• پنج شنبه 20 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 1 ذی القعده 1445
  • 2024 May 09
پنج شنبه 20 آذر 1399
کد مطلب : 118350
+
-

سهیل رضایی، روانشناس، می‌گوید برای غرق نشدن در اندوه باید دلخوشی‌های کوچک را پیدا کنیم

اندوه، همیشگی نیست

اندوه، همیشگی نیست

نیلوفر ذوالفقاری

وقتی کرونا تازه همه‌گیر شده بود، تصور نمی‌کردیم قرار است مدت‌ها با بیماری و پیامدهای آن دست و پنجه نرم کنیم. نخستین هفته‌های خانه‌نشینی و قرنطینه را، با وجود اینکه ترسیده و نگران بودیم، با امید سپری کردیم و سعی داشتیم روحیه شخصی و جمعی را حفظ کنیم. همین شد که شروع کردیم به پختن نان و شیرینی و پیتزا در خانه، امتحان کردن ورزش‌های خانگی و حرف زدن درباره همه کارهایی که می‌توانستیم در این فرصت تعطیلی اجباری انجام دهیم. اما کم‌کم خسته شدیم، آمارهای روزانه نشان داد هر بار چندین خانواده داغدار می‌شوند و در کنار نگرانی و ترس، غم و اندوه به احساس پررنگ جامعه تبدیل شد. واقعیت این است که کرونا هنوز خیال رفتن ندارد و این ما هم هستیم که باید یاد بگیریم چطور تا حد امکان خود و عزیزانمان را از فضای غصه و ناراحتی دور نگه‌داریم و بهانه‌های ساده شادی را پیدا کنیم تا برای ادامه این راه روحیه داشته باشیم. سهیل رضایی را به‌عنوان چهره‌ای که بر روانشناسی تحلیلی تأکید دارد، می‌شناسیم.



در غم غرق نشویم
تصور کنید تمام ذهن‌تان را، فکر کردن به اینکه بالاخره کرونا چه زمانی تمام می‌شود پر کند، معلوم است که بعد از مدتی حال روحی بدی را تجربه خواهید کرد؛ چون پاسخ این سؤال را پیدا نمی‌کنید. از آن بدتر، ممکن است به این فکر کنید که کرونا دیگر هیچ‌وقت از زندگی ما نمی‌رود و قرار است همه این هراس‌ها و غم‌ها را تا آخر عمرمان تحمل کنیم. بد نیست به‌خودمان یادآوری کنیم که هیچ‌چیز در این دنیا، جاودان نمانده و هر اتفاقی، دوره‌ای دارد که کوتاه یا طولانی، سپری می‌شود و می‌گذرد. بنابراین نه خوشی‌ها همیشگی هستند و نه ناراحتی‌ها. وقتی بدانیم این دوره سختی و تلخی گذراست، امیدمان را از دست نمی‌دهیم و در غم و اندوه غرق نمی‌شویم. این روزها که کنترل بسیاری از کارها از اختیار ما خارج شده، وقت فکر کردن به برنامه‌های بلندمدت و آینده‌های دور نیست و باید نگاهمان را، به زمانی نزدیک‌تر معطوف کنیم. اگر مدام درباره زمانی که کرونا تمام‌شده و کارهایی که قرار است آن زمان انجام دهیم، خیال‌پردازی کنیم، با طولانی شدن دوره حضور این ویروس در دنیا، ما هم روزبه‌روز کلافه‌تر و غمگین‌تر می‌شویم.

دیدن دلخوشی های کوچک
البته که آینده‌نگری همیشه ویژگی مثبتی بوده و درباره آن توصیه‌های فراوانی وجود دارد، اما نباید اجازه دهیم توجه به آینده و نگرانی درباره آن، حال فعلی ما را خراب کند. این روزها وقت برنامه‌ریزی برای آینده نیست، بهتر است روی امروز و کارهایی که همین حالا می‌توانیم انجام دهیم تمرکز کنیم. به این فکر نکنید که بعدها رسیدن به چه نقطه‌ای یا داشتن چه چیزی شما را خوشحال می‌کند، به همین امروز توجه کنید و لذت‌های ساده‌ای که حال شما را، حتی اندک و کوتاه‌مدت خوش می‌کند. با این کار در واقع حالت پایداری در روح خود ایجاد می‌کنیم تا این روزها را بهتر بگذرانیم، این به‌معنای داشتن توقع زیادی از خودمان نیست. شبیه به بیماری که در مرحله اول وقتی حال خوبی ندارد، برایش سرم تزریق می‌کنند تا فقط کمی بهتر شود، معلوم است که کسی از بیمار توقع ندارد با سرم گرفتن، بلند شود و راه برود یا بدود! 

پذیرش زندگی جدید
هرقدر هم که از وضعیت پیش آمده ناراضی و ناراحت هستیم، ناچاریم خودمان را با شرایط وفق دهیم. بهتر است با شکل جدید زندگی در دنیا هماهنگ شویم و آن را بپذیریم. آن وقت است که شاید جنبه‌های مثبتی هم در این شکل جدید پیدا کنیم. حتی ممکن است کم‌کم رؤیاهای جدیدی در ما متولد شود. مثلا بسیاری از کسب و کارها که ناچار شدند دفتر کار یا فروش خود را تعطیل کنند، بخش آنلاین فعالیت‌های خود را تقویت کرده‌اند و به نقطه‌ای رسیده‌اند که حالا مشغول هدف‌گذاری‌های جدید در این مسیر تازه هستند. هرچند منتظر آن نبودیم، اما این فرصتی است که کرونا ایجاد کرد تا بسیاری از فعالیت‌ها و کسب و کارها، به شکل آنلاین و مجازی ادامه و گسترش پیدا کنند. بپذیریم که دیگر جایی برای رؤیاهای قدیمی نمانده؛ رؤیاهایی که حسرت به همراه دارند؛ حسرت‌هایی که می‌دانیم امکانی برای حذفشان نیست، به غم و ناامیدی می‌رسند و این احساس در بعضی افراد به‌خودنابودگری و رفتن سراغ تسکین‌های مضر مثل مواد‌مخدر یا تفریحات ناسالم منجر می‌شوند.

غم ها را مرور نکنید
برای اینکه در غم و ناراحتی احاطه نشوید، باید با افرادی که مدام از مشکلات، بیماری و غم حرف می‌زنند قاطعانه برخورد کنید. مخصوصا در جایی که بچه‌ها حضور دارند، باید به‌شدت از تکرار این حرف‌ها خودداری کنید تا تصویر وحشتناکی از جامعه در ذهن‌شان ثبت نشود. باید مرزی را برای گفتن و شنیدن از نگرانی‌ها و غصه‌ها مشخص کنید که در حد توان روحی شما باشد؛ چون بیش از آن به شما آسیب می‌زند. به اطرافیانتان درصورت لزوم یادآوری کنید که با تکرار تلخی‌ها، به افراد آزاردهنده‌ای برای دیگران تبدیل خواهند شد. خبرهای ناراحت‌کننده را دنبال نکنید و دنبال شنیدن آن بخش از اخبار باشید که اطلاعاتی به شما می‌دهند، مثلا بهتر است به‌جای تمرکز بر آمار کشته‌های کرونا، با بهبودیافته‌ها و تجربه‌شان از این بیماری حرف بزنید. شنیدن خبرهای تلخ به شکل افراطی بدون اینکه متوجه شوید شما را ذره‌ذره به گرداب ناامیدی و غم می‌کشانند. در نهایت قرار نیست نسبت به ناراحتی بقیه آدم‌ها بی‌تفاوت باشیم، اما تبدیل شدن تک‌تک ما به افراد غمگین و غصه‌دار، هیچ کمکی به‌خودمان و دیگران نخواهد کرد.

انتظار، کلافه می‌کند
منتظر بودن برای تمام شدن وضعیت فعلی، خود چالش بزرگی است که این مسیر را طولانی‌‌تر می‌کند و هزینه‌های روانی، شخصی و اقتصادی افزایش پیدا می‌کند؛ چون همه ما به‌دنبال این هستیم که این بحران کی تمام می‌شود؟ درحالی‌که متخصصان اعلام کرده‌اند این بحران احتمالا یک‌سال دیگر هم با ماست و باید برای زیستن با این ویروس آماده باشیم. این حرف شبیه این است که بگوییم تصادف و کشتار جاده‌ای کی تمام می‌شود؟ سوانح جاده‌ای وجود دارد و ما یاد گرفته‌ایم کمربند ایمنی ببندیم و ترمز ای‌بی‌اس داشته باشیم و... . 
ما باید هر چه زودتر برنامه‌های همزیستی با این ویروس را تنظیم کنیم و وارد کارزار زندگی بشویم. وقتی منتظریم تا این بحران تمام شود، در حقیقت به‌جای هزینه پیشگیری بر هزینه درمان تأکید کرده‌ایم. آدم‌ها با این انتظارات روانی سر می‌کنند و زمانی که تمام نمی‌شود، کلافه هستند و با کلافگی احساس ناامیدی دارند و هزینه برای آنها بی‌اهمیت می‌شود؛ چون کلافگی، اضطراب و ناامیدی را بالا می‌برد.

فکر نکردن ممکن نیست
اگر به شما بگویند به یک فیل قرمز فکر نکنید، قطعا دیگر به هیچ‌چیز جز فیل قرمز فکر نخواهید کرد! پس دنبال این نباشید که برای اندوهگین نبودن، باید درباره چه چیزهایی فکر نکنید. فکرها، با انکار شدت می‌گیرند و حذف نمی‌شوند. به‌جای آن، سراغ چیزهایی بروید که باید درباره آنها فکر کنید. به می‌خواهم‌ها فکر کنید، نه چیزهایی که نمی‌خواهید. این روزها باید به دلخوشی‌های خیلی کوچک توجه کنیم؛ خوشی‌هایی که وقتی اراده می‌کنیم می‌توانیم به آنها برسیم. مثلا همین که می‌توانیم تلفنی با عزیزی حرف بزنیم باید به بهانه دلخوشی ما تبدیل شود، نباید به اینکه اگر می‌شد او را از نزدیک می‌دیدم بهتر بود، فکر کنیم. کتاب مربوط به یک دوره آموزشی را بخوانیم و لذت ببریم، نه اینکه مدام با خودمان بگوییم‌ ای‌کاش کلاس آموزشی آن برگزار می‌شد و ما در آن شرکت می‌کردیم. انتظارات ما باید متفاوت شود تا سطح رضایت‌مان بالا برود. زمان آن است که از خودمان بپرسیم با هرچه داریم، چه شادی می‌توانیم برای خودمان و خانواده به‌وجود بیاوریم؟

تمرکز روی شادی‌های ساده و لذت‌هایی که اصطلاحا دم‌دست هستند، در شرایط بحرانی پایداری ما را حفظ می‌کند. این روزها وقت این است که توقعات بزرگ و عجیب و غریب از خودمان و دنیا نداشته باشیم
 

این خبر را به اشتراک بگذارید