ایران و آینده روابط آذربایجان- ارمنستان
بهرام امیراحمدیان- کارشناس مسائل اوراسیا
سازمان ملل و شورای امنیت در اوایل دهه1990، به کنفرانس امنیت و همکاری در اروپا که بعدا به سازمان امنیت و همکاری اروپا تغییر نام یافت، ماموریت دادند تا به حلوفصل مناقشه بر سر منطقه ناگورنو- قرهباغ کمک کند. سازمان امنیت و همکاری اروپا نیز گروهی را با عنوان «گروه مینسک» تشکیل داد که اعضای اصلی آن، 3عضو دارنده حق وتو در شورای امنیت هستند؛ آمریکا، روسیه و فرانسه. این کشورها یک خط تماس میان دو دولت متخاصم ایجاد کردند و بر آتشبس شکل گرفته در سال1994 نظارت داشتند.
طی سالهای بعد اما برای حلوفصل بحران قرهباغ هیچ اتفاق مثبتی در چارچوب این گروه رخ نداد. سیاست جمهوری آذربایجان در این سالها مبتنی بر پیگیری کانالهای دیپلماتیک برای حل مناقشه قرهباغ و بازگرداندن سرزمینهای تصرفشده توسط نیروهای نظامی ارمنستان بود. درواقع باکو از سال1994 تا سالجاری یعنی حدود 26سال فرصت خرید داشت تا بتواند در قامت یک کشور قویتر برای پایاندادن به بحران قرهباغ وارد عمل شود. طی این مدت دولت آذربایجان سعی کرد با جذب سرمایهگذاری خارجی، وضعیت اقتصاد نابسامان این کشور را سامان دهد. بعد از سالها، جمهوری آذربایجان به لحاظ قدرت اقتصادی و نظامی به جایگاهی رسید که توانایی جنگیدن در یک جنگ تازه و همچنین پیشروی در سرزمینهای اشغالشده را داشت.
قرهباغ بهدلیل کوهستانیبودن دارای یک موقعیت ژئواستراتژیک ویژه است و نیروهای آذربایجانی همیشه در ادامه این منطقه در دشت مستقر بودهاند. به همین دلیل این نیروها نسبت به نیروهای ارمنی در موقعیت ضعف قرار داشتند. آذربایجان طی سالهای اخیر ضعف ژئواستراتژیک خود را با خرید ادوات نظامی پیشرفته، جتهای جنگنده و بهخصوص پهپادها جبران کرد تا در زمان مناسب بتواند برای بازپسگیری سرزمین خود اقدام کند. قدرت برتر نظامی آذربایجان با حمایت ترکیه درنهایت باعث شد شهر شوشه که طی 30سال گذشته در کنترل نیروهای ارمنی بوده، بهدست نیروهای آذربایجانی بیفتد. این شهر در نزدیکی استپاناکرت، مرکز قرهباغ، قرار دارد و ادامه پیشروی آذربایجانیها ممکن بود به سقوط کامل قرهباغ منجر شود. همین مسئله باعث شد تا نخستوزیر ارمنستان با میانجیگری روسیه، پای توافق صلح با همسایه خود را امضا کند.
در چارچوب توافقنامه صلح، نیروهای ارمنستان 7منطقه متعلق به آذربایجان را تخلیه کرده و کنترل آنها را پس از 3دهه به نیروهای آذربایجانی واگذار کردند. طبق این توافقنامه همچنین یک کریدور 5کیلومتری بین خاک ارمنستان و منطقه قرهباغ باز شده است تا ارتباط میان دو طرف برقرار شود. مالکیت و حاکمیت این کریدور که بهنام کریدور لاچین شناخته میشود، در اختیار آذربایجان خواهد بود اما کنترل امنیتی آن در دست نیروهای روسیه است. همزمان براساس بند9 توافقنامه صلح، یک کریدور به طول 40کیلومتر در امتداد مرزهای ایران با عبور از خاک ارمنستان، جمهوری آذربایجان را به نخجوان متصل میکند. آنچه طی هفتههای اخیر به اشتباه از سوی برخی مطرح شده، این است که اکنون با ایجاد کریدور ارتباطی میان جمهوری آذربایجان و نخجوان، ارتباط میان ایران و ارمنستان قطع شده است. عدمآگاهی از تعریف کریدورها باعث مطرحشدن چنین اظهارنظرهای اشتباهی میشود. ایران و ارمنستان، هر دو بر مرزهای خود حاکمیت دارند و این حاکمیت را هیچ دولت ثالثی نمیتواند لغو کند.
طی تمام این سالها، بهدلیل وجود تخاصم میان باکو و ایروان، ارتباط میان جمهوری آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان از طریق خاک ایران انجام میشده است. برخی مطرح کردهاند که ایجاد کریدور جدید در آن سوی رود ارس، مزیت ایران بهعنوان مسیر ترانزیتی میان آذربایجان و نخجوان را از بین خواهد برد. واقعیتهای میدانی اما حکایت دیگری دارند. کامیونهای نخجوان برای رسیدن به خاک آذربایجان باید از مرز ارمنستان عبور کنند، چراکه کریدور ایجادشده به هر حال همچنان بخشی از خاک ارمنستان است و قوانین این کشور در آن اجرا میشود. بازرسیهای گمرکی در مرز ارمنستان که احتمالا با سختگیریهای مضاعف همراه خواهد شد، مسیر کریدور را برای کامیونهای آذربایجانی در مقایسه با مسیر ایران، به یک مسیر کند و نهچندان ایدهآل تبدیل خواهد کرد. فراموش نکنیم که در آن سوی خاک ارمنستان، بازرسیهای گمرکی و امنیتی مضاعف هنگام خروج کامیونها از مرز ارمنستان و ورود به مرز آذربایجان نیز انجام خواهد شد؛ پروسهای که بسیار زمانبر خواهد بود و مشکلات زیادی را برای کامیونداران ایجاد خواهد کرد. بنابراین دلیلی ندارد که آذربایجانیها حتی با ایجاد کریدور جدید، مسیر ایران را که سالها بدون هیچ مشکلی در آن تردد داشتهاند، ترک کنند. برخی معتقدند ایران با توجه به توافق صلح شکل گرفته، از معادلات قرهباغ حذف شده و نقش خود را در معادلات این منطقه از دست داده است. نگاهی به وضعیت منطقه نشان میدهد که ایران همچنان در آینده مسئله قرهباغ و روابط میان 2 همسایه شمالی خود جایگاه مهمی خواهد داشت. ایران از یک سو، مسیر ترانزیتی امنی را برای کامیونهای جمهوری آذربایجان و جمهوری نخجوان فراهم کرده و از سوی دیگر با احداث پلی روی رود ارس، امکان دسترسی ارمنستان به آبهای جنوب را فراهم کرده است. ارمنستان بهخاطر احداث این پل که «پل دوستی» نام دارد و همچنین تامین مسیر دسترسی به آبهای جنوب، همیشه خود را مدیون ایران دانسته است. فارغ از این، ایران از سال2005 به ارمنستان گاز فروخته است. از سوی دیگر، ایران برای آذربایجان عملیات سوآپ گازی انجام داده است. از خاک آذربایجان گاز دریافت کرده و به همان میزان، گاز را از طریق خط لوله به نخجوان تحویل داده است. بنابراین ایران همیشه در تعامل با همسایگان شمالی خود، نقش بارزی داشته و این نقش را هرگز از دست نخواهد داد. در آینده منطقه حتی زمینههای جدیدی برای بازیگری ایران فراهم شده است. سرزمینی که در شمال مرزهای ایران به عرض حدود 90کیلومتر بهتازگی از اشغال نیروهای نظامی ارمنستان خارج شده و در اختیار جمهوری آذربایجان قرار گرفته، اکنون ویرانه است. نیروهای ارمنستان در واقع یک زمین سوخته تحویل جمهوری آذربایجان دادهاند. آنها پس از تخلیه مناطق متعلق به آذربایجان، هر آنچه توانستهاند را سوزانده و ویران کردهاند. بازسازی این مناطق بدونشک زمینه خوبی برای همکاریهای اقتصادی میان ایران و جمهوری آذربایجان بهویژه با حضور بخش خصوصی دو طرف خواهد بود. قبل از آغاز بازسازی، آنچه اهمیت بسیار دارد، مینروبی مناطقی است که به خاک جمهوری آذربایجان بازگشته است. نیروهای نظامی ارمنستان بهدلیل شرایط خاص منطقه، طی بیش از 2دهه گذشته بخشهای وسیعی از سرزمینهای تحت کنترل خود را مینگذاری کردهاند و پاکسازی این مناطق نیازمند صرف هزینه و زمان خواهد بود. ایران با توجه به تجربه بسیار خوبی که در زمینه مینروبی مناطق جنگی دارد، میتواند به جمهوری آذربایجان در این زمینه کمک کند. امکان کشت مشترک نیز میان ایران و آذربایجان وجود دارد. سد خداآفرین پروژه مشترکی است که میان 2 کشور انجام شده است. نیمی از این سد بهدلیل قرار گرفتن در مناطقی که سابقا در کنترل نیروهای ارمنی بوده، فعال نشده است. فعالشدن این بخش از سد میتواند زمینه همکاری برای کشت مشترک میان 2کشور را فراهم کند. ایران در زمینه راهسازی نیز تجربه بسیار خوبی دارد و شرکتهای ایرانی پیش از این در برخی کشورهای آسیای میانه تجربه ساخت جاده را دارند. جادههای مناطق آزادشده کاملا فرسوده است و آذربایجان نیازمند شرکایی برای ترمیم و توسعه این جادههاست. ایران در مقایسه با ترکیه، با توجه به مجاورت و تجربه کاری، میتواند پروژههای مهمی را در خاک جمهوری آذربایجان تعریف کند.