• شنبه 28 مهر 1403
  • السَّبْت 15 ربیع الثانی 1446
  • 2024 Oct 19
دو شنبه 17 آذر 1399
کد مطلب : 117980
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/31r7r
+
-

ماضی استمراری

نثر و زبان جعفر مدرس‌صادقی، ساده، بی‎‌‎پیرایه و محکم است

نثر
ماضی استمراری


علی‌اکبر شیروانی  

«گاوخونی» نقطه شروع نویسندگی جعفر مدرس‌صادقی نبود، نقطه عزیمت او بود به‎‌‎عنوان نویسنده‎‌‎ای صاحب ‎‌‎سبک و دنباله‎‌‎دار. مدرس‌صادقی دهه50 را با روزنامه‎‌‎نگاری و ویراستاری آغاز و علاوه بر انتشار داستان کوتاه در مجلات، کتاب هم عرضه کرده بود. در دهه60 و دهه‎‌‎های بعد، هم با مطبوعات همکاری داشت، هم به‎‌‎طور منظم داستان و رمان منتشر کرد و هم به تصحیح و تنقیح متون کهن روی آورد. نثر و زبان مدرس‌صادقی ساده، بی‎‌‎پیرایه و محکم است و آگاهانه از صنایع ادبی، جز صنعت تکرار، دوری می‎‌‎کند و در ترکیب‎‌‎ها و بافت آن جای پای متون کهن پیداست. پرهیز مدرس‌صادقی از بازی‎‌‎های زبانی و به‎‌‎اصطلاح ادبی‎‌‎نویسی، انتخابی بوده است برای قصه‎‌‎گویی و اهمیت قصه بر زبان‎‌‎آوری، آن‌هم در دوره‎‌‎ای که جریان غالب، قصه‎‌‎ را با نثرش می‎‌‎سنجید و نثر را با ارائه‎‌‎ها و اغلاق.
«همان شب خواب دیدم با پدرم سوار قایق بودیم و روی آب رودخانه پیش می‎‌‎رفتیم. قایقران ما آقای گلچین بود و قایق ما موتوری نبود، پارویی بود. آقای گلچین پارو می‎‌‎زد. تهِ قایق نشسته بود-با زیرپوش آستین کوتاهی که صورت بزرگ بروس ‎‌‎لی رویش کلیشه شده بود. و بازوهاش با هر تکانی که به پاروها می‎‌‎داد، منقبض می‎‌‎شد و زیر نور‎‌‎ ماه برق می‎‌‎زد. دوتا پارو داشت و هر دو را با هم حرکت می‎‌‎داد و آدامس می‎‌‎جوید. شب بود، اما همه این چیزها زیر نور‎‌‎ ماه پیدا بود. پیدا بود که آب ساکن بود و با حرکت پاروها بود که قایق پیش می‎‌‎رفت، نه با جریان آب. اما در مسیر جریان آب‎‌‎- جریان آب در بیداری. این هم پیدا بود که ما از آنجا که قایق موتوری لنگر انداخته بود پیش‌تر رفتیم و از پل بزرگمهر گذشتیم و بازهم پیش می‎‌‎رفتیم. من ترسیدم. می‎‌‎ترسیدم ته قایق بگیرد به کف رودخانه.» 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :