مأموران سرکلانتری هفتم تهران با اجرای طرح امنیت محله محور در مناطق بازار، مولوی و خزانه موفق به دستگیری 103مجرم شدند.
به گزارش همشهری، سرهنگ دوستعلی جلیلیان، سرکلانتر هفتم پلیس پیشگیری تهران با بیان این خبر گفت: این طرح روز دوشنبه اجرا شد و در جریان آن 681قبضه سلاح سرد (باتوم و پنجهبکس)، 120فشنگ جنگی، 144دستگاه گوشی تلفنهمراه قاچاق، داروهای غیرمجاز، پودر بدنسازی قلابی و... کشف و 103نفر که در قالب 6باند فعالیت داشتند، دستگیر شدند.
به گفته وی، ارزش اموال کشف شده از این افراد 25میلیارد تومان و برخی از متهمان افرادی بودند که در محدوده ناصرخسرو و بازار داروهای غیرمجاز میفروختند. سرهنگ جلیلیان افزود: در میان دستگیرشدگان اعضای باندی هستند که آرد و گچ را به جای داروهای بدنسازی میفروختند. متهمان، بستههایی با مارک کشورهایی مانند آمریکا و آلمان را سفارش میدادند و پودرهای تقلبی را داخل این بستهها ریخته و در بازار به اسم پودرهای خارجی میفروختند.
دستگیری پنجه بوکس فروش
مأموران در این طرح کلکسیونی از پنجه بوکس را در مغازه مردی کشف کردند که میگوید مشتریان زیادی برای خرید پنجهبوکس داشته است. گفتوگو با او را بخوانید.
نمیدانستی حمل و فروش پنجه بوکس جرم است؟
راستش میدانستم. حتی در اینترنت هم سرچ کردم و دیدم حمل آن جرم محسوب میشود اما پول خوبی از فروش آن بهدست میآوردم و همین وسوسهام کرد. طمع کار دستم داد و بهخاطر درآمد و سود بیشتر به این روز افتادم.
فقط پنجه بوکس میفروختی؟
نه. بیش از 20سال است که در کار فروش وسایل تزیینی هستم. از چاقوی تزیینی گرفته تا وسایل دیگر. اما درآمد فروش پنجه بوکس بالا بود و به همین دلیل تصمیم گرفتم سفارش بدهم و پنجه بوکس هم بفروشم.
مگر سودش چقدر بود؟
2برابر قیمت خرید. مثلاً 5هزار تومان میخریدم و 10هزارتومان میفروختم. مشتریانش زیاد بود. چون تزیینی است، فکر میکنم مشتریانم بیشتر بهخاطر شیکبودن آن را میخرند که بهعنوان وسیله تزیینی استفاده کنند.
چند پنجه بوکس در مغازهات کشف شده است؟
حدود 500پنجه بوکس.
از کجا میخریدی؟
قاچاقچی برایم میآورد. این پنجهبوکسها خارجی است و تولید داخل نیست. بار جدید هم تازه برایم رسیده بود که لو رفتم.
شکست عشقی
در میان متهمانی که در طرح امنیت محله محور دستگیر شدهاند، پسری جوان اتهامش سرقت دریچههای فاضلاب است. او میگوید شکست عشقی باعث شد تا معتاد و درنهایت سارق شود.
سرقتها را چطور انجام میدادی؟
شبها سوار بر وانت به خیابانها میرفتم. جایی را پیدا میکردم که دوربین مداربسته اطرافش نباشد. 2 لایه ماسک میزدم و بعد دریچههای فاضلاب را با آچار و پیچگوشتی باز میکردم.
با آنها چه میکردی؟
در جنوب تهران به ضایعات جمعکنیها میفروختم. بستگی داشت به وزنش. هر کدام از آنها را از 200هزارتومان به بالا میفروختم.
هر شب سرقت میکردی؟
معمولاً هر شب سرقت میکردم ؛ شبی 2 یا 3سرقت.
چه شد که سرقت دریچههای فاضلاب را انتخاب کردی؟
داستانش جالب است. یک شب که خمار بودم و در خیابان پرسه میزدم تا کسی را پیدا کنم و پولی از او قرض بگیرم و مواد بخرم ناگهان پایم گیر کرد به دریچه فاضلاب و زمین خوردم. همزمان دریچه هم از جایش بلند شد. آن را برداشتم که ببینم ضایعات جمعکنها آن را میخرند. اتفاقاً یکی از آنها خرید و با پول آن مواد خریدم. به این ترتیب ایده سرقت به ذهنم خطور کرد.
چند وقت است که معتادی؟
این هم ماجرا دارد. راستش شکست عشقی خوردم. دختر همسایه مان را میخواستم اما مادرم مخالف این ازدواج بود تا اینکه شنیدم او ازدواج کرده است. همین باعث شد معتاد شوم و درنهایت هم سرنوشتم به اینجا کشیده شد.
بازداشت 103مجرم در محله بازار
در همینه زمینه :