• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
یکشنبه 23 آذر 1399
کد مطلب : 118547
+
-

ذوق اعزام، شوق نبرد

اعزام جوانان و نوجوانان به جبهه

ذوق اعزام، شوق نبرد


با رویه‎‌‎ای که 2دولت ابتدایی انقلاب در قبال بحران‎‌‎ها پیش گرفتند، مردم به جایی رسیدند که تصور نمی‎‌‎کردند غیراز اجرای فرمان امام خمینی باید گوش به فرمان کسی دیگر باشند. دانشجو و کاسب و محصل هرآنچه داشتند را تعطیل و رها کردند تا حرف امام روی زمین نماند و ذوق و شوق وصف‎‌‎ناپذیر برای اجرای آن در هیچ قاعده و قواره‎‌‎ای نمی‎‌‎گنجید.
پس از آزادی خرمشهر اعزام‎‌‎ها فصلی شدند و بیشتر هم در نیمه‎‌‎دوم سال. وقتی عملیات بزرگی قرار بود آغاز شود و بسیج و سازمان تبلیغات و ائمه جمعه یارای کشاندن خیل عظیم جوانان را به جبهه نداشتند، امام خودشان وارد صحنه می‎‌‎شدند و جوانان هم امام را همراهی می‎‌‎کردند.
گاهی هم شرایط جنگ سخت می‎‌‎شد و موفقیت‎‌‎های کمتری به‎‌‎دست می‎‌‎آمد؛ مثل عملیات بدر و کربلای4 که روحیه‎‌‎ها ضعیف می‎‌‎شد و فقط چندکلمه پیام کافی بود تا روحیه مثبت را در جوانان بدمد و آنها هر سختی‎‌‎ای را تحمل کنند.
 مردم، خصوصا جوانان و نوجوانان اگر حرف امام روی زمین می‎‌‎ماند احساس گناه می‎‌‎کردند و عذاب وجدان داشتند. از این‎‌‎رو به‎‌‎مراتب نوجوانانی به‎‌‎خاطر نداشتن سن قانونی اجازه حضور در جبهه پیدا نمی‎‌‎کردند و با دستکاری کپی شناسنامه یا استفاده از شناسنامه برادرشان سعی داشتند به جبهه بروند. گرچه سعی می‎‌‎شد از نوجوانان در پشتیبانی استفاده شود، اما آنها قابل کنترل نبودند و به‎‌‎خاطر امام به خط مقدم می‎‌‎رفتند. مصداق بارز آن، شهید مرحمت بالازاده از اهالی گرمی اردبیل بود که در 13سالگی خودش را به خط مقدم رساند و به شهادت رسید.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید