سال مهاجران
ادبیات مهاجرت، ژانر جدیدی در ادبیات داستانی ایران بود
محمد مقدسی
سالهای اولیه انقلاب گذشته بود و جنگ در میانه بود. در سالهای قبل از انقلاب و در بحبوحه انقلاب اسلامی تعدادی از نویسندگان برای تحصیل یا دلایل سیاسی مهاجرت کرده بودند و در غربت داستانهای خود درباره احوالات مهاجران را منتشر میکردند. خوانندگان و ادبیاتدوستان ایرانی به بیشتر این آثار در زمان انتشارشان دسترسی نداشتند، اما در سالهای بعد کمکم این کتابها بهدست خوانندگان رسیدند و باب جدیدی با عنوان ادبیات مهاجرت را در ادبیات داستانی ایران گشودند.
در سال1365محمود گلابدرهای، نویسنده شوریدهحال و عارفمسلک آن سالها، تجربه سالهای مهاجرتش به سوئد را در رمان «دال» روایت میکرد و در آن به زندگی نویسندهای مهاجر میپرداخت. گلابدرهای زندگی دراماتیک و پرماجرایی داشت و سالهای بسیاری را در مهاجرت گذرانده بود و در سالهای بعد زندگیاش دراماتیکتر هم شد و حتی مدتی هم به دلایل غیرسیاسی به زندان افتاد. او در دهههای بعد ده سالی در آمریکا درویش مسلکانه زندگی کرد و به گفته خودش حدود6ماه از آن دوران را همخانه کن کیسی، نویسنده مشهور آمریکایی بوده. رمان دال مانند «ثریا در اغما» اثر اسماعیل فصیح گزارشی درباره مهاجران ایرانی بود که برای جذب شدن و حل شدن در جامعه سرد و غمزده سوئد تلاش میکردند و اغلب عاقبت خوشی نداشتند.
با گذشت 8سال از انقلاب اسلامی ایران، نویسندگان جوان برآمده از انقلاب کمکم از لحاظ تکنیکی و زبانی آثاری را پدید میآوردند که گواه پختهتر شدن آنها بود. جلودار این گروه از نویسندگان، سیدمهدی شجاعی، در این سال مجموعه داستان «دو کبوتر دو پنجره یک پرواز» را نوشت. شجاعی ایدههای تازه و شاعرانهای در فضای داستانهای جنگی داشت که به خوبی نشاندهنده دفاعمقدس واقعی بود که با همه مصایبش در میان مردمان معمولی شهرها و روستاها جریان داشت. سالها بعد با اقتباس از این مجموعه و داستان دیگری از کتاب «ضریح چشمهای تو»، فیلم سینمایی «تویی که نمیشناختمت» ساخته شد.
محسن مخلمباف که تازه سینما را کشف کرده بود، هنوز کاملا در سینما غرق نشده بود و در این سال رمان «باغ بلور» را نوشت. مخملباف در این رمان به زندگی زنان ایرانی میپرداخت که هر کدام مصایبی را در سکوت و تنهایی بر دوش خود حمل میکردند. او در این رمان سعی کرده بود داستانی روانشناسانه بنویسد و شخصیتهایش را به تقلید از محمود دولتآبادی به خوبی بشکافد، اما جوان بودن و نگاه سیاسی او سبب شده بود ردپای نویسنده در جای جای رمان خود را نشان دهد.