مرضیه ثمرهحسینی_روزنامهنگار
برخلاف دوره کنونی، در طول تاریخ، ایران از کشورهای مهاجرپذیر دنیا بوده است. از دوران باستان تا دوره معاصر، اقوام مختلفی بنا به دلایل مختلف به ایران مهاجرت کرده و بخشی از تاریخ این سرزمین شدند. بهدستآوردن زمینهای زراعی، جستوجوی کسبوکار و همچنین جبر مسائل سیاسی مثل جنگها از مهمترین عواملی بودند که در ادوار مختلف، مهاجرانی را روانه ایران کرد. برخی از مهاجرتها دائمی شدند، مانند ورود کوچنشینان از مرزهای شمالشرقی ایران که از دوران ساسانیان تا سدههای 6 و 7هجری ادامه داشت. برخی نیز صورت موقتی داشتند، مانند مهاجرت لهستانیهایی که در پی تهاجم هیتلر به کشورشان، به ایران آمدند. یا کارکنان شرکتهای خارجی که در دوره پهلوی در ایران ساکن شدند و برای خود از جانب دولت، امکاناتی مانند مدرسه اختصاصی کسب کردند. برای بررسی بیشتر موضوع مهاجرت به ایران، گفتوگوی ما با دکتر مصطفی نوری، پژوهشگر پژوهشکده اسناد آرشیو ملی ایران را در ادامه بخوانید.
در طول تاریخ مهاجرتهای زیادی به ایران صورت گرفته. از نظر شما دلایل مهاجرت چه بوده و کدام مهاجرتها اهمیت بیشتری داشته است؟
اگر از مهاجرت خود آریاییها به فلات ایران و جابهجایی جمعیتی در دوره باستان و اتفاقاتی که در جریان حمله اسکندر مقدونی و شکلگیری حکومت سلوکیان در ایران رخ داد، بگذریم، دوره بعد از حمله اعراب به ایران، یعنی قرون اول اسلامی، دورانی است که ما با موج جمعیتی متفاوتی روبهرو هستیم. نخستین موج جمعیتی این دوره در زمان خلافت امویان، با پیشروی حکام عرب در داخل فلات ایران اتفاق افتاد. عمدهترین این مهاجرتها به حدود خراسان و سمنان، قومس، مرو و قم صورت گرفت و همچنین نواحی فارس و خلیجفارس محل مناسبی برای اقوام بادیهنشین عرب بود.
دور بعدی مهاجرت به ایران را باید با شکلگیری حکومت ترکان سلجوقی مرتبط دانست. از این دوره، ترکان آسیای میانه به حدود ایران آمدند و در مناطق مختلف ایران سکونت گزیدند. بعد هم حمله مغول را داریم. اما از دوران صفویه، بهخصوص از دوره شاهعباس اول، ما با موجی از حرکتهای بزرگ جمعیتی روبهرو هستیم. یکی از این جمعیتها، ارامنه حدود نخجوان هستند که به اصفهان کوچ داده شدند؛ یا مهاجرت علمای شیعه از جبلعامل به ایران برای گسترش تشیع بود که به هر حال فرزندان آنها هنوز در ایران هستند. در این دوران، شاهد مهاجرت اقوام دیگر مثل گرجیها نیز هستیم که بهخصوص در نواحی شمالی ایران سکونت داده شدند و هنوز هم در ایران هستند. اما راجعبه مهاجرت اهالی افغانستان، آنها بهخصوص بعد از قتل نادرشاه افشار وارد کشور ما شدند و امروز طوایفی از هزاره و خاوری در حدود خراسان و سیستان هستند.
آنطور که گفتید، مهاجرتهای دوره صفویه بیشتر با اجبار حکومت انجام گرفته. در دوران قاجار و پهلوی هم مهاجرتها اجباری بوده است؟
از اواخر دوران قاجار، باز شاهد مهاجرت اقوام خارجی به ایران هستیم. با توجه به اتفاقاتی که بعد از انقلاب1917 در روسیه افتاد و با سیاستهایی که استالین در پیش گرفت، همزمان با رویکارآمدن رضاشاه، موج متنوعی از مردمان روس، قزاق، ترکمن و قفقازی به ایران مهاجرت کردند. براساس اسناد تاریخی، سیاست دولت ایران و مقامات محلی بر ساماندهی این اقوام قرار گرفت. در سالهای بعد بخشی از اینها را به حدود اصفهان مهاجرت دادند و این مهاجران شوروی در آنجا اسکان یافتند.
اینجا میتوان به مهاجرت ایرانیان به منطقه باکو در اواخر حکومت قاجار هم اشاره کرد. باکو وضعیت صنعتی مناسبی داشت. اما در نیمه دوم سلطنت رضاشاه، این مهاجران برگشتند. البته قبل از آن هم مهاجرانی که به ترکیه رفته بودند، بهدلیل تصویب قانون انحصار و تحدید مشاغل در این کشور به سال1314، مجبور شدند به ایران برگردند. دور بعدی بازگشت اتباع ایرانی که بهمراتب گستردهتر بود، از زمان تشکیل اتحاد جماهیر شوروی اتفاق افتاد. ماجرا از این قرار بود که شرط تمدید اقامت اتباع خارجی، اخذ تابعیت دولت شوروی تعیین شد. این قانون بهطور خشونتباری به اجرا درآمد، و در پی این شرایط، اتباع ایرانی راه بازگشت در پیش گرفتند. نخستین موج از پاییز1316 به ایران بازگشتند و تا 2سال بعد، این بازگشتها از مرزهای آذربایجان، گیلان و خراسان صورت گرفت. بخش عمده این افراد بهدلیل اینکه در بخشهای صنعتی کار کرده و بهنحوی تکنیسین بودند، جذب کارخانجات تازه تأسیس ازجمله کارخانجات نساجی شاهی (قائمشهر)، حریربافی چالوس و چیتسازی بهشهر شدند و بخش عمده دیگرشان در اداره راهآهن شمال ایران مشغول شدند.
چه نمونههایی از مهاجرت به ایران را داریم که کمتر از آنها صحبت شده است؟
قزاقها از اقوامی بودند که در اوایل دوره رضاشاه به حدود ایران مهاجرت کردند و امروزه در حدود شهرهای بندر ترکمن، گنبد و گرگان ساکن هستند. در این شهرها محلاتی به نام قزاقمحله معروفند. البته وقتی کشور قزاقستان فراخوان پذیرش قزاقها از سراسر دنیا را داد، بخشی از آنها به سرزمین مادری خود برگشتند. در اردیبهشت1310 قانونی تصویب شد که براساس آن هر یک از اتباع خارجی برای ورود و اقامت و خروج از ایران باید اجازه مأموران ایرانی را داشته باشند و ویزا بگیرند و جرایمی هم برای متخلفان لحاظ شد. این قانون باعث شد که در سالهای بعد، بسیاری از اتباع شوروی، تابعیت ایران بگیرند و ماندگار شوند. البته بخشی از آنها در دهههای بعد به کشورهای دیگر ازجمله کشوهای اروپایی مهاجرت کردند.
یک نمونه دیگر، طایفه خنار از طوایف افغانستان است. پژوهشگر توانمند این حوزه، ابراهیم درویشی که خود از این طایفه است، طایفه خود را در حدود نورستان افغانستان شناسایی و کتابی هم در اینباره منتشر کرد. ایشان میگفتند نکتهای که باعث علاقهمندیاش به این پژوهشها شد، این بوده که در برخورد با اقوام مازندرانی، وقتی خود را از خنار معرفی میکردند، از آنها میپرسیدند که «مسلمانی یا کافر؟» و این برایش سؤال شد و بعد از پژوهش، متوجه شد که این طایفه از حدود کافرستان افغانستان به ایران مهاجرت کردند و بعد از مسلمانشدن، نام کافرستان را به نورستان تبدیل کردند.
سرزمینِ مهاجرپذیر
واکاوی مهاجرت به ایران در ادوار تاریخ در گفتوگو با دکتر مصطفی نوری، پژوهشگر تاریخ
در همینه زمینه :