انجمنها و تشکلهای اقوام ایرانی مقیم تهران چه فعالیتهایی انجام میدهند؟
کمکارتر از همیشه
بیشتر فعالیت انجمنهای اقوام مقیم تهران در کانالهای تلگرامی و اینستاگرامی دنبال میشود
خدیجه نوروزی_روزنامه نگار
ایجاد ارتباط قومی، فرهنگی و منطقهای، جلوگیری از ایجاد حس محرومیت نسبی در میان اقوام، حفظ و اشاعه میراث معنوی اقوام ایرانی، زنده نگهداشتن مناسک و آیینها و ادبیات کهن اقوام ایرانی و مواردی دیگر برای تقویت انسجام ملی، از دلایل شکلگیری انجمنهای اقوام ایرانی مقیم تهران است که اکنون چراغ بسیاری از آنها مانند انجمن مرندیهای مقیم تهران و گیلانیهای مقیم تهران به دلایل گوناگون خاموش شده و سالهاست فعالیتی ندارند. چراغ انجمنهای سرپا مانده نیز آنقدر کم سو و کمفروغ است که بهنظر نمیرسد در شرایط کنونی جامعه آنچنان روشنگر راه قومیتها باشند که بتوانند گامی اساسی در جهت وحدت و همدلی بین اقوام مختلف بردارند. در این روزهای کرونازده آن اندک فعالیت کمتر هم شده و تعداد کمی از تشکلها و انجمنهایی که توانستهاند همچنان فعال بمانند با انجام برخی فعالیتها و برنامهها این روزها را به امید آیندهای روشنتر با تمام مشکلاتی که دارند سپری میکنند. این شرایط این در حالی است که با وجود تعدد فرهنگها و قومیتها که نباید یک گروه، گروه دیگری را حذف کند و بهترین راهکار، تساهل و تسامح فرهنگی و قومی است، وجود این انجمنها و تشکلها ضروریتر از همیشه احساس میشود.
برنامههایی برای توسعه استان اردبیل
این نهاد مردمی به همت جمعی از علاقهمندان با هدف توسعه، پیشرفت و آبادانی استان اردبیل فعالیت خود را آغاز کرد تا محلی باشد برای تعامل هماستانی و فرصتی برای همدلی و وحدت. بهرام پارساپور، روابط عمومی خانه اردبیل در تهران در گفتوگو با همشهری در مورد برنامهها و هدف شکلگیری انجمن میگوید: «سعی کردیم این انجمن محلی برای پرورش ایدهها، طرحها و برنامههای مفید صاحبنظران برای توسعه استان باشد. برگزاری همایشها و نشستهای تخصصی و دعوت از سرمایهگذاران، نمایشگاههای موضوعی، برگزاری تور و اردوهای مختلف، چاپ و انتشار نشریات و کتب در حوزههای مختلف، شناسایی، جذب و استفاده از سرمایههای انسانی مستعد و معرفی آنها به مردم ازجمله برنامهها و فعالیت ما در طول سال است البته در دوران کرونا این فعالیتها به شکل مجازی دنبال میشود. بهعنوان مثال برنامه روز ملی اردبیل در استان تهران را امسال بهدلیل کرونا ضبط و از شبکه «شما» و چند شبکه دیگر پخش کردیم. در این مدت همایشهایی را درخصوص توسعه گردشگری استان برگزار کردیم و برای مفاخر استان یادبود گرفتیم. یکی از برنامههای ما دعوت از پزشکان اردبیلی مقیم تهران برای رفتن به روستاهای محروم استان و دادن خدمات رایگان به هماستانیها بود. هماستانیهای مقیم تهران معمولا از مراسمها و برنامههای ما استقبال زیادی میکنند. سرمایهگذاران زیادی حاضر به سرمایهگذاری در استان شدهاند و هماکنون در این زمینه فعالند. ما نیز سعی داریم این هم استانیهای مقیم تهران را به مردم معرفی کنیم». پارساپور در مورد علت متوقف شدن فعالیت انجمنها بعد از مدتی میگوید: «وجود انجمنها باعث شناخت و اتحاد هموطنان با یکدیگر میشود ولی متأسفانه به این انجمنها بهای لازم داده نمیشود و حامی مالی وجود ندارد. درصورتی که یکی از مشکلات اساسی کشور ما آسیبهای فرهنگی است که بهخاطر این است که جوانان ما هویت و اصالتشان را گم کردهاند. وقتی ریشهها به هم وصل نشود مردم به فرهنگ غرب و شرق روی میآورند. اما زمانی که مردم الگوی موفق و بزرگان هم استانی خود را میبینند تشویق میشوند».
نشستهای اینستاگرامی با نخبگان لرتبار
پویش دستاران، عضو شورای سیاستگذاری جشنواره فرهنگی بلوط (انجمن بلوط لرهای مقیم تهران) در گفتوگو با همشهری در مورد فعالیت انجمن لرهای مقیم تهران میگوید: «ما هر ساله ما با 2نگاه اقتصادی و فرهنگی برنامههایی را در راستای معرفی نخبگان لر و حمایت از آنها برگزار میکنیم. در حوزه اقتصادی هر ساله نمایشگاههایی را برگزار و فعالان حوزه صنایعدستی را معرفی میکنیم. در بخش فرهنگی تمرکز ما روی معرفی هنرهای اصیل قوم لر است؛ ازجمله معرفی موسیقی فاخر و سنتی قومی این منطقه، آن هم در فضای مجازی امروز که موسیقیهای اصیل و سنتی را به فراموشی سپرده و سطح سلیقه عموم مخاطبان را بهشدت تنزل داده است. در هر دورهای ما بنا به جو حاکم بر جامعه یک برنامه خاصی را ارائه میکنیم. مثلا در دورهای نخبگان ورزشی لرتبار را به جامعه معرفی کردیم. در شرایطی که وضعیت اشتغال با مشکلات عدیدهای مواجه شد کارآفرینان برتر لر که به مناطق لرنشین رفتند و در آنجا کارآفرینی و نوآوریهای اقتصادی را استارت زدند به مردم معرفی کردیم و در آیینی از آنها تجلیل به عمل آوردیم. در دورهای هم افرادی که در مناطق لرتبار در راستای عدالت آموزشی کارهایی را انجام داده بودند که ارزش دیده شدن داشت را به مردم بهعنوان الگو معرفی کردیم. در دوره کرونا بیشتر فعالیتمان مجازی شده و در پیج اینستاگرامی جشنواره با برخی نخبگان لر بهصورت وبینار و لایو نشستهایی را برای مخاطبان برگزار میکنیم».
او میافزاید: «سعی ما بر این است تا با نگاهی که بر جامعه حاکم شده مبنی بر اینکه به هیچوجه حاضر نمیشود فرهنگ و قوم دیگری را غیراز طیف خود بپذیرد، مقابله فرهنگی کنیم. این کار را از سال94 آغاز کردیم و هدف ما این بود که نقاط قوت اقوام لر را در دانشگاهها پررنگ کنیم و نگاهی جامعهشناسانه و علمی به این قوم داشته باشیم». وی در مورد رمز و راز مداومت بر انجام برنامهها آن هم در شرایطی که بسیاری از انجمنها و تشکلها بهعلت مشکلات مالی قادر به ادامه فعالیت نیستند و عملا متوقف شدهاند، اظهار میکند: «اصل مخاطبشناسی و برقراری یک ارتباط مداوم و مستمر با مخاطب باعث شد که نگاه مدیران فرهنگی به مجموعه ما تغییر کند و ما بدون هیچ حمایتی همچنان سر پا بمانیم و به فعالیتمان ادامه دهیم».
بهکارگیری استعداد تالشنشینهای تهران
دکتر محمدطاهر نظامی، رئیس انجمن خانه تالشان مقیم تهران در گفتوگو با همشهری درخصوص هدف تاسیس انجمن و فعالیتش میگوید: «مقدمات فعالیت انجمن تالشان از دهه 70 با برگزاری نشستهایی با پژوهشگران، اساتید و پیشگامان اهالی فرهنگ و تاریخ و ادبیات آغاز شد و در نهایت سال82 انجمن بهطور رسمی شکل گرفت. هدف این بود که بتوانیم تاریخ اجتماعی و جغرافیایی و فرهنگ قوم تالش را به مخاطبان بشناسانیم و زمینه حضور مؤثر تالشیهای تهراننشین را در فعالیتهای داوطلبانه و عامالمنفعه فرهنگی، اجتماعی و هنری فراهم کنیم. انعکاس استعدادها و تواناییهای منطقه و نیازمندیها عمومی به مسئولان محلی و کشوری و استمداد جهت بهکارگیری استعدادها و توانایی در رفع نیازمندیها هم از اهداف سازمانی خانه تالش است. هماکنون 400عضو پیوسته و بهصورت نانوشته 3هزار نفر عضو انجمن داریم. فعالیت ما بیشتر در حوزه پژوهشی و تحقیقی در مورد تاریخ و فرهنگ قوم تالش است. در کنار آن هم در این چندین سال هر ساله جشنوارههایی را در فرهنگسراهای تهران برگزار کردیم اما امسال بهعلت کرونا برنامهها به کانال تلگرامیمان انتقال داده شده است».
وی در مورد مشکلات انجمنهای اقوام در تهران اظهار میکند: «اوج فعالیت سازمانهای مردمنهاد در دهه 80 بود. با وجود ضرورت فعالیت این انجمنها و تشکلها و استقبال خوب مردم اما بیشتر این مؤسسات مردمنهاد بهدلیل مشکلات مالی و نبود حمایتها نتوانستند خیلی دوام بیاورند و سال به سال فعالیتشان کمفروغتر شد. البته اختلاف نظرات هم به این تعطیلیها و توقف فعالیتها همواره دامن زده است. بهعنوان مثال ما قبل از تاسیس خانه تالش، جمعیت گیلانیهای مقیم تهران را تاسیس کردیم اما از چند سال فعالیت بهدلیل اختلافاتی که پیش آمد، به تعطیلی کشانده شد. بیشتر انجمنها معمولا جای ثابتی برای فعالیتهای مستمر ندارند و این موضوع مشکلساز است. ما نیز که فعال هستیم معمولا از فرهنگسراها و مؤسسات وابسته به شهرداری استفاده میکنیم البته در مقطعی هم خودمان خودکفا بودیم. از طرفی ذکر این نکته هم ضروری است که سمنها سابقه کار جمعی ندارند و نبود اتحاد بین اعضا موجب میشود تا فعالیتها دامنهدار نباشد».