میثم رادپور، کارشناس بازار ارز در گفتوگو با همشهری پیشبینی میکند
اثر تورم و حذف احتمالی دلار 4200تومانی بر بازار ارز
اعطای تخفیف 10هزار میلیارد تومانی از مسیر توزیع دلار 4200تومانی برای بازار ارز عدد کوچکی نیست و حذف آن موجب کاهش فشار بر بازار میشود
تصمیمات و سیاستگذاریهای دولت همواره بر روند بازارها تأثیرگذار است و قیمتها در بازارهای ارز، طلا، سکه، مسکن و سرمایه تحتتأثیر این تصمیمات دچار تغییرات گاه شدید میشود. چهارشنبه گذشته لایحه پیشنهادی بودجه دولت برای سال 1400تقدیم مجلس شد تا بررسی جزئیات برنامه دولت برای مخارج یک سال آینده آغاز شود. جزئیات برنامه مالی دولت چه تأثیری بر بازار ارز کشور خواهد داشت؟ با میثم رادپور، کارشناس بازار ارز و سرمایه در این زمینه گفتوگو کردهایم.
لایحه بودجه 1400تقدیم مجلس شده و بهنظر میرسد احتمال حذف دلار 4200تومانی یکی از مهمترین نکات آن باشد. تأثیر این تصمیم بر بازار ارز چه خواهد بود؟
حذف دلار 4200تومانی بیشتر از اینکه یک انتخاب باشد، یک اجبار است و اگر دولت آن را حذف نکند، فشار بیشتری بر بازار وارد میشود. فروش ارز به قیمت پایین از یکسو نقدینگی کمتری را بهدست دولت میرساند و از سویدیگر نقدینگی کمتری را به بانک مرکزی میدهد. آنچه روشن است اینکه این نوع ارز اجبارا باید حذف شود و حذف آن خبر خوبی است که از فشارهای بیشتر روی بازار ارز جلوگیری میکند. تخفیف 10هزار میلیاردی برای بازار ارز عدد کوچکی نیست و حذف آن موجب میشود فشارهایی که بهدلیل تخصیص غیربهینه ارز به یکسری از اقلام به بازار ارز وارد میشد، برداشته شود. مهم است که ارز به قیمت بازار فروخته شود؛ چون در چنین شرایطی حجم بیشتری از تقاضا پاسخ داده میشود؛ یعنی گویی عرضه بیشتر شده است. از سوی دیگر، وقتی از توزیع رانت جلوگیری میشود، فشار تقاضا هم بر بازار ارز کمتر میشود؛ چون طرف عرضه ارزش بیشتری پیدا کرده است؛ درحالیکه توزیع ارز دولتی طرف عرضه را تضعیف میکند.
پیشبینی شما از تأثیر دیگر عناصر بودجه 1400ازجمله قیمت و میزان فروش نفت بر بازار ارز چیست؟
اگر دولت مخارج زیادی داشته باشد و کسری افزایش یابد، این بر تورم تأثیرگذار است.
آیا فروش 2میلیون بشکه نفت با قیمت 40دلار به واقعیت نزدیک است؟
آنچه اهمیت دارد این است که دولت مخارج خود را چگونه دیده است. دولتها ابتدا مخارج خود را مینویسند و بعد به این سمت میروند که حالا این مخارج را از کدام منابع تامین کنند. راهحل دولت برای کسری بودجه هم معمولا فروش داراییهای مالی است؛ بدون اینکه برآورد کند که بازار گنجایش دارد یا خیر. به اعتقاد من طرف تأثیرگذار بودجه، مخارج دولت است، نه قیمت برآوردی برای فروش نفت.
خب، اثر این موضوع بر بازار ارز چه میتواند باشد؟
اگر مخارج بالا باشد، درنهایت به کسری بودجه تبدیل میشود و این کسری از مسیر تورم، بازار ارز را تحت فشار قرار میدهد. اعتقادم این است که ما به جای اینکه روی منابع ارزی تکیه کنیم -که یک تخمین خواهد بود- باید روی مخارج تکیه کنیم؛ زیرا مخارج درنهایت باید تامین شود و هرچه از محل تخمینها تامین نشود با فروش داراییهای مالی تامین خواهد شد. وقتی فروش داراییهای مالی زیاد میشود، به معنی کسری بزرگتر در بودجه است و کسری بودجه چه از محل انتشار اوراق و چه استقراض از بانک مرکزی تامین شود، تورمزاست.
پس به عقیده شما بودجه خوشبینانه نوشته شده و در عمل افزایش تورم را خواهیم داشت؟
نظر غالب این است که انتشار اوراق آثار تورمی کمتری خواهد داشت، ولی بهنظر من بهویژه در ایران که دولت نرخ بهره بالایی برای فروش داراییهای مالی درنظر میگیرد، کسری بودجه به هرحال خود را بهصورت تورم در آینده نشان خواهد داد. اگر اشتباه نکنم90هزار میلیارد تومان فروش دارایی مالی در بودجه سال آینده درنظر گرفته شده؛ یعنی مخارج دولت به قدری است که 90هزار میلیارد تومان کسری پیشبینی شده تازه این رقم با وجود پیشبینیهای خوشبینانه برای فروش 2میلیون بشکه نفت در روز با قیمت 40دلار لحاظ شده است.
اگر احیانا درآمد نفتی مدنظر دولت محقق نشود، واکنش بازار ارز چه خواهد بود؟
اگر این کسری بودجه بهدلیل نگاه خوشبینانه در نوشتن بودجه، در عمل دچار انحراف شود، آن زمان است که به بازار ارز فشارهای بیشتری برای افزایش نرخ وارد خواهد آمد.
دولت چه راه دیگری برای تامین کسری بودجه خواهد داشت؟
90هزار میلیارد تومان کسری یا باید از بازار سهام تامین شود که در بازار سهام در یکی از بهترین دورههای آن در نهایت 80هزار میلیارد سهام فروخته شد. از سوی دیگر اگر دولت بخواهد اوراق خزانه بفروشد، این کار باعث افزایش نرخ بهره خواهد شد. پس هیچ راهحل سادهای برای تامین کسری بودجه وجود ندارد و بهنظر میرسد این میزان کسری بودجه با وجود خوشبینیهای فعلی میتواند بسیار بزرگتر شود و بزرگتر شدن آن فشارهای تورمی را افزایش خواهد داد.
اثر تحولات بینالمللی بهویژه تغییر رئیسجمهوری آمریکا چه خواهد بود؟
اگر با تغییرات سیاسی که در آمریکا اتفاق افتاده شاهد اخبار مثبتی باشیم و کسری بودجه در همین حد 90هزار میلیارد دلار بماند، میتوان انتظار داشت که قیمت ارز کنترل شده بالا برود، اما اگر کسری بودجه ما چیزی در حد سال 99یعنی معادل 250هزار میلیارد تومان باشد، کسری بودجه کار دستمان میدهد و متأسفانه شاهد بروز تورمهای بسیار جدی خواهیم بود.
با توجه به این مقدمات، پیشبینی شما از آینده بازار ارز چیست؟
از آنجا که منابع ارزی ته کشیده باید به این فکر کنیم که قیمت ارز حداقل به اندازه تورم یا میزان رشد نقدینگی افزایش پیدا میکند. هرقدر نقدینگی افزایش داشته باشد به همان میزان رشد نرخ ارز را شاهد خواهیم بود. اگر خوشبینانهتر نگاه کنیم و محیط آرامتری داشته باشیم باید ببینیم میزان تورم چقدر است تا بتوان قیمت ارز را پیشبینی کرد. بهدلیل یارانههایی که دولت پرداخت میکند، رشد نقدینگی میتواند لااقل در کوتاهمدت بالاتر از تورم باشد. تورم هم همانطور که گفتم به کسری بودجه وابسته است؛ اگر کسری بزرگ داشته باشیم، تورم 40درصدی خواهیم داشت و شرایط بسیار دشوار امسال برای سال آینده هم قابلانتظار است. ماندن کسری بودجه در محدوده پیشبینی شده دولت در لایحه بودجه سال آینده میتواند تورم را در محدوده 20تا 25درصد نگه دارد و فشار کمتری به بازار ارز وارد کند. با این حال در شرایط کنونی نرخ ارز در اقتصاد ایران نمیتواند تثبیت شود؛ مگر اینکه اتفاقاتی بیفتد که در شرایط امروز قابل پیشبینی نیست.