لیلا شریف_روزنامه نگار
سربازی به بخش جداناشدنی زندگی مردان تبدیل شده است و مسئولان سیاسی فعلی کشور نیز از این قاعده مستثنا نیستند. بخش اعظمی از چهرههای شناختهشده سیاسی با توجه به سن و سال، در روزگار قبل از انقلاب دوران سربازی خود را گذراندهاند و برخی نیز مانند محمدجواد ظریف،وزیر امورخارجه کشورمان، در سالهای بعد از پیروزی انقلاب با توجه به تخصص و تحصیلات از امکان امریهشدن استفاده کردهاند. در مطلب پیشرو تلاش کردهایم تا نیمنگاهی به نحوه ورود برخی از مسئولان کشور به دنیای سربازی و خاطرات آنها داشته باشیم. در این میان نباید فراموش کرد که در دوران پیش از انقلاب روحانیون از سربازی معاف بودند، اما لغو این قانون در برههای- سال 42- به ابزاری برای فشار محمدرضاشاه به روحانیون تبدیل شد و به همین دلیل بسیاری تلاش میکردند تا با فرار از سربازی، مخالفت خود را نشان دهند.
شهید محمدعلی رجایی
رئیس دومین دولت جمهوری اسلامی فردی بود که در سن هجدهسالگی- سال 1330- با مدرک ششم ابتدایی داوطلب خدمت در نیروی هوایی شد. او توانست پس از طی دوره آموزشی به درجه گروهبانی برسد.
حجتالاسلام حسن روحانی
سفر رئیسجمهور به شهر نیشابور در سال97 موجب شد تا بسیاری خاطرات سربازی او را مرور کنند، چرا که حسن روحانی 47سال پیش دوران سربازیاش را در این شهر گذرانده بود.
روحانی در فروردین 1352برای گذراندن خدمت سربازی به نیشابور رفته بود. او در خاطرات خود نوشته است: «من جزو کسانی بودم که برای نیروی زمینی انتخاب شدم که تقریبا سختترین قسمت ارتش بود، سپس بخش نیروی زمینی را به چند قسمت تقسیم کردند و هر قسمت را به یکی از پادگانهای آموزشی اعزام کردند و جمع ما را سوار چند کامیون ارتشی کرده و به پادگان عباس آباد بردند». روحانی پس از آنکه دوره آموزشی را به پایان رساند، راهی نیشابور شد.
حضور روحانی در نیشابور موجب شد تا مردم او را با نام جناب سروان فریدون بهعنوان سخنران مسجد جامع این شهر بشناسند. سخنرانی یک افسر در مسجد چنان برای مردم عجیب بود که براساس گفته روحانی جمع کثیری از مردم و حتی مقامات اداری، نظامی و انتظامی برای شنیدن سخنرانی در مسجد جمع شده بودند؛ «در مسجدجامع نیشابور، حجتالاسلام والمسلمین آقای موسوی امام جماعت بود... نزدیک ماه رمضان آن سال، جناب آقای موسوی به من پیشنهاد کرد که در مسجدجامع سخنرانی کنم. پیشنهاد ایشان را برای 10شب آخر ماه رمضان پذیرفتم و آمادگی خود را اعلام کردم، هر چند نمیدانستم که بعد از ایراد نخستین سخنرانی آیا مانع من میشوند یا نه و آیا این کار مشکلی برای من بهوجود خواهد آورد یا نه؟پس از اعلام موافقت، آقای موسوی دست بهکار شد و اعلامیهای را چاپ و منتشر کرد و از همان روزهای اولیه ماه رمضان این اعلامیه در سطح شهر منتشر شد. در آن اعلامیه آمده بود: از شب نوزدهم تا شب آخر ماه مبارک رمضان، جناب سروان فریدونی در مسجد جامع سخنرانی میکند.»
سربازی حسن روحانی تابستان سال1353 تمام شد و او پس از پایان دوران خدمت راهی تهران شد.
حضرت آیتالله سیدعلی خامنهای
روایت سربازی رهبر معظم انقلاب موضوعی است که در کتاب «شرح اسم» - در بردارنده زندگینامه ایشان از سال۱۳۱۸ تا ۱۳۵۷- به آن اشاره شده است. در بخش سیودوم این کتاب در رابطه با سربازی آمده است: «پیش از ماه محرم، دولت تصمیم خود را مبنی بر به سربازی بردن طلاب علوم دینی به اجرا گذاشت. این اقدام، بیسابقه بود. طلبهها از رفتن به سربازی معاف بودند و برگهای که توسط حوزه علمیه صادر میشد و به امضای 2شاهد میرسید، حکم کارت معافیت داشت. مأموران موظف بودند طلاب را در خیابان دستگیر کنند و به پادگان بفرستند... . هدف اصلی حکومت از این حرکت، خاموش کردن آتشی بود که بهتازگی از زیر سر هزاران دانشجوی علوم دینی مستقر در قم زبانه میکشید. با این کار طلبهها پراکنده میشدند یا دستگیر شده، راهی پادگان میشدند و یا فرار کرده و به شهرها و روستاهایشان بازمیگشتند. «یک روز من و برادرم آسیدمحمد [در راه رفتن به خانه آشیخعلی حیدریهمدانی یا برگشت از آن ]... از پل که عبور میکردیم، دیدیم یکی دو پاسبان افتادند دنبال ما، مثل اینکه با ما کار دارند... مثلا حس ششمی به ما گفت که در برویم... فرار کردیم... خودمان را به مأمنی رساندیم... بعد از چند ساعتی اطلاع پیدا کردیم که بله امروز پاسبانها توی شهر طلبهها را میگیرند و میبرند سربازی. بهنظرم آن روز 400طلبه را گرفتند.»
علی لاریجانی
معافیت پزشکی دائم دلیلی بود که مانع تجربه دوران سربازی برای علی لاریجانی شد. انتشار فرم ثبتنام نامزدهای انتخابات مجلس نهم در قم موجب شد تا شرایط سربازی رئیس سابق مجلس مشخص شود. براساس تصویری که از این فرم در رسانهها منتشر شده بود، در بخش وضعیت نظام وظیفه رئیس مجلس، گزینه معافیت دائم پزشکی درج شده بود و براین اساس باید گفت که علی لاریجانی هیچ خاطرهای از دوران سربازی برای خود ثبت نکرده است.
مرحوم آیتالله اکبر هاشمیرفسنجانی
سال42 برای بسیاری از طلاب قدیمی با نام سربازی اجباری گره خورده است، چراکه محمدرضاشاه برخلاف قانون معافیت طلاب، تصمیم گرفت تا تمام روحانیون و طلاب را برای انجام خدمت وظیفه راهی پادگانها کند. رد این خاطره در زندگی بسیاری از طلاب ازجمله آیتالله هاشمیرفسنجانی و رهبر معظم انقلاب دیده میشود.
مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی در گفتوگویی در رابطه با آن سال و داستان رفتن به سربازی گفته بود: «حادثه سربازی بردن طلبهها یک مقدمهای داشت. در زمان آیتالله بروجردی، روابط حوزه با رژیم روابط تلخی نبود، به همین دلیل به طلبهها هم مثل سایر دانشجویان ورقه معافیت میدادند. بهعلاوه خود من هم آن موقع متأهل بودم. اواخر دوره کفالت ازدواج هم داشتم. یعنی 2معافی داشتم. مبارزات که به رهبری امام شروع شد، مبارزه اول با دولت بود که تصویبنامهای برای انجمنهای ایالتی و ولایتی داشت و در آن تصویبنامه چیزهایی دیده شد که روحانیت نمیپسندید. مبارزاتی برای لغو آن شروع شد. مردم خیلی خوب به میدان آمدند و همه علما هم وارد شدند. تقریبا 3ماه مبارزه شد و دولت مجبور شد عقبنشینی کرد و پس گرفت. مقطع حساسی بود که درباره پشتپرده این قضایا زیاد صحبت نمیشد...».
او در بخشی دیگری از این گفتوگو، اختلاف محمدرضاشاه با روحانیت را سرمنشأ پس گرفتن امتیاز معافیت روحانیون معرفی کرد؛ «رژیم اگر امتیازی به روحانیت داده بود، شروع به پسگرفتن کرد. نخستین چیزی که پس گرفت، سربازی بود که معاف کرده بود. ما هم از چنین چیزی اطلاع نداشتیم... پاسبانی جلوی من آمد و گفت که شما به شهربانی بیایید. من گفتم: برای چه؟ گفت: نمیدانم، به ما گفتند که شما بیایید. داخل شهربانی رفتم و داخل یک اتاق نشستم و منتظر بودیم که میخواهند چه بگویند و چه کار کنند. یک دفعه دیدیم که دارند طلبه میآورند. چندنفر طلبه دیگر هم آوردند. چندنفر در اتاقی جمع شده بودیم. ماشین آوردند و همه ما را سوار کردند و به ژاندارمری بردند. ژاندارمری هم سربازگیری میکرد و ما را به جایی در اطراف راهآهن بردند. وقتی به آنجا رفتیم، طلبههای دیگر هم آمدند و تا ظهر 30نفر طلبه را آوردند. معافیت من در جیبم بود. به ما حرفی نزدند و گفتند که دستور رسیده که شما را برای مسائل سربازی به تهران ببریم. گفتم: ما معافیت داریم. گفتند که دستور است.»
مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی مدتی در پادگان مشغول آموزش بود، اما پس از دستگیری امامخمینی و قیام 15خرداد مجبور به فرار از سربازی شد؛ «به هر حال وقتی که 15خرداد شد و حوادث آنگونه اتفاق افتاد، همین افسر آمد و به من گفت: در ستاد دیدم که صحبت شماست و شما را عامل آن شعارها میدانند و آن حرفهایی که در جمع چتربازها زدید و آن حرفهایی که در ماشین زدید، اینها را جمع کردند و احتمال دارد شما را بگیرند و ببرند. همین مقدار را گفت و رفت. من گفتم: چهکار کنم؟ گفتم: من مدتی است که به مرخصی نرفتم و زن و بچههایم ناراحت هستند. زمانی هم بود که مرخصی نمیدادند و مرخصیها لغو شده بود. برای من یک مرخصی گرفت و آورد... . دیگر برنگشتم. فکر میکردم چون ما در سربازخانه مزاحم آنها بودیم. کاری هم به ما ندادند. پس چرا دنبال من بیایند و به سربازخانه ببرند؟ معافی هم داشتم و هر جا که لازم میشد، نشان میدادم. آن موقع بود که علما را زیاد گرفته و در قرنطینه شهربانی جمع کرده بودند. امام را هم گرفته و در عشرتآباد در انفرادی زندانی کرده بودند. علمای بلاد همه در تهران برای نجات امام و زندانیها جمع شده بودند. ما در تهران ماندیم.»
او در بخش دیگری از این گفتوگو میگوید: «چند روزی در تهران بودیم و بعد هم کمکم زندگی خودم را عادی کردم. اولا کار را شروع کردم. همین کتاب «امیرکبیر» را در این فاصله نوشتم. به کتابخانه مجلس میرفتم، چون کسی نمیدانست که من کی هستم. در آنجا مطالعه میکردم. در آخر صفر هم برای موعظه و منبر به بیرجند رفتم. در آنجا هم مشکلی پیش نیامد».
محمدجواد آذریجهرمی
وزیر جوان که سکاندار وزارت ارتباطات دولت روحانی است با درس خواندن توانست کمترین مواجهه را با تجربه سربازی داشته باشد. او در رابطه با نخستین خاطرهاش از سربازی گفته بود: «یک روز به خانه آمدم و دیدم پدرم پوتینهایی را خریده و با میخی به دیوار آویزان کرده است، وقتی پرسیدم این پوتینها را برای چه خریدهاید؟ گفت: برای سربازی رفتن تو مقدمات کار را آماده و پوتینهایش را خریداری کردهام. من پاسخ دادم که نمیخواهم سرباز شوم، میخواهم به دانشگاه بروم. پدرم گفت با معدل 5/11میتوانی این کار را بکنی؟ بعد از این جملات پدرم تلاش فراوان کردم و در پیش دانشگاهی به معدل 5/19 در ترم اول رسیدم. بعد از آن در ترم دوم معدلم 75/19 شد و در کنکور رتبهام به ۳۴ رسید و از آن روز تلاشم را ادامه دادم و امروز اینجا ایستادهام».
سیدمحمد خاتمی
سال91 سایت جهاننیوز یک عکس قدیمی از رئیس دولت اصلاحات منتشر کرد؛ عکسی که سیدمحمد خاتمی را در لباس سربازی نشان میداد. خاتمی در سال۱۳۴۸ بعد از اخذ درجه لیسانس برای طی دوره خدمت وظیفه به تهران اعزام شد و بهعنوان افسر وظیفه (ستوان دوم) دوره خدمت را طی کرد.
محمدجواد ظریف
وزیر امور خارجه دوره سربازیاش را در سازمان ملل گذراند. او در بخشی از کتاب «آقای سفیر» به موضوع دوران سربازیاش پرداخته است. آنطور که در این کتاب نوشته شده است، محمدجواد ظریف تا سال67 از معافیت تحصیلی استفاده میکرد و وارد دنیای سربازها نشده بود؛«در مرداد1367 و پس از گرفتن دکترایم به ایران آمدم. اوایل مذاکرات ایران و عراق بود. آقای ولایتی به رئیسجمهور وقت که رئیس شورایعالی دفاع نیز بودند نامهای نوشت تا مرا در وزارتخارجه مأمور کنند. به این صورت از تاریخ 8 آبان 1367مأمور به خدمت سربازی در وزارت خارجه شدم. حتی وقتی بهعنوان سفیر و نفر دوم آقای دکتر کمال خرازی به نیویورک اعزام شدم هنوز سرباز بودم. دکتر خرازی شرط رفتنشان به نیویورک را پذیرش سفارت و نفر دومی بنده اعلام کرده بودند.»
چهرههای سیاسی ایران کجا سربازی رفتند؟
سیاسیون در لباس سربازی
رهبرمعظم انقلاب، حسن روحانی، آیتالله هاشمیرفسنجانی و... ازجمله چهرههایی هستند که در خاطرات خود به موضوع سربازی پرداختهاند
در همینه زمینه :