بررسی وضعیت دانشگاهها در آستانه روز دانشجو در گفتوگو با غلامرضا ظریفیان، استاد دانشگاه تهران
فعالیتهای صنفی دانشجویان در رکود
موتور محرک فعالیتهای دانشجویی خاموش شده است، عقبنشینی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دانشگاه، زنگ خطری برای جامعه است که به زودی پیامدهای منفی آن آشکار میشود
محمدصادق خسروی علیا- خبرنگار
رکود فعالیتهای دانشجویی اتفاقی آشکار و نگرانکننده است. فعالان دانشجویی این موضوع را تأیید میکنند و در ماههای اخیر کارشناسان حوزه و استادان برخی دانشگاهها هم به این مسئله واکنش نشان دادهاند. چندی پیش سیاوش خرسندی، معاون دانشجویی و فرهنگی دانشگاه امیرکبیر گفت: برای روز دانشجو نگران هستیم چرا که تشکلها هیچ تحرک جدی از خود نشان ندادهاند و این رکود در فعالیت تشکلها رضایتبخش نیست. بهنظر میرسد دانشجویان از ادامه فعالیت سرخورده شدهاند البته مسئله کرونا هم بسیار جدی است. اما با وجود این فعالان دانشجویی و برخی کارشناسان این حوزه بر این باورند که رکود فعالیتهای دانشجویی و انزوای دانشجویان دلایل بسیار مهمتری دارد. در ادامه گفتوگوی همشهری با غلامرضا ظریفیان، استاد دانشگاه تهران را مرور کنید تا اهمیت موضوع روشنتر شود.
در سالهای اخیر فعالیت صنفی دانشجویان را چگونه ارزیابی میکنید؟
فعالیتهای دانشجویی حتی قبل از دوره کرونا بهدلیل گستردگی دامنه فعالیت از نظر کیفیت و کمیت با رکود همراه شد. در دورههای قبل فعالیتهای دانشجویی به فعالیتهای سیاسی ختم میشد اما در چند سال اخیر انواع و اقسام شوراهای صنفی، کانونها و انجمنهای صنفی تاسیس و شروع بهکار کرد که در موضوعات مختلف اجتماعی، زیستمحیطی، فرهنگی و سیاسی فعالیت میکنند. تنوع فعالیتهای دانشجویی در سالهای اخیر بهشدت گسترش پیدا کرده اما کمیت و کیفیت آن با کاهش روبهرو بوده است.
کرونا با فعالیتهای مدنی، فرهنگی دانشجویان کشور چه کرد؟
کرونا فضایی ایجاد کرد که دانشجویان بهصورت ناگهانی و سریع وارد دوره جدیدی شدند. این اتفاق همه ابعاد دانشجویی از آموزش گرفته تا حضور در خوابگاه و جلسات و تشکل را تحتتأثیر خود قرار داده است. در چنین فضایی شاهد دگرگونی بزرگی در مجموعه فعالیتهای دانشجویی هستیم. دانشگاهها در تمامی مقاطع به سمت آموزشهای غیرحضوری و مجازی رفتهاند بهطوری که دانشگاه بزرگی مانند دانشگاه تهران، صنعتی شریف، شهید بهشتی و... که در روزهای عادی مملو از جمعیت بود در روزهای کرونایی به قدری راهروها خلوت شده که احساس میشود دانشگاهها تعطیل هستند.
اما کرونا تأثیر مضاعفی روی فعالیتهای صنفی دانشجویان داشته، دانشجویان برای این دوره آمادگی کامل نداشتند و ندارند؛ بنابراین عموم فعالیتهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ورزشی دانشجویان در خیلی از دانشگاهها تقریبا به صفر رسیده است. به همینخاطر ضرورت دارد که متولیان امر در این زمینه بیتفاوت نباشند و به ابعاد آیندهپژوهی مسئله هم توجه کنند.
دانشگاه با این محدودیتها به چه سمت و سویی میرود؟
دراین زمینه باید به یکی از مباحث جدی و با اهمیت اشاره کنم؛ موضوعی تحت عنوان «انتقال میراث دانشگاه». دانشجویان جدیدالورد سال 99در مقطع کارشناسی اساسا هیچگونه تصویری از دانشگاه ندارند. آنها از مدرسه به دانشگاه آمدهاند در حالی که هیچگونه آشنایی با این فضا بهخاطر حضور نداشتن در این محیط پیدا نکردهاند. متأسفانه فعلا برای آنها دانشگاه و مدرسه تفاوت چندانی ندارد. این موضوع زنگ خطری است برای آینده. چراکه هیچگونه تبادل تجربهای بین دانشجویان جدیدالورود با دانشجویان سال بالاتر صورت نگرفته است. گفتوگوی چهره به چهره دانشجویان با استادان، حضور در خوابگاههای دانشجویی و تبادل نظرات، نحوه مشارکت در مباحث و موضوعات که متکی به فن بیان است در دانشگاهها دستخوش آسیبهای جدی شده است. دانشگاههای ما در آیندهای نزدیک با یک نوع شکاف جدی در انتقال میراث مواجه خواهد شد. دانشگاه قبل از کرونا این توانایی را داشت که میراث خود را در همه زمینهها بازتولید کند. به این صورت که افراد بعد از ورود به دانشگاه در نتیجه حضور در فضای دانشگاهی و گفتوگو با دیگر دانشجویان باتجربه میراث پس از یک سال این میراث را دریافت میکردند اما الان این میراث انتقال پیدا نمیکند.
اگر میراث دانشگاه انتقال پیدا نکند چه اتفاقی رخ میدهد؟
انقطاع انتقال میراث دانشگاه به دانشجویان که با حذف گردهماییها و روابط چهره به چهره در دوره کرونا در حال وقوع است، فردگرایی در نسل جدید را افزایش میدهد. نسل جدید با ظهور تکنولوژی و تغییر سبک زندگی نسبت به نسلهای پیشین نوعی زندگی فردگرایی را آموخته، در این مجرا زیست دانشگاهی بهعنوان یکی از عناصر کلیدی برای پیوستن به جمع و بازگشت به زندگی جمعگرا بسیار اهمیت دارد که متأسفانه با شیوع ویروس کرونا و مجازی شدن تمامی فعالیتها فردگرایی در دانشجویان در حال تقویت است. این مسائل بسیار جدی است و متولیان دانشگاهی باید به آن توجه کنند. ما باید آمادگی داشته باشیم تا بتوانیم این گسست را جبران کنیم. این نکته را نباید فراموش کرد که دانشگاه یک محیط آزمایشی و آماتوری است که دانشجویان را برای محیط اجتماعی و تقویت خرد جمعی آماده میکند. اگر این گسست جبران نشود کارکرد تعلیمی و تربیتی دانشگاهها که تا به حال نقش جامعهپذیری برای دانشجویان را ایفا میکرد بهشدت آسیب میبیند و ضعفهای جدی در محیط اجتماعی بهوجود خواهد آمد.
سال آینده انتخابات ریاستجمهوری در پیش است اما فعالیتهای دانشجویی دراین عرصه بسیار سرد و بیرمق شده و میتوان گفت به صفر رسیده، آیا دلیل این رفتار شیوع بیماری کروناست یا عوامل دیگری دخیل است؟
از دو زاویه این موضوع قابل بررسی است. چشمانداز اول؛ فرض میکنیم که کرونا نبود. با این فرضیه این پرسش مطرح میشود که در این صورت فعالیت دانشجویی در انتخابات 1400چگونه انجام میگرفت؟ در اینباره باید بگویم رویکردی که در کشور ما در رابطه با فعالیتهای دانشجویی وجود داشته و دارد این است که برخلاف خیلی از کشورهای دیگر فعالیتهای دانشجویی در آن فرصت تلقی نمیشود بلکه یک تهدید محسوب میشود. ما در دوره اول و بهخصوص دوره دوم ریاستجمهوری حسن روحانی شاهد بودیم که فعالیتهای دانشجویی در هنگام انتخابات به اوج خود رسید. اما در دوره دوم ریاستجمهوری با روی کار آمدن دوباره آقای روحانی اتفاق عجیبی رخ داد؛ اینکه فعالیتهای دانشجویی کاهش یافت بهخصوص دانشجویانی که در روی کار آمدن آقای روحانی نقش فعالی داشتند در این دوره فعالیتهای خود را یکباره متوقف کردند. در واقع میتوان گفت انتظارات آنها برآَورده نشد بهخصوص برای تشکیل اتحادیهها و به همینخاطر ما شاهد نوعی رکود در فعالیت صنفی دانشجویان هستیم. در این دوره تنها بخشی از فعالیتهای دانشجویی رونق گرفت. فعالیتهای اجتماعی که در حوزههای کمکرسانی به محرومان و توجه به تعهدات اجتماعی پررنگتر شده است که به نوعی این فعالیتها پیام بزرگی در بر دارد و بهعنوان سرخوردگی و ناامیدی تعبیر میشود و ناامیدی تا جایی که دانشجو برای خیر عمومی و از میان برداشتن موانع اجتماعی، خود به این نتیجه میرسد که باید آستین بالا بزند و بار مسئولان را به دوش بکشد.
نقش دانشجویان در انتخابات ریاستجمهوری بسیار مؤثر است اما هماکنون ما با یک فضای سرد روبهرو هستیم. اگر در 3،4ماه آینده اتفاقی رخ دهد مثلا یک احساس امیدواری جدی در جامعه ایجاد شود که البته بعید است، آن وقت میتوانیم خوشبین باشیم که دانشگاه در عرصه انتخابات ریاستجمهوری فعال و جدی ظاهر شود اما با روند کنونی پیشبینی میشود با فضای انتخاباتی سردی در دانشگاهها روبهرو شویم. هرچند میتوان مسئله را به جامعه هم تعمیم داد اما فراموش نکنیم که دانشگاه موتور متحرک فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در هر جامعهای است. اگر این موتور متحرک خاموش یا کمتوان شود با توجه به اینکه ما جمعیت قابلتوجهی دانشجو در کشور داریم و تقریبا میتوان گفت هر خانوادهای یک یا چند دانشجو دارد، بدون تردید در این شرایط تبعات و اثرات آن در جامعه نمودار میشود. چشمانداز دوم، کار را دشوارتر میکند. حالا این فضایی را که توصیف شد در بحران شیوع کرونا تصور کنید. بدنههای دانشجویی که همواره نقش فعالی در صحنههای سیاسی داشتند در دوره کرونا متزلزل شده است. به انزوا رفتن دانشگاه در انتخابات ریاستجمهوری زنگ خطر نگران کنندهای است که سوای ایجاد دلمردگی و دلسردیهای حاکم در فضای دانشگاه برای حضور در عرصه سیاست، این عقبنشینی به آحاد جامعه هم سرایت میکند.
در جامعه ایرانی فعالیتهای دانشجویی تا چه اندازه با اهمیت است؟ آیا غیبت دانشگاه در عرصههای مختلف میتواند خطرناک باشد؟
آسیبهای انزوای فعالیتهای دانشجویی در جامعه را باید در کوتاهمدت و بلندمدت بررسی کنیم. در جامعههای پیشرفته کانونهای تولید فکر، اندیشه در عرصه سیاست با سازوکار حرفهای نقش اساسی ایفا میکنند اما در جامعه ما از دیرباز دانشگاه مسئولیت اقدام یا ضعف نهادهای مدنی را به دوش کشیده چون احزاب ما در جامعه یا غایب بودند یا اگر هم حاضر بودند از آن بلوغ و پختگی برخوردار نبودند و متأسفانه هنوز هم نیستند و راه طولانی در پیش است که احزاب در جامعه ما بتوانند اقدامات حرفهای انجام دهند.
در این فضا همچنان این دانشگاه است که این کاستی، غیبت و ناکارآمدی را پاسخ داده بهخصوص بعد از انقلاب که بحث جمهوریت در نظام اهمیت پیدا کرد. بنابراین غیبت دانشگاه در عرصه سیاست قطعا در جامعه ما متبلور میشود و تأثیر جدی و حتی خطرناکی دارد.