زمستان بورس
بازار سرمایه در 3ماه پایانی سالجاری، چه روزهایی را بهخود خواهد دید؟
مائده امینی_روزنامه نگار
کمکم همه بازی را بلد میشوند. پولهای ترسو میآیند و میروند و در نهایت همه آنها که بنای ماندن گذاشتهاند، به نوسانهای بازار سرمایه عادت میکنند. شاید شروع همین روند است که امیدها به بهبود شاخص کل بورس را در زمستان سالجاری، بیشتر کرده. نیمه خردادماه امسال در حالی که شاخص در مدار 900هزار واحد قرارگرفته و به شکستن سقف تاریخی یکمیلیون نزدیک میشد، کمتر تحلیلگری برای سرنوشت آن قله 2میلیون واحدی را در کمتر از 3ماه درنظر گرفته بود. شاخص اما 2میلیون را فتح کرد و کمتر از یک هفته بعد بنای کاهش گذاشت؛ کاهشی که اگرچه در شبکههای اجتماعی از آن با عنوان ریزش یاد میکردند اما تحلیلگران ترجیح میدادند آن را «اصلاح» نامگذاری کنند.
هرچه که بود پاییز امسال در کارنامه بازار سرمایه با بیش از منفی 10درصد بازدهی ماندگار شد و پیشبینی رفتار آن را در زمستان پیشرو، سختتر کرد. حالا از یک سو تعدادی بر این باورند که این بازار «یک بالای دیگر» به سهامدارانش بدهکار است و از سوی دیگر بعضی برای آن امکان اصلاح ممتد دوباره را محتملتر میبینند. هستند در این میان کارشناسانی که معتقدند بورس در ایران چندان قابلتحلیل- آن هم از چندماه قبل نیست- و اخبار منفی و مثبت سیاسی، رفتار سهامداران هیجانزده، تصمیمگیریهای یک شبه مسئولان و سیاستگذاریهای غلط سازمان بورس از عواملی هستند که در نهایت سرنوشت شاخص را تعیین میکنند. از سویی دیگر بهنظر میرسد رفتار بعضی سهمها، با وجود حجم قابلتوجهی که در یک روز معامله میشوند، از شاخص کل مستقل شده و همین تغییر رویکرد پیشبینی را سختتر میکند.
نه ریزش شدیدی در کار خواهد بود نه رشد رؤیایی
حسین خواجویی_ کارشناس بازار سرمایه
امروز بورس در بلاتکلیفی به سر میبرد. من شک دارم بازاری که در 5ماه ابتدای سالجاری دیدیم، دوباره تکرار شود. بهاحتمال بسیار فراوان از آنجا که افزایش شدید در نرخ ارز نخواهیم داشت و منتظر ابر تورم تازهای نیستیم، دیگر خبری از آن بازار سراسر سبز و بازدهیهای رؤیایی نیست. در فاصله فروردین تا مرداد علاوه بر میل حاکمیت به رشد بورس و افزایش نرخ ارز، سایه نوعی ابر تورم هم بر سر بورس بود؛ چرا که برخی گمانهزنیها حتی حکایت از دلار 40هزار تومانی میکرد. به نوعی میتوان گفت که در بازه زمانی موردبحث، بازار در حال پیشخور کردن افزایش سرسامآور نرخ دلار بود. امروز سایه آن ابر تورم از بین رفته یا حداقل بسیار کمرنگتر شده و دیالوگهایی مثل، بازگشت به برجام، بررسی مجدد FATF در مجمع تشخیص مصلحت نظام و... دوباره به سیاست کشور اضافه شده است. همه اینها به ما این سیگنال را میدهد که احتمالا خبری از جهش شاخص نخواهد بود. امروز 35شرکت فعال در بورس بیش از 70درصد بازار سرمایه را در اختیار خود دارند. وقتی میخواهیم شاخص بورس را تحلیل یا پیشبینی کنیم باید سراغ این 35شرکت برویم و این در حالی است که تمام این 35شرکت، شرکتهای دلاری هستند که درآمد آنها - و سوددهیشان- به نرخ ارز وابسته است. این شرکتها نه فقط در این دوره که در همه دورههای زمانی رشد قیمت سهامشان به واسطه رشد نرخ ارز بوده است و این ادعا را آمارهای موجود ثابت میکند. امروز این نگرانی وجود دارد که نرخ ارز بهطور دستوری در 3سال آینده ثابت نگهداشته شود و در چنین رویکردی باید منتظر یک رکود 3ساله در آینده باشیم که دامن بازار سرمایه را هم خواهد گرفت. من بهعنوان یک تحلیلگر بازار سرمایه بر این باورم که بازدهی بازار سرمایه در بلندمدت بسیار بیشتر از بازارهای دیگر است و این حقیقت غیرقابل انکار است اما اگر بخواهیم این بازار را در 3ماه زمستان پیشبینی کنیم ممکن است نتایج متفاوتی را دریافت کنیم.
در پایان باید بگویم که بازار احتمالا در 3ماه آینده حرکتی مثلثی و دائما بالا و پایین خواهد داشت منتها در دامنههای محدودتر و این یعنی نه رشد شتابان، نه ریزش شدید. همچنین ارزش شرکتهایی که وابستگی کمتری به نرخ ارز دارند با اخبار مثبتی مثل افزایش سرمایه، احتمالا بازدهی بیشتری به ثبت خواهند رساند.
دولت بهدنبال حفظ بورس است
غلامرضا سلامی_ اقتصاددان و تحلیلگر بازار سرمایه
تلاش دولت برای حفظ سوددهی بازار مشهود است. نخستین سودی که رشد بورس برای حاکمیت و دولت دارد، جبران کسری بودجه و تامین منابع مالی موردنیاز است. بهخصوص دولت در لایحه بودجه سال آینده پیشبینی کرده است که در سال1400، به ارزش 95هزار میلیارد تومان سهام در بورس به فروش برساند. اوراق خزانه هم باید از طریق بازار سرمایه به فروش برود و همه این نکات یعنی تلاش دولت بر حفظ سوددهی بورس است. من فکر میکنم بازگشت شاخص به یکمیلیونو200هزار برای بورس مشکلساز خواهد بود. بهخصوص که حضور گسترده مردم در این بازار به واسطه تشویقها و تبلیغهای مسئول رخ داده است. این پیشبینی در حالی است که برگشت شاخص به 2میلیون واحد هم امکانپذیر نیست مگر اینکه اتفاق خیلی خارقالعادهای رخ دهد. در 3ماه آینده بهنظر میرسد بورس بهشتی برای نوسانگیرها باشد. سهام شرکتهای بزرگ این روزها مدام بالا و پایین میشود و تکرار این نوسانها برای نوسانگیرها سودآوری خوبی به همراه دارد اما کلیت بازار در بازه زمانی کوتاهمدت بهنظر میرسد که متعادل رفتار خواهد کرد. بهخصوص که دلار هم در این مدت احتمالا نوسان قابلتوجهی را تجربه نخواهد کرد.
بازار سرمایه، ارزندهترین بازار در دراز مدت است
عباسعلی حقانینسب_کارشناس بازار سرمایه
پیشبینی کردن بورس ایران کار بسیار مشکلی است؛ چرا که مختصات بازار سرمایه ما، استاندارد نیست. بهخصوص در این روزها که این مختصات به تودهواری کوتاهمدت تغییر کرده است. امروز تعداد زیادی سهامدار ناآگاه در بورس حضور دارند که به راحتی هیجانزده میشوند و بر فشار تقاضا میافزایند. از سوی دیگر تعداد زیادی نوسانگیر در بازار وجود دارند که از نوسانهای پیدرپی قیمتها درآمدزایی میکنند. همه اینها را بگذارید کنار قوانین بورس ایران که انتقادهای زیادی همواره بر آن وجود دارد؛ برای مثال تعیین دامنه 5درصدی نوسان اجازه نمیدهد که بازار ما قابلتحلیل باشد و شبیه بورس در کشورهای توسعهیافته عمل کند.
از سوی دیگر، نرخ بهرهبانکی هم بسیار بر بورس مؤثر است؛ نرخی که مبتنی بر عرضه و تقاضا تعیین نمیشود و دستوری است. از سویی رفتار دستوردهندگان قابلپیشبینی نیست. همه این عوامل یعنی پیشبینی درست زمستان 99 تقریبا ممکن نیست. اما من با همه این اوصاف فکر میکنم، ریزشی که در پاییز 99 داشتیم را قطعبهیقین تجربه نخواهیم کرد.
اعتقاد من بر این است که بازار ما بسیار ارزنده است اگر نگاه سرمایهگذاران نگاه بلندتری شود. بهخصوص اگر بساطی با عنوان «دامنه نوسان» جمع شود و این سیکل درآمدزایی از ناآگاهی توده سهامداران متوقف شود. در پاییزی که گذشت علت ریزش بازار حضور افرادی در بورس بود که نگاه نوسانگیری دارند و رفتار بازارگردانان و رفتار دولت را پیشبینی میکنند و به سرعت وارد میدان میشوند. این افراد همواره حاضرند و از شرایط نابهسامان قوانین بورسی نهایت استفاده را میکنند و موجبات ریزش را فراهم میکنند.
در نهایت من بهعنوان تحلیلگر بورس بر این باورم که نباید به سهامداران مشاوره مقطعی و کلی داد. پیشبینی 3ماهه آینده بورس با یک نسخه کلی برای همه رفتار درستی نیست. ممکن است فردا اتفاقاتی در کشور بیفتد که تمام این تحلیلها زیر سؤال برود. وقت آن رسیده که سهامداران بدانند ورود بدون دانش به بورس برای آنها نتیجهای جز ضرر نخواهد داشت. آدرس ندادن بهتر از آدرس غلط دادن است.