• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
یکشنبه 23 آذر 1399
کد مطلب : 118597
+
-

بازیکن‌سالاری و مربی‌کشی

چطور همه اصول حرفه‌ای فوتبال را ریشخند می‌کنیم؟


جدایی علیرضا منصوریان از تراکتور آنقدر پرحاشیه و غیرمنتظره بود که اخبار بعد از آن کمتر زیر ذره‌بین رفت؛ ازجمله اینکه سعید مهری، بازیکن مغضوب علیمنصور بلافاصله به تمرینات تراکتور بازگشت. مهری به‌دلیل اعتراضش به تعویض از سوی منصوریان در اختیار باشگاه قرار گرفته بود، اما برکناری آقای سرمربی کافی بود تا او هم فاتحانه به تمرینات برگردد. درنظر داشته باشید که اصول عجیب فوتبال ایران می‌گوید چون این بازیکن با منصوریان مشکل داشته و سرمربی هم کنار رفته، پس داستان ربطی به کل باشگاه پیدا نمی‌کند. درحالی‌که این ایده غلط است. اعتراض یک بازیکن به تعویض، بی‌احترامی به ساحت باشگاه است، نه اسم یک آدم خاص. بسیار خب؛ منصوریان رفت، اما باید مسئله مهری سر جای خودش مورد بررسی قرار می‌گرفت.
متأسفانه این روال در فوتبال ایران وجود دارد و گاهی مربی غضب‌کننده زودتر از بازیکن مغضوب ناچار به ترک تیم می‌شود. نمونه دیگرش را فصل گذشته در شهرخودرو مشهد داشتیم؛ جایی که سهراب بختیاری‌زاده به‌عنوان سرمربی مهدی رحمتی را در اختیار باشگاه قرار داد، اما خودش خیلی زود برکنار شد و مدیران تیم مشهدی همین آقای رحمتی را به جای او روی نیمکت نشاندند. این یعنی حتی فراتر از بازیکن‌سالاری؛ یعنی چیزی شبیه ریشخند کردن همه اصول حاکم بر فوتبال حرفه‌ای. برای اینکه به دیرپا بودن این سنت در فوتبال ایران پی ببرید، یادآوری می‌کنیم که نمونه کلاسیک این الگو مربوط می‌شود به اواخر دهه 70؛ جایی که مرحوم ناصرحجازی بعد از بازی با سایپا پرویز برومند را از استقلال اخراج کرد، اما گلر آبی‌ها خطاب به او گفت: «ببین خودت تا فردا هستی؟» و البته تصادفا حرف برومند درست از آب درآمد. ما در فوتبال ایران سنت پسندیده بازیکن‌سالاری را به مربی‌کشی هم تزیین کرده‌ایم. دست‌مان درد نکند!

این خبر را به اشتراک بگذارید