کار خوب خودش رو نشون میده
شعار تبلیغاتی بیشتر کمپانیها و ناشرین ترانه، از گذشته تا هنوز یک جمله بوده که با همان هم ظاهر کارشان راحفظ میکنند: «کار خوب، خودش، خودشو نشون میده!» زیاد هم بیراه نیست؛چرا که در عالم واقع این سلیقه عامه و جفت و جور شدن متوالی مجموعه عوامل بوده که کاری را پرصدا و کاری را کمصدا و چه بسا خفه کرده است. بیشتر مدیران کمپانیها نه تمایلی به هزینه تبلیغ داشتهاند و نه شناختی از کیفیت انجام آن.
در دوران صفحه گرام که نیاز بازار و تقاضابسیار گستردهتر ازسفره عرضه کمپانیها بود، کار تبلیغ برای تولیدات هم موضوعیتی نداشت. اما باپوستاندازی زندگی شهری و سبک زندگی و گسترش «بِرَند»سازی، کار آگهی و تبلیغ ترانه هم جان گرفت. جدا از تریبون بلند رادیو و تلویزیون، بهترین امکان برای تبلیغ، همان هفتهنامههای معیارساز جوانپسندی بود که روز به روز بر شمارگان آنها هم افزوده میشد؛ «اطلاعات هفتگی»، « جوانان امروز»، «زن روز» و «دختران و پسران» و... انتشار به نسبت منظم جدول «پرفروشهای هفته» کمپانی «آهنگ روز»در هفتهنامه «جوانان امروزِ» سالهای انتهایی دهه40 و اوایل دهه50 ازنخستین نمونههای این رویکرد تازه است که در سالهای بعد وباانواع تبلیغات دیگر کمپانیها تا انقلاب۵۷ هم تداوم یافت. دست بالا را در این میان «استریو دیسکو» داشت که این عرصه را از سطح مجلات عامهپسندبه سمت روزنامههای صبح و عصر، مجلات ورزشی و حتی هفتهنامه خاصپسند «تماشا» هم کشاند.
دیگر ایده جذاب در این مسیر، سفارش ساخت یک قطعه موسیقایی از جانب وارطان آوانسیان (مدیر «آونگ») به ناصر چشمآذر بود که در دو مایه متفاوت (یکی در فضای پاپ غربی و دیگری در فضای ایرانی) شعار تبلیغاتی ویژه این مؤسسه، یعنی «نوار بهتر، ضبط برتر» را در انتهای آلبومهای این مؤسسه یادآوری میکرد.
اما بنا بهنظر وارطان آوانسیان هیچ کدام از این روشها امکان رقابت بایک نوبت پخش ترانهای از یکی از شوهای تلویزیونی را نداشتند. همچنان که خود او در گفتوگویی با نگارنده، محور اصلی کار تبلیغاتیاش را چنین معرفی کرد: تمرکز وچه بسا رایزنی برای پخش ترانههای تازه از شوی «رنگارنگ» جمعه عصر و سپس پخش کاست آن ترانه ازشنبه صبح.
اما همه این مناسبات سراسر بُرد، با شکلگیری فضای انقلابی سال۱۳۵۷ در هم ریخته شد تابلندگوهای بساطیهای کنار خیابان از هر تریبونی پرصداتر شوند. در چنین هیاهویی که صدا به صدا نمیرسید، چه احتیاج و ضرورتی به تبلیغ؟ مگر بنا به این تمایل که به واسطه آگهی در یکی از نشریات یا بولتنهای مرسوم آن روزگار، آلبومی به یک گروه و یا نحله فکری، متمایل و یا وابسته نشان داده شود.