• چهار شنبه 26 دی 1403
  • الأرْبِعَاء 15 رجب 1446
  • 2025 Jan 15
یکشنبه 16 آذر 1399
کد مطلب : 117861
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/DkZXn
+
-

چیزی درون سینه او کم بود

«شعری برای جنگ» قیصر امین‎‌‎پور یکی از نخستین شعرهایی است که از ظهور نسل نو شاعران پس از انقلاب اسلامی خبر می‎‌‎دهد

شعر
چیزی درون سینه او کم بود


مرتضی کاردر

«می‎‌‎خواستم/ شعری برای جنگ بگویم/ دیدم نمی‎‌‎شود/ دیگر قلم زبان دلم نیست/ گفتم:/ باید زمین گذاشت قلم‎‌‎ها را/ دیگر سلاح سرد سخن کارساز نیست/ باید سلاح تیزتری برداشت/ باید برای جنگ/ از لوله تفنگ بخوانم/ ـ ‎‌‎با واژه فشنگ» 
شعری برای جنگ شناسنامه شاعری قیصر امین‎‌‎پور است. شعر نه‎‌‎تنها یکی از نخستین سروده‎‌‎های ادبیات جنگ است که هنوز، 40سال پس از آغاز جنگ تحمیلی، از ماندگارترین آنها محسوب می‎‌‎شود. علاوه بر این، نخستین شعر آزاد بلند یکی از شاعران انقلاب اسلامی است که خبر از ظهور نسل نو شاعران می‎‌‎دهد و مخاطبان حرفه‎‌‎ای شعر و شاعرانی که حالا بیشتر ناظرند و به قول او «از خیل شاعران تماشا» نیز می‎‌‎توانند شعر را بخوانند. شعر تقریباً‎‌‎ همزاد جنگ است و سروده اسفند1359. بعد در مجموعه شعر «تنفس صبح» (1363) آمده است.
سطر «می‎‌‎خواستم شعری برای جنگ بگویم» که آغازگر شعر است و یک‎‌‎بار دیگر در بند دوم تکرار می‎‌‎شود، فاصله‎‌‎گذاری هوشمندانه‎‌‎ای است که شاعر ایجاد می‎‌‎کند. فاصله‎‌‎گذاری او جلوتر از زمان خود است و فراتر از گفتمان شعر انقلاب و شاعران انقلابی. در عین حال، در خدمت شعر است؛ شاعر به عجز و ناتوانی خود در تصویر کردن آنچه در جنگ گذشته است، اعتراف و تأثیر شعر را دوچندان می‎‌‎کند، آنجا که می‎‌‎گوید: 
«می‎‌‎خواستم/ شعری برای جنگ بگویم/ شعری برای شهر خودم ـ‎‌‎دزفول‎‌‎ـ دیدم که لفظ ناخوش موشک را/ باید به‎‌‎کار برد/ اما/ موشک/ زیبایی کلام مرا می‎‌‎کاست
گفتم که بیت ناقص شعرم/ از خانه‎‌‎های شهر که بهتر نیست/ بگذار شعر من هم/ چون خانه‎‌‎های خاکی مردم/ خرد و خراب باشد و خون‎‌‎آلود/ باید که شعر خاکی و خونین گفت». 
شعری برای جنگ شعر جنگ است نه شعری که بعد پدید می‎‌‎آید و به‎‌‎مرور نشانه‎‌‎ها و دایره واژگان خود را می‎‌‎یابد و شعر دفاع‎‌‎مقدس نام‌می‎‌‎گیرد. یعنی در مقایسه با دیگر سروده‎‌‎های امین‎‌‎پور مثل «بیا به خانه آلاله‎‌‎ها سری بزنیم» یا «ز جاده‎‌‎های خطر بوی یال می‎‌‎آید» و آنچه شاعران دیگر در طول 8سال و سال‎‌‎های بعد پدید می‎‌‎آورند، شعر جنگ محسوب می‎‌‎شود. شعر حماسه و تغزل نیست. گزارشگر و عینی است و آکنده از تصویرهای تکان‎‌‎دهنده‎‌‎ای که بعد در شعر جنگ کمتر تکرار شده است، بی‎‌‎آنکه لزوماً از مولفه‎‌‎های آشنای شعر انقلاب اسلامی و دفاع‎‌‎مقدس بهره‌ببرد. راز تک‎‌‎افتادگی شعر در میان شعرهای دوره اول کارنامه امین‎‌‎پور و ماندگاری و عمومیت شعر نیز شاید همین باشد.
«اما/ من از درون سینه خبر دارم/ از خانه‎‌‎های خونین/ از قصه عروسک خون‎‌‎آلود/ از انفجار مغز سری کوچک/ بر بالشی که مملو رویاهاست/ ـ  ‎‌‌‎رویای کودکانه شیرین‎‌‎ـ/ از آن شب سیاه/ آن شب که در غبار/ مردی به روی جوی خیابان/ خم بود/ با چشم‎‌‎های سرخ و هراسان/ دنبال دست دیگر خود می‎‌‎گشت
باور کنید/ من با دو چشم مات خودم دیدم/ که کودکی ز ترس خطر تند می‎‌‎دوید/ اما سری نداشت/ لختی دگر به روی زمین غلتید/ و ساعتی دگر/ مردی خمیده پشت و شتابان/ سر را به ترک‎‌‎بند دوچرخه/ سوی مزار کودک خود می‎‌‎برد/ چیزی درون سینه او کم بود...». 

این خبر را به اشتراک بگذارید