سیاوش فلاح پور_روزنامه نگار
فیصل بن فرحان، وزیر خارجه سعودی هفته گذشته در سخنانی با اشاره بهاحتمال بازگشت جو بایدن به توافق هستهای ایران گفت: عربستان سعودی و مطالبات این کشور باید بخشی از مذاکرات و توافق احتمالی جدید با ایران باشد. این سخنان در روزهای بعد از سوی همتایان اماراتی و بحرینی بن فرحان نیز تأیید شده است، اما هدف سعودیها و متحدانشان از تلاش برای شرکت در مذاکرات ایران و غرب چیست؟ این تلاشها از چه زمانی آغاز شده و چه تأثیری بر مناسبات میان تهران با قدرتهای غربی داشته است؟
کارشکنیهایی که جدی گرفته نشد
برای فهم نقش عربستان سعودی در مذاکرات ایران و غرب باید کمی به عقب بازگردیم. در مهرماه سال 92 و درحالیکه رسانههای جهانی برای آغاز دور جدیدی از مذاکرات فشرده بر سر برنامه هستهای و تحریمهای اقتصادی ایران آماده میشدند بهتدریج زمزمههایی از سوی برخی کشورهای عربی خلیجفارس مبنی بر ضرورت مشارکت این کشورها در مذاکرات مطرح شد. نقطه آغاز آن نیز اظهارات جنجالی خالد بناحمد آل خلیفه، وزیر خارجه سابق بحرین بود که گفته بود هرگونه توافق با ایران بدون مشارکت کشورهای خلیجفارس منجر به برقراری صلح و ثبات در منطقه نخواهد شد. اگرچه مواضع بحرین مانند همیشه در حقیقت بازتابی از مواضع غیررسمی عربستان سعودی به شمار میآمد، اما با وجود این اظهارات خالد بناحمد در فضای سیاسی، رسانهها و حتی شبکههای اجتماعی ایران چندان جدی انگاشته نشد. این فرایند یک سال بعد در آذرماه سال 1392و درحالیکه ایران و آمریکا به اعلام توافق اولیه نزدیک شده بودند وارد فاز جدیدی شد. روز سوم آذر در شرایطی که رسانهها و خبرنگاران مستقر در وین (پایتخت میزبان مذاکرات) منتظر نشست خبری مهمی از سوی وزرای خارجه ایران و آمریکا بودند، سفر ناگهانی سعود الفیصل، وزیر خارجه سعودی به اتریش توجه همه را جلب کرد. او پس از ورود به وین مستقیما عازم هتل محل برگزاری مذاکرات شده و ملاقاتی محرمانه با جان کری داشت. اگرچه در آن زمان جزئیات قابل توجهی از این سفر غیرمنتظره منتشر نشد، اما محمدجواد ظریف سالها بعد نکات مهمی را درباره آن مطرح کرد. او در اینباره میگوید: «آن روز تقریبا ما به توافق رسیده بودیم. همان تفاهمی که بعدها در لوزان مطرح شد. قرار بود عصر همان روز اعلام کنیم که روی کلیات توافق کردیم؛ اما به چه دلیلی به هم خورد؛ برخی معتقدند تماسهایی در واشنگتن با کاخ سفید گرفته شد و برخی میگویند در ملاقات فیصل و کری صحبتهایی رد و بدل شد... این مسئله دو سه ماهی ما را عقب انداخت.»
جولان لابیهای عربی علیه برجام
توافق هستهای میان ایران و گروه کشورهای 1+5 در نهایت با وجود مخالفت آشکار عربستان سعودی که به شکل بیسابقهای علنی شده بود به سرانجام رسید. اوباما در خاطرات خود از سفر به جده مینویسد: «مخالفت ملک عبدالله با برجام دست کمی از مخالفتهای بنیامین نتانیاهو نداشت. او لغو تحریمها را فرصتی برای ایران بهمنظور تقویت نفوذ منطقهای این کشور و در نتیجه تهدیدی برای امنیت کشورهای عربی میدانست.» اما این پایان کار نبود. لابیهای عربی در واشنگتن از فردای انعقاد توافق هستهای، دوشادوش لابیهای رژیم صهیونیستی حملات سازمان یافته علیه برجام و سیاستهای ایران را در سطح رسانهای، آکادمیک و سیاسی با تمرکز بر کنگره آمریکا آغاز کردند. به روایت شبکه الجزیره، حجم حمایتهای مالی کشورهای عربی (مشخصا عربستان سعودی و امارات) از لابیهای مخالف ایران به اندازهای است که میتواند نقطه عطفی در تاریخ روابط مراکز مالی با این گروهها باشد. «بنیاد دفاع از دمکراسی» و «گروه اتحاد علیه ایران هستهای» 2 نمونه از اصلیترین شبکه لابیهای آمریکایی هستند که با حمایت مالی ریاض و ابوظبی، فعالیت بیسابقهای را در سطوح مختلف برای ضربه به توافق برجام سازماندهی کردند. برای درک بهتر میزان اثرگذاری این لابیها میتوانیم به گزارش مفصل شبکه الجزیره در اینباره رجوع کنیم. در این گزارش با اشاره به نقش گروه اتحاد علیه ایران هستهای در تشدید فشارهای تحریمی علیه ایران آمده: این گروه، شبکه تحقیقاتی، رسانهای و سیاسی موازی با وزارت خزانه داری آمریکا به راه انداخته و در برخی موارد قبل از دولت آمریکا مسیر دور زدن تحریمهای ایران را کشف میکند. بسیاری از شرکتهای دارویی، ازجمله فایزر، لیلی، ابوت و مرک بهدلیل نگرانی از طرح نامشان در لیستهای این گروه بهطور خودکار فروش دارو به ایران را متوقف کردند.
نفوذ منطقهای و برنامه موشکی باید بخشی از توافق باشد!
علت نارضایتی کشورهایی نظیر عربستان سعودی و امارات از توافق هستهای برجام روشن است. به باور این کشورها، توافق برجام تنها نگرانیهای غرب از برنامه هستهای ایران را مرتفع کرده و دستاوردی برای رفع نگرانی ریاض یا ابوظبی نسبت به ایران نداشته است. انور قرقاش، وزیر مشاور در امور خارجه دولت امارات میگوید: ایران باید ابتدا نگرانیهای همسایگان خود از اقدامات نا امن کنندهاش را برطرف ساخته و سپس سراغ مذاکره با قدرتهای غربی برود. عادل الجبیر، وزیر خارجه پیشین سعودی نیز به صراحت از برنامه موشکی ایران و نفوذ این کشور در یمن، عراق، سوریه، لبنان و فلسطین بهعنوان عوامل تنش در منطقه یاد کرده و میگوید: هرگونه توافقی با ایران بدون حل این مسائل توافقی ناقص است!
موضع عربستان در قبال 3راهبرد آمریکا برای ایران
حسن نافعه، متفکر مشهور مصری که پیروزی بایدن در انتخابات را پیشبینی کرده بود هفته گذشته در مقالهای به بررسی سیاستهای احتمالی دولت بایدن در قبال ایران و همچنین موضع عربستان سعودی در اینباره پرداخت. به نوشته او، 3راهکار پیش روی آمریکا قرار دارد:
1- تداوم برنامه فشار حداکثری دولت ترامپ، بهگونهای که با تشدید فشارهای همه جانبه سرانجام ایران ناچار شود با پای خود به میز مذاکره بازگشته و شروط طرف مقابل را بپذیرد. این راهکار با شکست ترامپ در انتخابات عملا بینتیجه باقی مانده است.
2- استفاده از گزینه نظامی برای بمباران مراکز هستهای و موشکی ایران. این راهکار درصورت شکست برنامه فشار حداکثری مطرح میشود، اما نهادهای حاکمیتی آمریکا ازجمله پنتاگون، سازمان سیا و وزارت خارجه همواره بهدلیل پیامدهای احتمالی چنین حملهای برای متحدان آمریکا در منطقه با آن مخالفت کردهاند.
3- اقناع ایران برای بازگشت به مذاکره و تعامل حداقلی با این کشور از طریق لغو بخشی از تحریمها؛ راهکاری که از سوی دولت اوباما اجرا شده و حالا انتظار میرود با تشکیل دولت بایدن از سر گرفته شود. عربستان سعودی و امارات به همراه اسرائیل از مخالفان اصلی این راهکار هستند. آنها تداوم برنامه فشار حداکثری علیه تهران را راهکاری صحیح میدانند.
یکشنبه 23 آذر 1399
کد مطلب :
118627
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/QWXv0
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved