• شنبه 28 مهر 1403
  • السَّبْت 15 ربیع الثانی 1446
  • 2024 Oct 19
یکشنبه 16 آذر 1399
کد مطلب : 117856
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/xkzpr
+
-

برزخی‌ها

مخالفت‎‌‎ها با اکران فیلم جنجالی ایرج قادری که تنها دو هفته دوام ‎‌‎آورد، بحران مشروعیت سینما را نمایان‌می‎‌‎کند

سینما
برزخی‌ها


سعید مروتی 

سال61 برای سینمای ایران که تولیداتش همچنان اندک است با فیلم «فرمان» (کوپال مشکوه) با بازی سعید راد، علی ثابت و جمشید آریا شروع شد؛ فیلمی در گونه محبوب و متداول آن سال‌ها (فیلم دهقانی) که هم هیجان و حادثه داشت و هم شعارهای باب‌روز. فرمان در برهوت فیلم‎‌‎های ایرانی و در شرایطی که مثل سال60، سینماها بیشتر فیلم خارجی نشان می‎‌‎دادند، با اقبال نسبی سینماروها مواجه شد. با اکران «برزخی‌ها» (ایرج قادری) و استقبال گسترده مردم، همه‎‌‌‎چیز به هم می‎‌‎ریزد و بحران مشروعیت بار دیگر روی تلخش را به سینمای ایران نشان‌می‎‌‎دهد. برزخی‎‌‎ها که پروانه ساختش سال58 و زمان مدیریت محمد‌علی نجفی صادر‌شد، سال59 ساخته شد و کل سال60 را به آماده‎‌‎سازی‎‌‎ و جرح و تعدیل گذراند، در شرایطی سال 61 روی پرده‌ آمد که جوان‎‌‎های مذهبی و انقلابی با هدایت محسن مخملباف فیلم «توجیه» (منوچهر حقانی‌پرست) را ساخته و آماده اکران کرده‌بودند؛ نخستین محصول سینمایی حوزه اندیشه و هنر اسلامی که بعدها حوزه هنری نام‌گرفت. برزخی‎‌‎ها روی پرده آمد و با ترکیبی از ستاره‎‌‎ها که مشابهش در سینمای قبل از انقلاب هم مسبوق‌به‌سابقه نبود، تماشاگران پرتعدادی یافت. حضور توامان فردین، ناصر ملک‌مطیعی، ایرج قادری و سعید راد، سناریوی سعید مطلبی که قهرمان‌‌محوری و حادثه‌پردازی را به ماجرای روز (جنگ) پیوند داده بود (البته برزخی‎‌‎ها قبل از شروع جنگ فیلمبرداری شده و محور حوادثش درگیری‎‌‎های مرزی بود)، کنار تجربه قادری کارگردان، صف‎‌‎های طولانی را گرداگرد سینماهای نمایش‎‌‎دهنده فیلم ایجاد کرد. هرچه برزخی‎‌‎ها بیشتر فروخت، مخالفت‎‌‎های سازمان‌یافته با آن گسترده‎‌‎تر شد. با هدایت جوان‎‌‎های خشمگین حوزه اندیشه و هنر اسلامی و همراهی روزنامه‎‌‎ها، فضایی علیه برزخی‌ها ایجاد شد که طوفانش نه‎‌‎تنها فیلم که در نهایت وزیر ارشاد را هم قربانی کرد. فیلم بعد از 2هفته اکران و در اوج فروش از پرده پایین آمد و طولی نکشید که حجت‌الاسلام عبدالمجید معادیخواه جای خودش را به حجت‌الاسلام سیدمحمدخاتمی داد. فضای سنگینی که علیه برزخی‎‌‎ها ایجاد شد در واقع ادعانامه‎‌‎ای علیه ستاره‎‌‎های سینمای فارسی بود که جرأت و شاید جسارت کرده بودند و در یک فیلم کنار هم قرار‌گرفتند. برزخی‎‌‎ها با ستاره‎‌‎های نامدارش از پرده پایین آمد و کمی بعد توجیه از راه رسید که با هدایت تئوریسین سینما و هنر اسلامی، تولید شده بود و محصولی ایدئولوژیک با حضور چهره‎‌‎هایی گمنام و تازه‌کار بود. وقتی «دادا» (ایرج قادری) آمد و کمتر با مخالفت مواجه و راحت اکران شد و بر پرده ماند، مشکل برزخی‎‌‎ها بیشتر به چشم آمد؛ مشکل جمع کردن بازیگران معروف و محبوب قبل از انقلاب در یک فیلم.
سال61 سال‎‌‎ گذار سینمای ایران هم بود؛ دوران برزخی‎‌‎ها و بلاتکلیفی و بی‎‌‎برنامگی توامان مدیران و فیلمسازان؛ دورانی که در فاصله صدور پروانه ساخت تا آماده نمایش شدن فیلم، این سیب هزار چرخ می‎‌‎خورد.
در بهمن61 برگزاری نخستین دوره جشنواره فیلم فجر، بعد از جشنواره میلاد در سال60، می‎‌‎توانست دستاوردی برای سینمایی باشد که به‎‌‎دنبال مشروعیت برای ادامه حیات بود. هرچند نمایش نخستین فیلم‎‌‎های بعد از انقلاب کیمیایی، بیضایی و حاتمی، نشان داد جایگاه موج‌نویی‎‌‎ها همان‌قدر متزلزل است که سرگرمی‌سازها. باز هم رفقای برادر محسن، در سالن‎‌‎ها حاضر بودند تا استقبال گسترده سینما‌روها را به بحران مبدل‌کنند. پس شعار «مرگ بر کیمیایی» و «مرگ بر حاتمی» در سینماهای نمایش‎‌‎دهنده «خط قرمز» و «حاجی واشنگتن» به راه افتاد تا پیچیدگی‎‌‎های سینمای پس از انقلاب بیشتر نمایان شود؛ سینمایی که هم روشنفکرش در آن با مشکل مواجه بود و هم سرگرمی سازش؛ سینمایی که هنوز شکل نگرفته‌بود و هیچ‎‌‎کس دقیقا نمی‎‌‎دانست باید چه شکل و شمایلی داشته باشد.

این خبر را به اشتراک بگذارید