ستون اقتصاد
محسن نوربخش، آذر 1365 از ریاست بانک مرکزی برکنار شد
حمیدرضا محمدی
مرد اقتصادی بود. در دهه50 در دانشگاه کالیفرنیا، دیویس اقتصاد خوانده و دکتریاش را داشت و تخصص او، اقتصادسنجی، ریاضیات اقتصاد، اقتصاد بینالملل و تئوری اقتصاد بود.
«قبل از انقلاب با مرحوم شهیدبهشتی آشنا بودم. در سفرهایی که از آمریکا به ایران میآمدم، جلساتی با ایشان داشتم. بنابراین پس از انقلاب و بعد از بازگشت از آمریکا، در جلسات شهیدبهشتی که با هدف بررسی مسائل اقتصادی انجام میشد، شرکت کردم.»، درنتیجه «وقتی که دولت شهیدرجایی در مهر1359 تشکیل شد، ایشان در حال بررسی فهرست کابینه پیشنهادی خود بودند. من در فهرست بهعنوان وزیر اموراقتصادی و دارایی معرفی شده بودم. معرفی هم توسط شهیدبهشتی صورت گرفته بود.» و به این ترتیب، او وارد ساختار حکومت انقلابی شد.
سیدمحسن نوربخش، وقتی سیوسهساله بود، پس از خلع ید دولت ابوالحسن بنیصدر، پس از علیرضا نوبری، ازسوی محمدعلی رجایی، رئیس بانک مرکزی شد. «شهید رجایی حکم سرپرست وزارت اقتصاد و دارایی را برای من نوشتند و من از مهر1359 تا پس از چندماه که آقای دکتر [حسین] نمازی بهعنوان وزیر معرفی شدند، در این سمت بودم. پس از آمدن ایشان من قائممقام شدم و در پایان خرداد سال1360 بهعنوان رئیسکل بانک مرکزی معرفی شدم.»
اگرچه خود اذعان دارد که «تا آن زمان من تجربه هیچ کار اجرایی نداشتم.»، اما چون «احساس مسئولیتی که در ابتدای انقلاب برای همه وجود داشت، در من نیز بود»، وارد عرصه شد.
این در شرایطی بود که بنیصدر، چون او را از قدیم و از آمریکا میشناخت، چندان مورد قبولش نبود و حتی بنیصدر در جایی نوشته بود: «فلانی جوان زرنگی است، ولی باتوجه به سابقه آشنایی با [شهید] بهشتی، مناسب نیست». هرچند نوربخش معتقد بود «آقای بنیصدر رشتهشان اقتصاد نبود و اقداماتی که در زمان مسئولیت خودشان در مسئولیتهای مختلف انجام دادند، مشکلات اجرایی فراوانی را برای اقتصاد کشور ایجاد کرد».