سال رمان
قالب رمان میتوانست پاسخگوی وضعیت روزگار انسان ایرانی باشد
محمد مقدسی
هیجانها و هرجومرج سالهای اولیه انقلاب به پایان رسیده و از پیروزی بزرگ ایران در فتح خرمشهر یک سال گذشته بود. وضعیت سیاسی به سمت ثبات پیش میرفت. داستان کوتاه به تنهایی نمیتوانست پاسخگوی روایت وضعیت سرزمین باشد، از همین رو سالهای دهه60 سالهای بلوغ رماننویسی بود. رمان زمینه مناسب را برای پرورش روایت و شخصیت فراهم میکرد و در عین حال وسعت آن سبب میشد نویسنده بتواند به همه زوایای تاریک جامعه به سرعت در حال تغییر، نظر بیفکند. در این سال جعفر مدرسصادقی یکی از بهترین رمانهای خود با نام «گاوخونی» را منتشر کرد. گاوخونی در بردارنده همه ویژگیهای جهان داستانی نویسندهاش بود؛ از لحن ثابت و یکنواخت نثر پخته مدرس صادقی گرفته که به خلق فضای وهمآلود کمک میکرد تا پیرنگی که در ظاهر خطی بود، اما هر چه جلوتر میرفت فضایی رویاگونه بهخود میگرفت. مدرسصادقی نسبت به واقعیت بدبین بود. او این بدبینی مدرن را با دانش وسیعش از ادبیات کهن ایران در هم آمیخته بود و آنچه خلق کرده بود پاسخی تاریخی و تمثیلی به وضعیت انسان ایرانی در جهان پرسرعت اکنون بود. گاوخونی رمان کوچک بزرگی بود که مانند هر اثر بزرگی احساسات متناقضی را در خواننده برمیانگیخت. دو اثر «چاه به چاه» و «آواز کشتگان» از رضا براهنی در این سال، در کنار «بعد از عروسی چه گذشت» را میتوان سهگانه وقایعنگاری زندان دانست. براهنی در این آثار به سراغ دوران قبل از انقلاب رفته و تلاش کرده بود سندی تاریخی برای دوران خفقان و استبداد بنویسد. قهرمانانش توسط ساواک دستگیر و در زندان شکنجه میشدند. قهرمانان براهنی در واقعیت داستانی توسط یک نظام طاغوتی زندانی بودند، اما در معنای استعاری قهرمانان براهنی در زندانهای کابوسها و هراسهای روانی خود گرفتار بودند. با اینکه نویسنده جنبههای روانشناسانه را برای عمق بخشیدن به رمانش وارد داستان کرده بود، اما حضور پررنگ خودش در داستان به وجه هنری آثارش لطمه فراوانی زده بود. «جلال آریان» قهرمان ثابت جهان داستانی اسماعیل فصیح در این سال با رمان «ثریا در اغما» در بازار کتابهای داستانی حضور داشت. فصیح این بار آریان را با جنگ و تبعات آن روبهرو کرده بود و اثری در ژانر ادبیات جنگ خلق کرده بود. جلال آریان در ابتدای جنگ برای نجات و کمک به ثریا از آبادان به پاریس میرفت. او در پاریس در جمع دوستانش که قبل یا بعد از انقلاب به فرانسه مهاجرت کرده بودند حاضر میشد و گزارشی از روزگار رقتانگیز آنان در غربت به خواننده عرضه میکرد. رمان در قسمتهایی به تکرار میافتاد و جذابیت معمایی و تعلیقی کارهای قبلی فصیح را نداشت، علاوه بر این رویکرد این اثر هم به جنگ و هم به جمعهای روشنفکرانه خارجنشینان، رویکردی انتقادی بود، به همینخاطر هم از سمت منتقدین و هم از سمت مردم چندان موردتوجه قرارنگرفت.