• چهار شنبه 19 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 29 شوال 1445
  • 2024 May 08
پنج شنبه 20 آذر 1399
کد مطلب : 118352
+
-

تیپ‌شناسی شخصیت چارلی‌چاپلین که در تاریخ سینمای دنیا ماندگار شد

سلطان کمدی، اعتراض و نوع‌دوستی

سلطان کمدی، اعتراض و نوع‌دوستی

کمتر کسی به اندازه چارلی چاپلین توانست جادو را به پرده نقره‌ای بکشاند؛ هنرمندی که بیش از 75سال در صنعت سینما کار کرد و در طول دوران فعالیت هنری‌اش، 3بار موفق به گرفتن جایزه اسکار شد. درباره شخصیت مردی که در فیلم‌هایش حرف نمی‌زد، حرف و حدیث‌های فراوانی وجود دارد. منتقدان و روانشناسان زیادی ویژگی‌های شخصیتی چاپلین را تحلیل کرده‌اند.

 تولد و هویت رازآلود
کودکی چاپلین در لندن و در فقر و سختی گذشت. چاپلین ادعا می‌کرد که در سال1889 در محله‌ای در جنوب لندن متولد شده‌، اما سازمان‌های اطلاعاتی بریتانیا، فرانسه و آمریکا که در مورد او تحقیق کرده‌اند تاکنون به مدرک دقیقی مبنی بر مکان و زمان تولد چاپلین دست نیافته‌اند. خانواده چاپلین بیش از 40سال پس از مرگ او نامه‌ای در کشویی قفل‌شده پیدا کردند که در آن اشاره شده ‌بود که چاپلین در کمپ کولی‌ها در نزدیکی بیرمنگام متولد شده ‌است. پلیس فدرال آمریکا معتقد بود چارلی چاپلین در واقع یک یهودی روس با نام اصلی اسرائیل تورنشتین بوده‌ است. از طرف دیگر، اسکاتلندیارد با ارائه اطلاعاتی از سوی یک منبع اظهار کرد که ممکن است او در فرانسه متولد شده ‌باشد. اما اداره اطلاعات بریتانیا هرگز نتوانست مدارک تولد مربوط به چنین شخصی را پیدا کند و با وجود تحقیقات وسیع، هیچ نوعی مدارک و شواهدی برای اثبات این ادعاها پیدا نکرد. قدیمی‌ترین مدرکی که از چاپلین پیدا شده، گذرنامه‌ای است که در سال1920 صادر شده ‌است. والدین چاپلین هنرمندانی در سالن بزرگ لندن و هر دو بازیگر و آوازه‌خوان بودند، اما پیش از آنکه چاپلین سه‌ساله شود از هم جدا شدند. چارلی آواز خواندن را از مادرش آموخت. پدرش الکلی شد و کمتر با چارلی ارتباط داشت. بعدها مادر چاپلین دچار بیماری روانی و در آسایشگاهی در حوالی لندن بستری شد.

 کمال‌گرایی بی‌اندازه
چاپلین در کارش یک کمال‌گرای بی‌رحم بود و تا وقتی نتیجه کار کاملا منطبق بر خواسته‌اش نمی‌شد، رضایت نمی‌داد. عشقش به تجربه کردن اغلب به‌معنای آن بود که موقع فیلمبرداری، برداشت‌های بی‌شماری باید انجام می‌شد و دوباره‌سازی کل صحنه در کار او چیز عجیبی نبود. برای اینکه به نتیجه دلخواه برسد، از هیچ تغییر و ریسکی هراس نداشت و گاهی این کار را با بی‌رحمی ویژه خود انجام می‌داد. گاهی فیلمش را با یک بازیگر نقش اصلی آغاز می‌کرد و وقتی در میانه راه می‌دید که در انتخاب بازیگر اشتباه کرده، بازیگر جدیدی انتخاب می‌کرد و فیلم را از نو می‌ساخت. بررسی آثار و زندگی چاپلین نشان می‌دهد او از افرادی نبود که شهرت، آنان را متوقف می‌کند چرا که در 27سالگی بسیار مشهور بود ولی سختکوشی را رها نکرد و هر روز به موفقیت و پیشرفت بیشتری دست پیدا کرد. مبارزه با ناملایمات از دیگر ویژگی‌های شخصیت چاپلین است، آنطور که در کتاب‌های مربوط به زندگی او آمده در شرایطی که از وضعیت فیلمسازی و فشار استودیوها به تنگ آمده بود، با کمک 2نفر دیگر از هنرمندان، استودیویی تاسیس کرد و کارگردانی و تهیه‌کنندگی کارهایش را برعهده گرفت. چاپلین بیش از 700 بار کارکردن با طناب سیرک را تمرین کرد تا بتواند لحظه‌ای از آن را برای فیلمی به همین نام ثبت کند، هر صحنه را بارها و بارها تکرار می‌کرد و خودش گفته است که کار، زندگی است و من زندگی را دوست دارم.

 مبارزه در برابر دیکتاتوری
یکی از ویژگی‌های پررنگ شخصیت چاپلین، اعتراض تند و علنی او بر فضای دیکتاتوری حاکم بر جوامع و انتقاد همراه با تمسخر سیاستمداران قدرتمند و زورگو بود. در «دیکتاتور بزرگ» که در سال1940 ساخته شد، محور داستان استهزای تند و تیز رژیم‌های هیتلر و موسولینی بود. چاپلین در این فیلم حرف‌های همیشگی خود را با صدایی بلندتر زد و درباره این فیلم در همان دوران گفته بود:«می‌خواهم بازگشت مهربانی و شرف را ببینم. من فقط یک انسانم که می‌خواهد کشورش دمکراسی واقعی را ببیند». نمایش این فیلم در آلمان ممنوع شده بود. با شروع جنگ سرد، چاپلین چشم روی بی‌عدالتی‌هایی که می‌دید به نام مبارزه با کمونیسم در کشور منتخبش یعنی آمریکا رخ می‌دهد، نبست. در سال1952 دادستان کل آمریکا اعلام کرد چاپلین که آن زمان برای تعطیلات به انگلیس رفته بود، دیگر اجازه بازگشت به آمریکا را ندارد، مگر آنکه شایستگی اخلاقی خود را ثابت کند. چاپلین که از این قضیه خشمگین شده بود، ایالات متحده را ترک کرد و در مزرعه کوچکی در سوئیس ساکن شد. شخصیت مبارز و منتقد او شاخصه بارز وجودش بود، عده‌ای حتی او را متفکری دانسته‌اند که برای بیان شیرین واقعیت‌های تلخ زندگی بشری، لباس دلقک‌ها را پوشید. کارنامه او نشانه جهت‌گیری سیاسی و معترضانه اوست اما خودش گفته «من یک هنرپیشه هستم نه سیاستمدار... اما سیاستمداران آمریکایی این را قبول نداشتند».

 نوع‌دوستی، صفت بارز هنرمند
هرچند چاپلین به‌دلیل انتخاب‌هایش در زندگی شخصی و ازدواج‌های ناموفق و روابط متعدد، از نظر بعضی افراد چهره‌ای محبوب محسوب نمی‌شد، از نظر بیشتر مردم چهره‌ای اخلاق‌گرا در مواجهه با موضوعات اجتماعی بود. در آثار او، انسانیت و نوع‌دوستی موج می‌زند به‌طوری که در فیلم‌های «بچه» و «روشنی‌های صحنه» این نوع نگاه محور داستان فیلم است که در اولی ولگرد، سرپرستی یک بچه را به‌عهده می‌گیرد و عشق و محبت خود را نثار او می‌کند و در دومی نیز بازیگر با نجات جان دختری که خودکشی کرده، او را به زندگی امیدوار می‌کند و دست آخر هم با بزرگ‌منشی از زندگی او بیرون می‌رود. او تلاش کرد چهره‌ای متفاوت از طبقه فقیر جامعه نشان دهد؛ طبقه‌ای که تلاش می‌کند به ثروت برسد اما شرافتمندی را کنار نمی‌گذارد. هرچند چاپلین در همه فیلم‌ها، لباس ولگرد را حفظ کرد ولی در هر فیلم چیزی با خود داشت که نشانه شغل و مقام خاصی چون نانوا، مستخدم قهوه‌خانه، کمک دندانساز و مانند آن بود. فراتر از دورانی تاریخی از سینما که چاپلین در آن زیست، او ویژگی‌ای را همراه داشت که مردمان تمام اعصار با او همراهی می‌کنند. او متحد حاشیه‌نشین‌ها بود، زبان افرادی که جایی برای صحبت‌کردن ندارند. چاپلین، نمادی از مردم فراموش‌شده است و همین او را زنده نگه‌داشته است.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید