• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
چهار شنبه 5 آذر 1399
کد مطلب : 116876
+
-

کافه ریحان

دل نوشته
کافه ریحان

مسعود میر_روزنامه نگار

یک داغ، یک قهوه‌خانه مرزی، یک عاشق فرنگی و یک خروار تعصب را اگر به سبک آشپزی ریحان‌خانم با هم سرخ کنیم، نتیجه‌اش می‌شود یکی از آن فیلم‌های آرام و عاشقانه و البته خوشمزه که کامبوزیا پرتوی آن را نوشت و کارگردانی کرد. «کافه ترانزیت» با لوکیشن‌های محدود و البته 2نابغه بازیگری که در ظهور و بروز خشم و تنفر و عشق با نگاه، اساتیدی بی‌همتا هستند، فیلم آبرومندی از آب درآمد. فرشته صدر عرفایی و پرویز پرستویی با هدایت پرتوی بدل شدند به زن‌داداش و برادرشوهری که در صفر مرزی حوالی ماکو، فنجان چای داغ عشق و لیوان آب‌ سرد تعصب و تنفر را در کافه‌ای به ارث مانده، به سردی و گرمی روزگار سپردند و دست آخر هم تنها جاده ماند و مسافرانش.
پرتوی با کافه ترانزیت در جشنواره فیلم فجر 2سیمرغ شکار و چندین جایزه بین‌المللی هم برای کافه‌اش دست و پا کرد. کافه ترانزیت یکی از چندین اثر این هنرمند معتبر است که هنوز هم می‌توان تماشایش کرد و به یاد آورد که کارگردانش در جاده پرپیچ پاییز کرونا به کافه سلامت نرسید.


لباس کلمه بر تن زندگی

فرهاد یلدا_روزنامه نگار
حالا که باید کلمه سراسر اندوه «مرحوم» را پیش‌تر از نام یکی از هنرمندان ممتاز کشور بنویسیم به سیاق همیشه فرصتی هم می‌یابیم برای مرور مکتوب مشی هنری او. کامبوزیا پرتوی در قامت یک فیلمنامه‌نویس معتبر ایرانی پیش از هر چیز استاد دریافت زندگی و احوالات پیرامونی جامعه‌ای بود که در آن می‌زیست. با همان نگاه بود که او برای کودکان پناه‌برده به پناهگاه‌ها و ترسان از آژیر و بمب، گلنار را با طراوت و نوای شادی نوشت.
او در سال‌های رونق سرمایه‌داری و افول انسانیت و عشق، سراغ کافه ترانزیت رفت تا یادآور شود دوست‌داشتن، زبان و سرزمین نمی‌شناسد. همان فیلمنامه‌نویس دقیق در این سال‌های اخیر فرصت بسیاری را صرف نگارش و ساخت فیلمی کرد که از تلألو آفتاب انسانیت و جوانمردی در برف فراموشی و بی‌توجهی به همنوع حکایت داشت. پرتوی در کامیون در دوگانه پول و معرفت، یادآور شد که باید جانب دومی را داشت و در صداقت حتی در این زمانه دروغ‌پرداز، غش نیالود.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید