفه‌ای از پیمایش در دامنه‌ها بهمن‌ریز و صعود به ارتفاعات بالای 3‌هزارمتر پرهیز می‌کنند.
 سوم؛ دیگر آن دوران گذشته که شلوار شش‌جیب می‌پوشیدیم و پوتین سربازی پا می‌کردیم و کوله ارتشی دوش می‌انداختیم و راهی کوه می‌شدیم. زمستان را هم با جوراب و دستکش بافتنی سر می‌کردیم. البته همان دوره هم کوهنوردهای حرفه‌ای در همه جای جهان از پوشش و ابزار ویژه این ورزش بهره‌مند بودند. ورزش کوه بسته به نوع آن برای هر فصل پوشش و ابزار ویژه خود را دارد و کوهنوردان به فراخور توانایی خود تلاش می‌کنند پوشش و ابزار هر فصل را فراهم کنند. هر فصل برای خودش دستورنامه‌ای دارد که کوهنورد بر پایه آن کوله خود را می‌بندد و راهی می‌شود. پوشش‌های زمستانی کوهنوردی امروزه به‌گونه‌ای طراحی می‌شوند که کوهنورد را از پیامدهای سرما همچون سرمازدگی و یخ‌زدگی دور نگه‌دارند.
 چهارم؛ کوهنوردی مانند هر ورزش یا کار دیگری زیرشاخه‌هایی برای خود دارد و هرکدام از این زیرشاخه‌ها درجه‌ها و مرتبه‌هایی دارند. کوهنوردها در هر شاخه‌ای که ورزش می‌کنند نیاز است دانش زمینه‌ای و پیش‌نیاز را درباره کوهپیمایی، سنگ‌نوردی و یخ‌نوردی داشته باشند و با مباحث نقشه‌خوانی و هواشناسی کوهستان آشنا باشند. این دانش مقدماتی به آنها کمک می‌کند که خود را از خطر دور نگه دارند و برنامه پیمایش خوبی را پشت سر بگذارند.
یادآور می‌شوم همین دانش پایه‌ای است که کوهنورد را از کوهرو جدا می‌کند. کوهروها کسانی‌اند که برای خوشگذرانی و بهره‌مندی از هوای کوهستان پا به دامنه‌ها می‌گذارند و پیمایش‌های کوتاه در ارتفاعات زیر 2500متر دارند. پیدایش کوهروها در ارتفاعات بالای 3هزارمتر پدیده نویی است که هم طبیعت کوهستان را با خطر روبه‌رو کرده است و هم آمار رخدادهای ناگوار کوهستانی را بالا برده است. شوربختانه گسترش بیماری جهانگیر کرونا و تعطیلی برنامه‌های گردشگری و طبیعت‌گردی، گرایش به کوهپیمایی و حضور کوهروها و طبیعت‌گردها در ارتفاعات بالای 4هزارمتر و حتی قله دماوند را افزایش داده که بسیار نگران‌کننده است.
 پنجم؛ باد تند یکی از مخاطرات کوهستان به‌ویژه در ارتفاعات بالای 3‌هزارمتر است. سرعت باد که از 40کیلومتر در ساعت بالا برود، دمای حسی هوا افت پیدا می‌کند؛ یعنی دمای واقعی هوا در ارتفاع بالای 3هزارمتر در هنگام ورزش باد تند چندین برابر سردتر حس می‌شود. همچنین خطر پرتاب از ارتفاع را بالا می‌برد. این وضعیت در زمستان بسیار دشوارتر می‌شود. ورزش باد تند در دمای زیر صفر و همراه‌شدن با برف و بوران خطر سرمازدگی، گم‌شدن، پرتاب شدن و مرگ را همراه دارد. تابستان‌ها بسیاری از گروه‌های حرفه‌ای برنامه صعود خود به دماوند و علم‌کوه را به‌دلیل وزش باد تند در ارتفاع لغو می‌کنند؛ زمستان که جای خود دارد.
 ششم؛ پیش‌تر نوشتم که یکی از دانش‌های پایه در کوهپیمایی دانش هواشناسی کوهستان است. کوهنوردها پیش از هر برنامه‌ای سراغ پایگاه‌های هواشناسی می‌روند و داده‌ها و نقشه‌های هواشناسی را بررسی می‌کنند و چنانچه شرایط آب‌وهوایی را مناسب برآورد کردند، برنامه پیمایش و صعود خود را به انجام می‌رسانند. البته با یک شرط که هرجا هوا خراب شد از همانجا برمی‌گردند. پیش می‌آید که اوضاع هوا برخلاف پیش‌بینی‌ها ناگهان به هم می‌ریزد.
 هفتم؛ روزهای سه‌شنبه، چهارشنبه و پنجشنبه البرز مرکزی پذیرای نخستین بارش‌های برف زمستانی بود. بارش برف در بامداد جمعه هم در بخش‌هایی گزارش شد. نقشه‌های هواشناسی منتشرشده در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه اگرچه هوای صاف و آفتابی را گزارش می‌کرد، اما نشانگر بارش برف، وزش باد تند با سرعت بالای 40کیلومتر در ارتفاعات بالای 3هزارمتر و وقوع بوران و توفان زمستانی بود. نقشه‌ها پیام می‌دادند که پیمایش کوه‌های البرز مرکزی مخاطراتی چون گیرافتادن در بهمن و باد و بوران و سرمازدگی و مرگ را همراه دارد. بسیاری از گروه‌های کوهنوری که روز پنجم دی‌ماه برنامه پیمایش داشتند، برنامه‌های خود را لغو کردند. آنهایی هم که رفته بودند با دیدن نشانه‌های آب‌وهوایی برگشته بودند. فیلم‌هایی که از ارتفاعات بالای شیرپلا منتشر شده، وزش باد در مسیر پناهگاه شیرپلا به جان‌پناه امیری را بالای 50‌کیلومتر در ساعت نشان می‌دهد. گزارش‌های منتشرشده از آسیب‌دیدگان نشان می‌دهد بسیاری از آنها نکات پایه و ساده ورزش کوهنوردی را رعایت نکرده‌اند و پوشش‌ها و امکانات آنها همخوان با وضعیت آب‌وهوایی زمستان نبوده است و برخی یک دستکش معمول هم همراهشان نبوده؛ چه برسد به چادر توفان.
با آنچه گفته شد، نیازی به پایان‌بندی و نتیجه‌گیری در پایان این یادداشت نمی‌ماند. به گمان خواننده از عهده تحلیل و برآورد رویداد تلخ کوه‌های البرز مرکزی برمی‌آید. فقط حرف‌هایی می‌ماند برای آینده که بازگویی آن را به بخت و وقت دیگری وامی‌گذارم.

این خبر را به اشتراک بگذارید