گره دریایی
کتاب پیشنهادی برای مطالعه در پایان این هفته، اثر داستانی جدید با عنوان«گره دریایی» به قلم وحید حسنی هنزایی است که نشر صاد منتشر کرده.
داستان، روایتی از زبان یک دریانورد است که تجربه متفاوتی از زندگی در روی آبها دارد. برای بسیاری از شهروندان که در کلانشهری مثل تهران زندگی میکنند، شنیدن قصه زندگی افرادی که بنا بر شغلی که دارند سالها روی دریاها زندگی میکنند طبعاً جذاب است. کتاب گره دریایی خواننده را به روی عرشهها و دریاهای بیکرانی میبرد که بسیاری از ما فقط تصوری از آن در ذهن داریم.
نویسنده این کتاب با نثری ساده و روان لحظه لحظه زندگی یک دریانورد را روایت میکند که با ماجراهای روزمره وگاه تجربههای تازه مواجه است. پیش از این برخی از نویسندگان ایرانی به ماجراهای زندگی دریانوردان پرداخته و قصههای آنها را روایت کرده بودند. مثل زندهیاد فیروز زنوزی جلالی که خود سالها تجربه دریانوری داشته و در داستانهایش ردپای دریانوردان و افراد نیروی دریایی به خوبی دیده میشد. حالا وحید حسنی هنزایی در تجربهای تازه خوانندگان داستان فارسی را به دل دریاها میبرد و قصهای شنیدن از زبان یک دریانورد را که با شور زندگی در هم آمیخته روایت میکند.
در بخشی از کتاب گره دریایی میخوانیم: «آقای سفیدپوشِ بیسیم به دستی که کلاه ایمنی بر سر داشت، به ما که لبه اسکله در کنار کشتی راه میرفتیم؛ اشاره کرد که از زیر دکل برویم کنار. صدای دریا و غرّش ارابه جرثقیل نمیگذاشت از آن فاصله صدای آن مرد شنیده شود. صدای غرّش یکنواخت و پُری در اسکله وجود داشت که باد آن را میبُرد و میآورد. دقیقاً نمیتوان فهمید این صدا از چیست، مال موتور کشتیهای غولپیکری که کنار اسکله ردیف شدهاند؛ است یا صدای لنجهایی که کشتیها را به این طرف و آن طرف میکشد یا صدای ردیف کامیونهایی که منتظرند تا چیزی بردارند و ببرند یا شاید صدای قطارهایی که روی ریل هاشان میلغزند و قسمتی از بار اسکله را با خود میبَرند و میآورند.»