حسن نافعه- استاد علومسیاسی دانشگاه قاهره
روشن است که اکنون تمام جهان برای تعامل با دولتی جدید و متفاوت در آمریکا آماده شده و بهدنبال فهم عناصر ثابت و متغیر در دوران بایدن است. اگر به پیشینه تاریخی سیاست خارجی آمریکا و فرایند آن طی دهههای گذشته رجوع کنیم به آسانی درمییابیم که عناصر ثابت در این سیاستها در اکثر مواقع – اگر نه همیشه - بر عناصر متغیر غلبه داشته و انتقال قدرت از رئیسجمهوری به رئیسجمهور دیگر یا از حزبی به حزب دیگر تأثیر چندانی بر این واقعیت نداشته است. اما وضعیت فعلی را به یک دلیل ساده میتوان استثنایی برای این قاعده دانست؛ ترامپ. او شخصیتی است که براساس هیچ معیاری یک رئیسجمهور سنتی نبود و برخلاف تمام روسای جمهور سابق آمریکا، پیش از ورود به کاخسفید هرگز منصبی سیاسی با رأی مردم نداشت. سیاستهای داخلی و خارجی آمریکا را با انقلابی بیسابقه مواجه کرد. به این ترتیب، بایدن راهی جز سازماندهی مجدد اوضاع بههمریخته در دوران ترامپ و احیای مناسبات پیشین ندارد و اینگونه است که میتوان گفت در دوران بایدن، عناصر متغیر بر عناصر ثابت غلبه خواهد داشت. اما برای آشنایی با عناصر احتمالی ثابت و متغیر در دولت بایدن پیش از هر چیز باید 3مسئله روشن شود:
ویژگیهای شخصیتی بایدن و ساختار عقیدتی او
بایدن شخصیتی سنتی دارد و فاقد هر نوع ویژگیهای کاریزماتیک یا خصوصیتهای رهبری است. در پیشینه او مشکلات اخلاقی یا جاهطلبی خاصی دیده نمیشود. به این ترتیب، میتوان گفت رئیسجمهور جدید آمریکا شخصیتی معتدل و متعارف دارد و پیشبینی رفتارهایش هم کار آسانی است. از آنجا که بایدن حقوق خوانده، در دامان حزب دمکرات پرورشیافته، مدت زمان طولانی در نهادهای حاکمیتی آمریکا فعالیت داشته، در بالاترین سطوح تصمیمگیری قانونی و اجرایی این کشور نقشآفرینی کرده و درواقع جمع میان شایستگی قانونی و تجربه عمیق سیاسی است، میتوان انتظار داشت تصمیمات او تدریجی، باآرامش، با بررسیهای دقیق، به دور از انفعال و با مشارکت تمام نهادهای قانونی خواهد بود. بر این اساس در دوران جدید برخلاف دوران ترامپ، نوعی توافق و انسجام میان دولت بایدن با نهادهای دولت پنهان آمریکا برقرار میشود.
ترکیب و رویکردهای تیم مشاوران رئیسجمهور
بهنظر میرسد بایدن اصرار دارد تیم او تصویری کوچک از آمریکا، «مطابق باورهای او و نه ترامپ» باشد؛ یعنی آمریکایی با ملیتها و نژادهای متعدد که همزیستی مسالمتآمیز در آن تضمین شده باشد، نه آمریکایی سفید، نژادپرست، خودخواه و طردکننده دیگران! اینگونه میتوان دلیل انتخاب کاملا هریس بهعنوان معاون اول، آلخاندرو مایورکاس برای وزارت امنیت ملی، لیندا توماس گرینفیلد برای نمایندگی دائم در سازمان ملل و ریما دودین بهعنوان مدیر دفتر امور پارلمانی را از سوی بایدن فهمید. تمام این افراد ریشههای هندی، آفریقایی، لاتین یا عرب فلسطینی دارند. از سوی دیگر در تمام این انتخابها، عامل مهارت سیاسی-قانونی و میانهروی نسبت به افراطیگریهای مختلف درنظر گرفته شده است. به بیان دیگر میتوان گفت دولت جدید آمریکا دولتی با ملیتهای متعدد، موجودیتی تکنوکرات و تفکراتی پراگماتیستی خواهد بود.
چالشهای پیشروی بایدن در داخل و خارج از آمریکا
دولت ترامپ میراثی سنگین، پر از مشکلات و پیچیدگیها برای بایدن باقی گذاشته است. آمریکا اکنون در سطح داخلی با دوپارگی اجتماعی شدید در نتیجه سیاستهای نژادپرستانه و راستگرایانه ترامپ روبهروست. ویروس کرونا که دولت ترامپ در مهار آن شکست خورده و تاکنون جان بیش از 250هزار شهروند آمریکایی را گرفته نیز معضلی دیگر در داخل این کشور بهحساب میآید. از سوی دیگر در سطح جهانی، آمریکا بهدلیل خروج از توافقهای پاریس، برجام و همچنین سازمان بهداشت جهانی، اعتبار و جایگاه خود را از دست داده است. اعتماد بسیاری از متحدان آمریکا، نظیر اتحادیه اروپا، ژاپن و هند به آمریکا آسیب دیده و روابط با چین و روسیه نیز پرتنش است. ریشه تمام اینها به سیاست انزواگرایانه ترامپ با شعار «اول آمریکا» برمیگردد. بر این اساس پیشبینی میشود اولویتهای داخلی دولت بایدن، رسیدگی به پیامدهای منفی دوپارگی در جامعه آمریکا و همچنین انتشار ویروس کرونا باشد. در سطح خارجی نیز اولویت این دولت بازیابی جایگاه و اعتبار بینالمللی آمریکا خواهد بود.
شاید در این مقطع، طرح تمام جنبههای تغییر در سیاست خارجی بایدن کار سختی باشد، اما من در اینجا تلاش میکنم برای فهم رویکردهای کلی این دولت، 2مدخل اساسی را مطرح کنم:
مدخل جهانی: نیاز شدید بایدن به احیای جایگاه بینالمللی آمریکا، او را به سوی بهبود روابط با متحدان غربی و معالجه زخمی که در دوران ترامپ بر پیکر ناتو نشسته است سوق میدهد. اما اعاده اعتبار آمریکا در این حوزه، بدون عبور کامل از شعار «اول آمریکا» و بازگشت به اصل سیاستهای چندجانبهگرایی ممکن نخواهد بود. بر این اساس میتوان پیشبینی کرد که بایدن به سرعت اقدامات لازم را برای بازگشت به توافق پاریس و سازمان بهداشت جهانی انجام میدهد. چنین اقداماتی زمینه را برای بازیابی اعتماد میان شرکای دو سوی اقیانوس اطلسی فراهم میکند. این نخستین گام در ایجاد «رهبری مشترک غربی» برای نظام بینالمللی است که در مسیر جهان چندقطبی حرکت میکند. به باور من در این مسیر راه برای بایدن هموار است و موانع غیرقابل عبوری پیشروی او قرار ندارد.
مدخل منطقهای: ملاحظات متعدد و پیچیدهای وجود دارد که آمریکا را به سوی استفاده از تمام ابزارهای ممکن برای مقابله با ایران سوق میدهد. برای تحقق این هدف، تنها 3گزینه پیش روی آمریکا قرار دارد. تداوم سیاست ترامپ که هدفش اجبار ایران برای مذاکره بر سر برنامه هستهای از طریق اعمال شدیدترین فشارهای سیاسی و اقتصادی ممکن است. ورود به مرحله درگیری نظامی با ایران، مخصوصا اگر گزینه اول شکستخورده یا در تحقق اهداف تعیینشده ناتوان باشد. تلاش برای مهار ایران از طریق بازگشت به برجام و تحریک این کشور به مذاکره بر سر مسائل اختلافی، ازجمله برنامه موشکی و نفوذ منطقهای. اما به دلایل متعددی، راه بایدن در این مسیر هموار نیست. اسرائیل به همراه برخی کشورهای عربی خلیجفارس، مخصوصا عربستان با تمام توان علیه بازگشت آمریکا به توافق هستهای مقاومت و این کشور را بهسوی استفاده از 2گزینه دیگر، یعنی تحریمهای شدید یا جنگ علیه ایران هدایت میکنند.
منبع: العربیالجدید
چهار شنبه 12 آذر 1399
کد مطلب :
117566
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/L91EX
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved