«کیانِ» روشنفکری دینی
آن «حلقه کیان» که یک حلقه نبود
محمدناصر احدی
پس از اینکه سلسلهمقالات دکتر عبدالکریم سروش در مجله «کیهان فرهنگی» با مخالفتهایی مواجه شد، متصدیان این نشریه که تمایلی به تغییر خطمشیشان نداشتند، با تغییر و تحولات مدیریتی رخ داده در مؤسسه کیهان، مجبور به جدایی از این مؤسسه شدند. مصطفی رخصفت (مدیرمسئول و سردبیر کیهان فرهنگی) به همراه رضا تهرانی (دوست و همکار رخصفت) و ماشاءالله شمسالواعظین (که در آن دوران سردبیر روزنامه کیهان بود) با صدور بیانیهای عزیمتشان را از کیهان فرهنگی اعلام کردند و درصدد برآمدند تا همان مسیر را در نشریهای خصوصی که بینیاز از پاسخگویی به مقامات بالادستی باشد ادامه دهند. این هدف با انتشار شماره اول مجله «کیان» در سال1370 عملی شد و گفتمان روشنفکری دینی در کیان تداوم یافت. گروهی از استادان دانشگاه، نظریهپردازان، نویسندگان و مترجمان با گرایشها و تمایلات فکری مختلف در این مجله شروع به قلم زدن در موضوعات مختلف تئولوژی، ایدئولوژی، ادبیات و فرهنگ کردند. هرچند در کیان به موضوعات گوناگون پرداخته میشد، اما آنچه اکنون، از پس گذشت ایام، از کیان در یادها مانده، سهم ثمین این نشریه در بسط گفتمان روشنفکری دینی است. ازجمله همکاران کیان میتوان به اشخاصی همچون عبدالکریم سروش، محمد مجتهد شبستری، سعید حجاریان، محسن کدیور، بهاءالدین خرمشاهی، اکبر گنجی، سیدحسن حسینی، محمدجواد کاشی، مراد فرهادپور، مرتضی مردیها، آرش نراقی و... اشاره کرد. حلقه کیان تعبیری بود که گویا در ابتدا از سوی افرادی غیراز خود نویسندگان مجله کیان برای اشاره به طرز فکری که در این نشریه در حال شکل گرفتن بود استفاده شد. عبدالکریم سروش درباره تعبیر حلقه کیان گفته: «نام حلقه کیان هیچگاه در آن روزگار مطرح نبود و من به یاد نمیآورم که اصحاب کیان هیچوقت چنین تعبیری را بهکار برده باشند. خود من هم همیشه تعبیر اصحاب کیان را بهکار میبردم و حلقه کیان نه از ذهن من گذشت و نه بر زبان من. همچنان که بر ذهن و زبان دوستان دیگر هم نگذشت. پس از تعطیلی کیان بود که تعبیر حلقه کیان دایر و رایج شد. به قول مولانا: ای حیات عاشقان در مردگی/ دل نیابی جز که در دلبردگی. وقتی که دل رفت تازه به یادها آمد که دلی داشتهاند.
وقتی که کیان رفت تازه پارهای از افراد پی بردند که چیزی به نام حلقه کیان که حلقهای مؤثر در فرهنگ کشور بوده، وجود داشته است. من البته از این نامگذاری استقبال میکنم و به هیچ وجه آن را نامناسب نمییابم. اما این تعبیر را بیرونیان بهکار بردند و رایج کردند». کیان در دی1379«به اتهام نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی و توهین و اهانت به مقدسات توقیف شد و دیگر هیچگاه منتشر نشد.»