تیغ بر ابریشم
آغاز درجهبندی فیلمها و اکران فیلمهای مهرجویی، کیمیایی و تقوایی برای نخستین بار پس از انقلاب
سعید مروتی
تدبیر مدیران برای حمایت از فیلمهای خوب، به تدوین مقررات و ضوابطی منجر میشود که نتیجهاش اعمال درجهبندی فیلمهاست. فیلمهای اکران66 به 4گروه الف، ب، ج و د تقسیم میشوند. فیلمهای الف و ب در شرایطی بهتر و حمایتی گستردهتر اکران میشوند. شرایط برای فیلمهای ج دشوار و برای فیلمهایی که د گرفتهاند بسیار دشوارتر است. درجهبندی فیلمها که ظاهرا به پیشنهاد عبدالله اسفندیاری، مسئول بخش فرهنگی بنیاد فارابی تبدیل به ضابطه شده بود از همان سال اول ضعفهایش را نشان داد. درجهبندی تبدیل به رانتی شد که دولت آن را در اختیار هر فیلمی که میپسندید قرار میداد و این امتیاز را از هر فیلمی که دوست نداشت سلب میکرد. مروری بر درجهبندی برخی فیلمهای اکران 66عبرتآموز است: گروه الف: آن سوی مه (منوچهر عسگرینسب)، اجارهنشینها(داریوش مهرجویی)، پرواز در شب (رسول ملاقلیپور)، تیرباران(علیاصغر شادروان)، دستفروش(محسن مخملباف)، شیرسنگی (مسعود جعفری جوزانی)، گذرگاه (شهریار بحرانی)، گزارش یک قتل (محمدعلی نجفی)، میهمانی خصوصی (حسن هدایت) و ناخدا خورشید (ناصر تقوایی). فیلمهایی چون بیبیچلچله (کیومرث پوراحمد)، حماسه دره شیلر (احمد حسنیمقدم)، طلسم (داریوش فرهنگ)، شبح کژدم (کیانوش عیاری)، هوای تازه (تورج منصوری)، دستنوشتهها (مهرزاد مینویی) درجه کیفی ب گرفتند. فیلمهایی چون تیغ و ابریشم(مسعود کیمیایی)، بگذار زندگی کنم (شاپور قریب)، ترنج (محمدرضا اعلامی)، حریم مهروزی (ناصر غلامرضایی)، جدال (محمدعلی سجادی) و مأموریت (حسین زندباف) جزو فیلمهای رده ج بودند و در فهرست نگون بختان د این فیلمها جلب توجه میکرد: گنج (محمدعلی سجادی)، مزدوران (جهانگیر جهانگیری)، ملاقات (خسرو معصومی) و سازمان چهار (حسن جوانبخش). فروش عجیب و غریب بگذار زندگی کنم نشان میدهد که گاهی اوقات حتی با درجهبندی ج هم نمیشود از پس ملودرام خاله زنکی برآمد. در عوض درجهبندی و زمان نامناسب اکران، بر گیشه فیلم تیغ و ابریشم نخستین فیلم اکران شده کیمیایی در بعد از انقلاب، تأثیر گذاشت تا نتواند هزینه تولیدش را بازگرداند. در سالی که حمله به فیلم کیمیایی در رسانهها یک وظیفه محسوب میشد، همسویی منتقدان و روزنامهنگاران با مدیران جالب توجه بهنظر میرسید. اتفاق مهم سال66 اقبال عمومی نسبت به فیلم اجارهنشینها بود؛ کمدی اجتماعی خوشپرداختی که در سال سخت جنگ و مشکلات ناشی از آن لبخند بر لب سینماروها میآورد. دستفروش هم به جهش دوباره مخملباف بعد از توفیق بایکوت، همچون اثری از کوبریک مورد توجه منتقدان قرار گرفت. مخملباف مصاحبه معروف 5ساعتهاش را هم در همین سال با هفتهنامه سروش انجام داد و اعلام کرد کیمیایی طاغوتی است و با او در یک لانگشات هم حاضر نمیشود، بیضایی همیشه دوست دارد نقش دوم را بازی کند و... در سالی که ناخدا خورشید و شبح کژدم بهترینهای سینمای ایران بودند و در ششمین جشنواره فیلم فجر نمایش شاید وقتی دیگر بهرام بیضایی اتفاق مهمی محسوب میشد، سینمای پس از انقلاب به مرور ژانر اختصاصیاش را درمییافت. ژانر دفاعمقدس در سالی که جنگ به شهرها کشیده شده بود با پرواز در شب رسول ملاقلیپور رسما متولد شد.